چیزی نمانده تا زمانی که هیچکس روی زمین یادش نیاید دنیا پیش از اینترنت چه شکلی بود. آنهایی که اواخر دهۀ ۱۹۷۰ به دنیا آمدند، آخرین نسلیاند که بدون اینترنت بزرگ شدند. جامعهشناسان به آنها «واپسین معصومان» یا «مهاجران دیجیتال» میگویند...
چیزی نمانده تا زمانی که هیچکس روی زمین یادش نیاید دنیا پیش از اینترنت چه شکلی بود. آنهایی که اواخر دهۀ ۱۹۷۰ به دنیا آمدند، آخرین نسلیاند که بدون اینترنت بزرگ شدند. جامعهشناسان به آنها «واپسین معصومان» یا «مهاجران دیجیتال» میگویند. آن «معصومیتِ» ازدسترفته، اگر اصلاً معصومیتی در کار بوده، چه بود؟ یک نویسنده و گزارشگر کانادایی به ایامی میاندیشد که ذهنمان اجازۀ سرگردانی داشت.
در ایامی که دچار اضطراب دیجیتال میشوم، میبینم که یاد میز پدرم افتادهام. بابا در دهۀ ۱۹۸۰ فروشندۀ دورهگرد مبلمان بود. آن سالها شغلش هم خوب بود تا رسید به جهانیسازی که بخش تولید کانادا را از پا انداخت. زیاد به دل جاده میزد، ولی وقتی خانه کار میکرد در دفترش مینشست: یک اتاقمطالعۀ کوچک و بیپنجره که یک میز بزرگ از جنس چوب ساج در آن حکومت میکرد. چیز زیادی رویش نبود: تکهپارچههای سنتزی مبل، یک لیوان پُر از قلم، یک چراغ، یک تلفن و یک زیرسیگاری. و با این حال بابا هر روز چند ساعت آنجا بود، یادداشت میکرد، سیگار کراوِنآ میکشید، قهوه میخورد و دائم چانهاش گرم صحبت با خُردهفروشهای شهرکها دربارۀ ارسال نیمکتهای چندتکّه و سرویس مبل ناهارخوری بود. همین برایم شگفتانگیز است. اینکه پدرم، مثل اکثر شاغلین نسل خودش و نسلهای قبلتر، میتوانست تقریباً فقط با یک تلفن و یک بسته کاغذ درآمدی داشته باشد و معاش خانواده را بگذراند. همینکه یاد میزش میافتم که چقدر خالی بود، احساس سرگشتگی و تنهایی میکنم. برایم سؤال است که چطور تمام روز آنجا مینشست، بیآنکه اینترنت یار و همدمش باشد؟
در این عصر آکنده از تردید، پیشبینیها بیارزش شدهاند. ولی یک پیشبینی انکارناپذیر هم هست: چیزی نمانده تا زمانی که هیچکس روی زمین یادش نیاید دنیا پیش از اینترنت چه شکلی بود. صدالبته سوابقش خواهند ماند، که در بایگانیهای نامحدود و ناملموس ابری ذخیره خواهد شد. ولی تجربۀ زیستۀ واقعی در کار نخواهد بود که بگوید پیش از ظهور کلانداده، اندیشیدن و حس کردن و انسان بودن چه شکلی داشت. وقتی که این اتفاق بیافتد، چه چیز از دستمان میرود؟
اوایل امسال به ویلمسلو، از حومههای منطقۀ منچستر، سفر کردم تا با الیزابت دنهام مصاحبه کنم. او کمیسیونر اطلاعرسانی انگلستان است که میشود گفت تواناترین رگولاتور داده روی سیارۀ زمین است. بحثمان گسترده بود، اما یکی از پروژههای آن نهاد که شوق او را برمیانگیخت «آییننامۀ طراحی متناسب با سن» یا به طور خلاصه «آییننامۀ کودکان» بود که هماکنون در مرحلۀ مشاورۀ عمومی است. این آییننامۀ جدید که در امتداد «قانون حفاظت از دادهها» است که پارسال تصویب شد، طی چند ماه توسط یک گروه رؤیایی از حامیان رفاه دیجیتال کودکان تدوین شد. بیبن کیردون (بانوی فیلمساز عضو مجلس اعیان)، آنه لانگفیلد (کمیسیونر کودکان) و مارگات جیمز (وزیر وقت صنایع دیجیتال و خلاقه) عضو این گروه بودند.
این آییننامه که انتظار میرود پاییز امسال در مجلس ارائه شود، عرصۀ دیجیتال را برای کودکان بریتانیایی از بیخ و بُن متحول خواهد کرد. استانداردهای آن مثلاً محدودیتهای سختگیرانهای برای محتوا و طراحی اپها، بازیها و پلتفُرمهایی که کمسالان را هدف میگیرند، وضع میکنند.
«مهاجران دیجیتال» در هر دو حالِ «با و بدون حیات آنلاین» زیستهاند. تصویرساز: ناتالی لیز.
منظورش این بود که جماعت همسال من (تقریباً آنهایی که از اواسط تا اواخر دهۀ ۱۹۷۰ به دنیا آمدهاند) آخرین نسل انسانهای روی کرۀ زمیناند که پیش از رایج شدن فرهنگ دیجیتال بزرگ شدهاند. یک نام دیگر که مایکل هریس (نویسندۀ ساکن ونکوور) در کتاب پایان غیبت۱ روی ما گذاشت، «مهاجران دیجیتال» است: آنهایی که در هر دو حالِ «با و بدون اتصال شلوغ حیات آنلاین» زیستهاند.
آییننامۀ کودکان دنهام یک قانون متهورانه است: این مجموعۀ جدید و کاملاً متفاوت از قوانین، بهجای سیرک پرآشوب فعلی از محتوای نظارتنشده و منافع مشکوک شرکتها که مشخصۀ وضع فعلی اینترنت است، تصویری دوباره از اینترنت به مثابۀ «بهشت خلاقیت و دانش برای کودکان» رسم میکنند. خوشبینی و بلندپروازی جسورانه این پروژه، پرسشی پیش میآورد که به ذهنم نیامد تا اینکه سوار قطار برگشت از ویلمسلو شده بودم: آیا میشود معصومیت ازدسترفته را پس گرفت؟
تا چند هفته پس از ملاقات دنهام، ایدۀ مهاجرت دیجیتال و معنایش برای نسل من دست از سرم برنمیداشت. همیشه گمان میکردم متصل نبودنم در دورۀ کودکی، مانعی سر راهم بوده است: همین هم روشن میکند که چرا نمیتوانم از کنترل تلویزیون هوشمند یا تنظیم ترموستات دیجیتال سر در بیاورم. مثل اکثر بچهها، روزهای بیکاری تابستان را در باغچه پرسه میزدم تا ببینم هر ابر شبیه چه چهرهای است، ولی کودکیام (مثل اکثر بچههای دهۀ ۱۹۸۰) سرشار از زبالۀ فرهنگی هم بود. مدتی که من جلوی صفحۀ نمایشگر میگذراندم به مراتب بیشتر از بچههای خودم بود. اکثر وقتم هم به تماشای پخش دوبارۀ سریالهای کُمدی افتضاح میگذشت یا آنقدر روی کومودور ۶۴ پکمن بازی میکردم که ذهنم کرخت میشد؛ تا مادرم، زن خانهداری که کمککار هم نداشت، بتواند غذای بعدی را بپزد و سر سفره بگذارد. لابد گویا ما از این جهت منحصربفردیم که واپسین نمونههای یک گونۀ روبهانقراض هستیم. زیادهروی در تماشای فیلمهای پیکسار و پیچیدگیهای معماری ماینکرافت که امروز رایجاند، به مراتب برای گذراندن یک روز بارانی بهتر است؛ مگر نه؟
او در جمع همسالانش پسر محبوبی است و حلقهای از رفقای پسر صمیمی دارد که از آغاز مدرسه با هم دوست بودهاند. وقتی قرار شد تصمیم بگیرند که میخواهند با هم یک فیلم ببینند یا دو ساعت فورتنایت بازی کنند و از راه دور با واسطۀ هدستها با هم در تماس باشند، بیدرنگ دومی را انتخاب کردند. علتش این است که برای بومیان دیجیتال مثل پسرخواندۀ من و رفقایش، معاشرت آنلاین مشابه (و گاهی بهتر از) معاشرت رودررو است.
برای تولد یازدهسالگیاش اولین تلفن هوشمندش را به او دادیم، که انگار کلیدهای دروازهای جادویی به سوی یک جهان موازی آرمانی را به او دادهایم. به یک معنا هم لابد همین کار را کردیم. چون در آغاز دورۀ بلوغ، دلخوشیای به او دادیم که برای معصومانی مثل من و همسرم در دوران نوجوانیمان، دورانی که از دیگران فاصله داشتیم، در کار نبود: حس دائم با دوستان بودن. فقدان تنهایی.
سالهاست بحث علمی میشود که آیا استفادۀ مُدام از اینترنت، اثر زیانباری بر کارکرد مغز انسان (بویژه مغزهای درحالرشد کودکان) دارد یا نه. بحث بیپایان «مدتزمان صفحه» از قدیم بیشتر مبتنی بر گمانهزنی و کمتر بر اساس دادههای استوار بوده است. اما بهار امسال نتایج یک مطالعۀ فراگیر بینالمللی در ژورنال معتبر بینالمللی ورلد سایکایتری۲ منتشر شد که شاید ورق را به نفع شکّاکان به فناوری دیجیتال برگرداند. یک تیم بینالمللی از پژوهشگران که با دو روششناسی مجزا (تصویربرداری مغز امآرآی و مشاهدۀ رفتاری) روی گروههای نمونۀ وسیعی
هرقدر هم قانون وضع شود، آن فقدان پیشین را به ما برنمیگرداند. تصویرساز: ناتالی لیز.
به عقیدۀ جیمز ویلیامز، استراتژیست سابق گوگل که فیلسوف درسخواندۀ آکسفورد و اخلاقشناس عرصۀ دیجیتال شد، آن پدیدۀ فقدان خلوت که اکنون تجربهاش میکنیم فقط زوال معصومیت نیست. او در کتاب از جلوی نورمان کنار بروید۴ خطر اخلاقی «اقتصاد توجه» فعلی را شرح میدهد. در این اقتصاد، ذینفعان سرمایهداری در رقابت مداوم با همدیگر میخواهند حواسمان را پرت کنند تا سود ببرند. ویلیامز به من گفت که اگر راههای بهتری برای تنظیم و تعدیل حواسپرتیهای مضرّ فناوریهای عظیم نیابیم، بعید نیست اهداف و ارزشهای شخصی و جمعیمان را بهخطر بیاندازیم یا حتی ارادهمان نیز به مخاطره بیافتد.
او گفت: «اگر بتوان به یک معنا گفت هر چیز که متوجه آنی آنی، آنگاه در این کشمکش بر سر توجهمان آنچه به خطر میافتد توانایی ما برای تعیین و پیگیری آن نوعی از زندگی است که میخواهیم داشته باشیم، چه فردی و چه اجتماعی». او که مثل من در دنیایی بدون اینترنت بزرگ شده است، دلواپس آن است که ما همچنان «سرگرمی۵ را با تفریح۶ مخلوط کنیم، که متعاقباً فرصتهایمان برای تأمل و دروننگری کمتر و کمتر میشود».
اگر تسلیم حواسپرتیهای جنونآمیز اقتصاد توجه شویم، خطر بزرگی بومیان دیجیتال مثل بچههای من و شما را تهدید میکند: تنها ماندن با فکرها و خیالها، تجربۀ مهمی است که شاید از کف آنها برود. قبول، سرگرمیهایشان استادانهتر از چیزهایی است که ما داشتیم؛ بالاخره مگر آدم عاقلی پیدا میشود
او گفت: «تجربه کردن فضای خالی، زمینهساز رشد تخیل و اندیشۀ مستقل میشود، یعنی میتوانی بدون فشار افکار عمومی یا ارتش روباتها به ایدههایی از آن خودت برسی». بعلاوه، اتصال مجازی مانع تواناییمان در تماس برقرار کردن و همدلی میشود. «وقتی از اتصال اجتماعی با واسطۀ فناوری اشباع شوی، روزبهروز سختتر میتوانی توجهت را وقف آنهایی کنی که واقعاً با تو و کنار تو هستند».
هریس بیش از هر چیز نگران آنست که در آینده، «سمزُدایی دیجیتال» به طور منظم (یعنی دوری گزیدن از فشارهای طاقتفرسای اقتصاد توجه) فقط برای عدۀ معدودی از سرآمدان و بهرهمندان مقدور باشد. در حین صحبتهایمان به فرزند هفتسالهام فکر میکنم که تابستان امسال برای اولین بار با من با هواپیما به اوتاوا میآید و سپس ششساعت با اتوبوس تا منطقۀ حیاتوحش در شمال اونتاریو میرویم تا در آنجا هفت شب کنار سی بچۀ دیگر در چادر بخوابد، قایقسواری کند و غذاهای یخزدهای بخورد که روی آتش هیزم داغ میشوند. نه برق خواهد داشت و نه لولهکشی، چه رسد به اینترنت. هزینهاش را هم نمیگویم، ولی کافی است بدانید که این روزها رها کردن یک بچه در جنگل ارزان تمام نمیشود.
«آییننامۀ طراحی متناسب با سن» که دفتر کمیسیونر اینترنت انگلستان تدوین کرده است، پاییز امسال در مجلس مطرح خواهد شد. اگر به درستی پیاده و اجرا شود، شاید بتواند اینترنت را برای چندین نسل آتی از کودکان بریتانیا، به مکانی امنتر و ایمنتر تبدیل کند. این هم روی کاغذ یک بهبود
اخبار مرتبط
بررسی اهداف واشنگتن و پکن برای حفظ جایگاه رهبری تکنولوژی؛ رقابتهای فناورانه استراتژیک
آیفون ۱۸ احتمالاً در نسخه ۲ ترابایتی هم عرضه خواهد شد
کسب نشان عالی ارتباطات رسانهای توسط فولاد هرمزگان
واکنش مشاور تیم مذاکرهکننده هستهای به ادعای گاردین
تلاش برای ساخت اولین شهر شناور جهان
پربازدیدترین ها
مجموعه سازه گستر گامبرون
شرایط جدیدی برای دریافت کارت اعتباری سهام عدالت اعلام شده که براساس آن شش گروه از سهامداران نمیتوانند کارت اعتباری بگیرند.
مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان منطقه آزاد قشم از الکترونیکی شدن مراحل ثبت نام و تمدید کارت شهروندی قشم با هدف کاهش مراجعات حضوری برای کنترل بهتر و مقابله با شیوع ویروس کرونا در جزیره خبر داد.
نرخ کرایه حمل خودرو در مسیر پل - لافت برای سفر به جزیره قشم افزایش یافت.
با آغاز سال ۲۰۲۱ میلادی خدمات پیامرسان واتساپ برای میلیونها کاربری که از تلفنهای همراه قدیمی استفاده میکنند، متوقف خود خواهد شد.
جدیدترین اخبار