عمل به قانون، پیش از تصویب


نویسنده: شیوا شاکری

 25 نوامبر مصادف با 5 آذر، روز جهانی «مبارزه با خشونت علیه زنان» است.  در سال 1981 میلادی همایشی با حضور فعالان حقوق زنان در «بوگوتا» پایتخت کلمیبا برگزار شد.
حاضران همایش، قتل خواهران «میرابل» در این روز را دلیل مناسبی برای تعیین روزی علیه فجایع این‌چنینی، می‌دانستند. خواهران میرابل اهل جمهوری دومینیکن بودند که سازمان امنیتِ ارتش دومینیکن، آنان را بعد از ماه‌ها شکنجه به دلیل فعالیت‌های سیاسی‌شان، به قتل رساند. سال 1999 میلادی، سازمان ملل نیز این روز را به رسمیت شناخت. این سازمان یک سال بعد از به رسمیت شناختن 25 نوامبر به عنوان روز مبارزه با خشونت علیه زنان، قطعنامه‌ای با عنوان «زنان، صلح، امنیت» تصویب کرد. پیشگیری از مناقشات و خصومت‌های داخلی و خارجی کشورها، تامین مشارکت زنان در حیات سیاسی و اجتماعی و ممانعت از اعمال خشونت علیه زنان، محورهای اصلی این قطعنامه است. هرگونه عمل خشونت‌آمیز بر پایه جنسیت که بتواند منجر به آسیب فیزیکی، جنسی یا روانی زنان شود، در دسته خشونت علیه آنان قرار می‌گیرد.
خشونت علیه زنان فقط جنبه فیزیکی ندارد. توهین‌ها و تمسخرهایی که مبنای جنسیتی دارند، نیز نوعی خشونت به شمار می‌آید. متلک‌پرانی‌ مردان و پسران که گاهی شیطنت جوانی شناخته می‌شود، نه تنها به امنیت روانی زنان و دختران آسیب می‌زند، بلکه توهین به شخصیت انسانی آنان است. دختران و زنان وسیله تفریح نیستند که کسی بتواند با آزار دادن‌شان، اوقات مفرحی برای خود بسازد. تحمیل فشار روانی به زنان برای نزدیک کردن ظاهر آنان به معیارهای صنعت مد و فشن هم شکل دیگری از خشونت است. اعتمادبه‌نفس، سلامت روانی و حتی در پاره‌ای از موارد سلامت جسمی زنان به خطر می‌افتد تا صاحبان صنعت مد و فشن بتوانند با فروش محصولات و خدمات‌شان به درآمد هنگفتی برسند. فشار جامعه و خانواده برای ازدواج و فرزندآوری زنان، علی‌رغم آمادگی‌شان نیز می‌تواند خشونت تلقی شود.
این مفاهیم به خودی خود مطلوب و بی‌اشکال هستند اما وقتی قالب اجبار به خود می‌گیرند، می‌توانند آسیب‌زا باشند. در دهه اخیر، کارشناسان و فعالان بسیاری در حوزه زنان، به ایرادات قوانین حوزه زنان در ایران اشاره کرده‌اند. این‌که برای اصلاح قوانین موجود یا تصویب قوانین حمایتی جدید باید تلاش شود، هم از بدیهیات است. در کنار این موضوع اما نقش تربیت و فرهنگ‌سازی را نباید نادیده گرفت. کافی‌ست پسران در بستر خانواده بیاموزند دختری که در خیابان می‌بینند یک انسان است و باید به حقوق انسانی‌ او احترام گذاشت. در این صورت درک خواهند کرد که فضای تاکسی حق همه مسافران از جمله زنی است که کنارشان نشسته. پس باید به اندازه خودشان فضا اشغال کنند. این پسران یاد می‌گیرند که رانندگی مختص آنان نیست، پس توهین، تمسخر و آزار گاه‌به‌گاه زنان راننده را جزو مهارت‌های رانندگی‌شان به حساب نمی‌آورند. پسرانی که درست تربیت شده‌اند، وقتی نقش همسری را می‌پذیرند، همسرِ خانه‌دارشان را با جمله «چه کار کردی از صبح تا حالا؟» آزار نمی‌دهند. زنان شاغل نیز موظف نیستند که هر طور شده، تمام کارهای منزل را به تنهایی انجام دهند؛ چون شوهرشان می‌داند که کار خانه امری زنانه نیست و همه اعضای خانواده باید در آن مشارکت کنند. برای مردان درست‌تربیت‌شده، خشونت فیزیکی و نادیده گرفتن حقوق زنان پیرامون‌شان، محلی از اعراب ندارد. این موارد تنها چند مثال ساده از موارد بسیاری بود که رعایت آن، ضروری است. بد نیست دریچه‌ای تازه نیز در تربیت دختران گشوده شود. به گونه‌ای که بدانند آراستگی ضروری است اما ظاهر تنها دارایی آنان نیست. بهتر است به جای افراط در توجه به ظاهر، وقت، انرژی و پول‌شان را صرف بالا بردن توانمندی، خودسازی و تقویت بنیه علمی‌شان کنند. خوب است دختران بیاموزند خودشان را همان‌طور دوست داشته‌‎باشند که هستند. دختران قوی برای رسیدن به آرزوهای‌شان، به تلاش خودشان متکی هستند نه شاهزاده موهوم با اسب سپید. این تغییرها، هنجارهایی در جامعه‌ به وجود می‌آورد که پیش از اصلاح قانون، تلاش برای متوقف کردن خشونت علیه زنان را به مسئله همه اعضای جامعه تبدیل می‌کند.
    
برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها