نگاهی به نمایشنامه «مرگ یزدگرد»، نوشته بهرام بیضایی به مناسبت سالروز تولدش

مرگی که زنده است


نویسنده: شیوا شاکری

بهرام بیضایی 82 سالگی‌اش را جشن گرفت. این هنرمند برجسته و تکرار نشدنی در هفته‌ای که گذشت وارد سال جدید زندگی‌اش شد. با توجه به جایگاه بلند بیضایی در ادبیات نمایشی ایران و به مناسبت زادروزش، نگاهی به «مرگ یزدگرد» اثر درخشان او انداختیم که هم بارها تجدیدچاپ و هم روی صحنه رفته ‌است. نسخه سینمایی این اثر نیز در دسترس است.
معرفی نویسنده 
بهرام بیضایی هنرمند شاخص عرصه نمایش ایران متولد 1317 در تهران است. او در زمینه‌های مختلف نمایشی فعالیت دارد. بیضایی نمایشنامه‌نویس، کارگردان، تدوین‌گر و تهیه‌کننده است. او پژوهش‌های متعددی نیز در عرصه ادبیات نمایشی دارد. با وجود این‌که تحصیلات دانشگاهی‌اش را ناتمام گذاشته اما سال‌ها یکی از استادان برجسته دانشگاه تهران بوده‌است. در حال حاضر نیز خارج از کشور به تدریس می‌پردازد.  یکی از پژوهش‌های او که جزء منابع مرجع تئاتر است، «نمایش در ایران» نام دارد. در کارنامه او پانزده نمایش، چهارده فیلم و تعداد زیادی اثر ساخته نشده به چشم می‌خورد. «باشو غریبه کوچک»، «شاید وقتی دیگر»، «مسافران» و «سگ‌کشی» نمونه‌هایی از آثار سینمایی او هستند. مرگ یزدگرد هم اثر تحسین شده او در عرصه نمایشنامه‌نویسی است که در سال 1359 در انتشارات «روزبهان» و مدتی بعد در انتشارات «روشنگران و مطالعات زنان» چاپ رسید. این نمایشنامه 72 صفحه‌ای با قیمت 15 هزار تومان به فروش می‌رسد.
درباره کتاب
مرگ یزدگرد روایتگر زاویه دید متفاوت بیضایی به انتقال قدرت از حکومتی به حکومت دیگر است. او بعد از عنوان‌بندی، روایت کشته شدن یزدگرد سوم پادشاه ساسانی را در یک خط توضیح داده است. سپس تاریخ را به عنوان گوینده این روایت معرفی کرده و مقابل واژه تاریخ علامت تعجب گذاشته است. این موضوع شک او را به روایات تاریخی نشان می‌دهد. شکی که باعث می‌شود او به آن روایات نگاه تازه‌ای داشته باشد. داستان در خانه آسیابانی می‌گذرد که تاریخ او را قاتل یزدگرد می‌داند. ماموران حکومتی رسیده‌اند و با جسدی مواجه شده‌اند که ردای پادشاهی به تن دارد. آن‌ها تابه‌حال چهره یزدگرد را ندیده‌اند و صرفا از روی لباس تشخیص داده‌اند که او کیست. ماموران پرسش‌هایی از حاضران صحنه قتل می‌کنند و اعضای خانواده هر کدام روایت خود را بیان می‌کند. درنهایت با سر رسیدن سپاه اعراب ماجرا به پایان می‌رسد. با خواندن این نمایشنامه، مخاطب با این سوال مواجه می‌شود: «در دوره‌ای که کسی نمی‌توانست پادشاه را ببیند، چگونه می‌توان گفت فرد کشته به دست آسیابان، یزدگرد بوده است؟ در نمایشنامه مرگ یزدگرد، دو نکته بیش از سایر نکات برجسته است؛ اول زبان سنجیده آن که ذهن مخاطب را درگیر خود می‌کند. دوم شخصیت زن آسیابان که مثل اکثر زنان آثار بیضایی قدرتمند و خردورز است و بهترین تحلیل‌ را  ارائه می‌کند.
برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها