03

آذر

1403


فرهنگی و هنری

05 دی 1402 08:29 0 کامنت
نقش پدر در زندگی همه‌ی ما، نقشی انکار نشدنی و پراهمیت است. پدر آدمی چه مهربان و مقتدر باشد، چه مستبد و خشن، در ساخت شخصیت ما در تمام دوران زندگی سهیم است.
بسیاری از پدران ما گمان می‌کردند، اقتدار به معنای خشونت، عصبانیت و عدم صمیمیت است، از همین روی ممکن است سرنوشت ما با ترس از منبع قدرت و هر دیگری برتری همراه شده‌باشد. فرانتس کافکا، نویسنده‌ی آلمانی، که توانسته نقشی اساسی در بیان هیجانات و احساسات آدمی داشته باشد، در کتاب "نامه به پدر" با ترس و هیجانات منفی که نسبت به پدر خویش دارد روبه‌رو می‌شود. در واقع کافکا انگار سعی دارد با نوشتن این کتاب گامی در جهت نوشتار درمانی و تخلیه‌ی هیجانات کابوس‌واره‌ی خود بردارد.
او در این کتاب سعی می‌کند برای پدرش نامه‌ای طولانی بنویسد و به سوالی که پدر از او پرسیده پاسخ دهد. کافکا در اوایل کتاب می‌نویسد:«پدر بسیار عزیزم، به تازگی پرسیدی را به نظر می‌آید از تو می‌ترسم. هیچ‌وقت نمی‌دانستم چه پاسخی بدهم، کمی به این دلیل که به‌راستی ترس به‌خصوصی در من برمی‌انگیزی و شاید باز به دلیل اینکه این ترس شامل جزئیات بی‌شماری است که نمی‌توان همه‌ی آن‌ها را منسجم و به طور شفاهی بیان کرد. اگر اکنون می‌کوشم با نامه پاسخت را بدهم، باز هم پاسخی ناکامل خواهد بود. زیرا هنگام نوشتن، ترس و پیامدهایش رابطه من و تو را مخدوش می‌کند و اهمیت موضوع از حافظه و درک من پا فراتر می‌گذارد».
نامه‌ به پدر در عین اینکه اثری اعتراضی به قدرت‌ورزی و توزیع نامناسب قدرت در خانواده‌ی مرد سالار  است، در سطح ناله، شکایت و غر زدن باقی نمی‌ماند. بلکه با ادبیات خاص و درخور کافکا، در پی کشف ریشه و علت این رفتار برمی‌آید. کافکا به دلایل رفتار پدر، ریشه‌های این رفتار در خودش و شرایطی که ان را ایجاد کرده می‌پردازد و در عین حال درگیر روایتی خشک و گزارش‌گونه نمی‌شود. در واقع این اثر تنها سخن کافکا به پدرش نیست، بلکه حرف تمام کسانی است که پدری مستبد، زورگو و خشن داشته‌اند و در مسیر رشد، با ترسی فراگیر از قدرت مواجه بوده‌اند.
فرانتس کافکا در جایی از کتاب خطاب به پدرش می‌نویسد:« در آن‌چه به مسائل خصوصی خودت مربوط می‌شد تو سخنرانی بی‌نظری بودی. در برابر تو، من بریده بریده و من‌من‌کنان سخن می‌گفتم. از این کار نیز به هیچ‌وجه خوشت نمی‌آمد و مجبور می‌شدم ساکت شوم. نخست شاید از سر لجبازی، سپس برای آن‌که نمی‌توانستم دیگر در حضور تو فکر کنم و سخن بگویم. از آن‌جا که تو معلم واقعی من بودی، اثر تربیتی تو در همه جای زندگی‌ام احساس می‌شد». به طور کلی کتاب‌های کافکا فضای روایی و احساسی خاص و مستقلی از دیگر نویسندگان دارد، فضایی که نه تنها در ادبیات بی‌نظیر است که در روانشناسی و روبه‌رویی با هیجانات هم قابل توجه عمل می‌کند. اگر با کتاب‌های این نویسنده آشنا نیستید پیشنهاد می‌کنم از کتاب "نامه به پدر" شروع کنید و اگر آثاری از او مطالعه کرده‌اید، حتما این کتاب را نیز در صف مطالعاتی خود قرار دهید. 

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img