27

اسفند

1403


اجتماعی

12 اسفند 1403 09:40 0 کامنت

انگ وزن و عوارض روانی آن


پیگیری بدن «کامل» مدت‌هاست با پریشانی و اختلالات خوردن مرتبط است. با وجود این، پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی استانداردهای زیبایی غیرواقعی را ترویج می‌کنند و بی‌وقفه مردم را به پیگیری یک ایده‌آل دست نیافتنی تشویق می‌کنند. میلیون‌ها کاربر دائماً با تصاویر بدن‌های ایده‌آل در فضای مجازی بمباران می‌شوند. این تصاویر، که اغلب با نکات و ترفندهایی برای دستیابی به "ظاهر عالی" همراه هستند، می‌توانند استانداردهای زیبایی غیر واقعی را افزایش دهند. قرار گرفتن مداوم در معرض این تصاویر ایده‌آل و اغلب فتوشاپی، می‌تواند بر ادراک افراد از خود تأثیر منفی بگذارد و به ایجاد اختلالات خوردن و شکل‌گیری انگ وزن کمک کند. تصویر ضعیف بدن‌، که با ارزیابی منفی از بدن خود به دلیل شکاف درک شده بین ظاهر واقعی و ایده‌آل فرد مشخص می‌شود، به شدت با اختلال در غذا خوردن و رژیم‌های غذایی مختلف مرتبط است. تحقیقات به طور مداوم نشان می‌دهد که قرار گرفتن در معرض تصاویر بدن ایده‌آل در رسانه‌های اجتماعی می‌تواند به طور قابل توجهی به تصویر منفی بدن کمک کند. علاوه بر این، "اثر دوز" در چنین مواردی مشاهده شده است، به این معنی که افراد هر چه بیشتر  این تصاویر ایده‌آل را به صورت آنلاین مشاهده کنند، خطر ابتلا به رفتارهای غذایی نابسامان بیشتر می‌شود. انگ وزن به معنای تعصب اجتماعی علیه بدن‌های بزرگ‌تر یا وززن بیشتر است که پیامدهای روانی شدیدی دارد. افرادی که انگ وزن را تجربه می‌کنند، اغلب پیام های منفی را درونی می‌کنند که منجر به احساس شرم، گناه و بی‌کفایتی می‌شود. تحقیقات نشان می‌دهد، کسانی که تعصب وزن را درونی می‌کنند، سطوح بالاتری از افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین را گزارش می‌کنند . این ننگ نارضایتی بدن را تقویت می‌کند و این باور مضر را تقویت می‌کند که بدن فرد صرفاً به دلیل برآورده نکردن ایده‌آل لاغری غیرواقعی  که توسط رسانه‌ها ساخته‌شده، ناکافی و ناقص است.

اضطراب "شکست" در رژیم های غذایی


فشار برای پایبندی به رژیم‌های غذایی می‌تواند هزینه‌های روانی پنهان ایجاد کند. بسیاری از مردم در مورد "شکست" در دستیابی به اهداف کاهش وزن خود اضطراب را تجربه می‌کنند . مطالعات نشان می‌دهد تا 95 درصد از افراد در عرض یک تا پنج سال دوباره وزن از دست داده‌شده را به دست می‌آورند و این چرخه می‌تواند منجر به احساس سرزنش خود و عدم کفایت شود. ترس از ناتوانی در حفظ یک برنامه غذایی دقیق، ناامیدی، شک به خود و شرم را تشدید می‌کند، که می تواند به عنوان محرک های قوی برای اضطراب عمل کند . الگوی مکرر کاهش و بازیابی وزن، باعث می‌شود افراد احساس کنند که در چیزی که «باید» صریح باشد شکست خورده‌اند و احساس سرزنش و بی کفایتی را بدتر و شدیدتر تجربه می‌کنند. عواقب ذهنی این فرآیند قابل توجه است و منجر به ناامیدی، ترس و از دست دادن اعتماد به نفس می‌شود . علاوه بر این، پیامدهای فیزیولوژیکی چرخه از دست دادن و بازیابی وزن - مانند التهاب، نوسانات هورمونی و تغییرات متابولیک - می تواند خستگی و نوسانات خلقی را تشدید کند و بار روانی را تشدید کند.

رژیم غذایی به عنوان یک عامل خطر برای اختلال خوردن


در حالی که بسیاری از رژیم غذایی به عنوان یک گام بی ضرر به سوی سلامتی تلقی می‌شوند، شواهد نشان می‌دهد که این رژیم‌ها یک پیش‌بینی‌کننده‌ی قوی برای اختلال خوردن و در برخی موارد، سوءتغذیه‌ی شدید است. رژیم غذایی محدود به مواد غذایی خاص می‌تواند منجر به چرخه‌هایی از محدودیت و به دنبال آن پرخوری شود، که باعث ایجاد اشتغال شدید ذهنی در مورد غذا و تصویر بدن می‌شود. این رابطه ناسالم با غذا اغلب با احساس گناه و احساس از دست دادن کنترل همراه است و به طور بالقوه به اختلالات خوردنی مانند پرخوری عصبی یا بی‌اشهایی عصبی تبدیل می‌شود.

فرهنگ رژیم غذایی به اضطراب و افسردگی دامن می‌زند


فرهنگ رژیم غذایی این تصور را تقویت می‌کند که ارزش خود با اندازه بدن مرتبط است و منجر به استرس مزمن می‌شود زیرا افراد برای نظارت دقیق بر مصرف غذا، وزن و ورزش تحت فشار هستند. این رفتارها اغلب به الگوهای وسواسی تبدیل می‌شوند که شادی روزانه و ارتباطات اجتماعی معنادار را از بین می برند. با گذشت زمان، این تمرکز بیش از حد بر روی بدن و غذا می‌تواند منجر به افزایش اضطراب، کناره‌گیری اجتماعی و افسردگی شود زیرا افراد برای رسیدن به ایده‌آل‌های دست نیافتنی تلاش می‌کنند.

استانداردهای غیرواقعی و عوارض آن بر عزت نفس


فرهنگ رژیم غذایی استانداردهای غیر واقعی برای تصویر بدن را تداوم می‌بخشد و لاغری را با زیبایی، موفقیت و اخلاق یکسان می‌داند. زمانی که تلاش‌ها برای دستیابی به این ایده‌آل‌ها با شکست مواجه می‌شوند، ممکن است احساس بی‌کفایتی و عزت نفس پایین ایجاد شود و افراد احساس کنند که به اندازه کافی خوب نیستند. برای بسیاری، این شک به خود به مبارزات مادام العمر با ارزش خود تبدیل می‌شود که می‌تواند بیشتر و بیشتر به مشکلات سلامت روان کمک کند.

جایگزین‌های دلسوزانه: دور شدن از یک طرز فکر متمرکز بر رژیم غذایی


راه حل، نادیده گرفتن سلامت نیست، بلکه پذیرفتن رویکردی دلسوزانه و غیر متمرکز بر وزن است. خوردن شهودی و بی‌طرفی نسبت به بدن افراد را تشویق می‌کند تا با نشانه‌های گرسنگی و سیری هماهنگ شوند، به جای تنبیه خود، بر لذت بردن متمرکز شوند و تنوع بدن را بپذیرند. تحقیقات نشان می‌دهد که این روش‌ها می‌توانند سلامت روان را با ارتقای عزت‌نفس، رضایت از بدن، و حس پایدارتر احترام به خود بهبود بخشند.

حرکت رو به جلو: رهایی از فرهنگ رژیم غذایی


رهایی از فرهنگ رژیم غذایی آسان نیست، اما مزایای سلامت روان ارزش آن را دارد. تغییر تمرکز از کاهش وزن به رفاه کامل -بدون ترازو- می‌تواند فضایی را برای زندگی با استرس کمتر و شادی بیشتر ایجاد کند. برای کسانی که تحت فشار رژیم غذایی هستند، کار با متخصصانی که در رویکردهای خنثی بدن یا  وزن تخصص دارند، می تواند مفید باشد. تحقیقات به طور فزاینده‌ای نشان می‌دهد که شفقت به خود - صرف نظر از اندازه بدن - سلامتی بهتر و کیفیت زندگی بالاتری را نسبت به هر رژیمی که تا به حال انجام داده‌اید، افزایش می‌دهد.

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

دستگیری کلاهبردار ۴۲ میلیاردی در قشم