تئوریهای توطئه در طول تاریخ بهکررات مطرح شدهاند و برخی افراد بیشتر از دیگران به آنها اعتقاد دارند و آسیبهای ناشی از تداوم این اطلاعات نادرست میتواند پیامدهای اجتماعی جدی داشته باشد. تئوری توطئه به عنوان نظریهای تعریف میشود که توضیح استاندارد یک رویداد را رد کرده و در عوض یک گروه، سازمان مخفی یا عقیده را مسئول انجام یک توطئه مخفی میداند.
به احتمال زیاد، میتوانید حداقل به یک تئوری توطئه که در مورد آن شنیدهاید یا حتی به آن باور داشتهاید را به یاد آورید. به عنوان مثال، از هر سه آمریکایی یک نفر معتقد است که گرمایش زمین یک فریب و توطئه است. تقریباً 37 درصد از آمریکاییها معتقدند که سازمان غذا و دارو (FDA) عمداً مردم را از دستیابی به درمانهای طبیعی برای سرطان باز میدارد. بعضی از تئوریهای توطنه حول محور روابط و اطرافیان میچرخد، در زمینهی ارتباطات فردی، بعضی از افراد درگیر تئوری توطئه هستند و فکر میکنند که اطرافیانشان با هم همدست شدهاند که آنها را تحت فشار بگذارند، یا تحقیرشان کنند. چرا مردم این نظریهها را باور میکنند؟ چگونه این تئوریها حتی زمانی که خلافشان اثبات میشود گسترش مییابند؟ در این مقاله، در مورد اینکه تئوری توطئه چیست، چگونه اتفاق میافتد و شامل چه مواردی است صحبت خواهیم کرد، چرا که عدم آگاهی از روند کارکرد این قضیه، مسبب ناآگاهی عمومی و عواقب اجتماعی و فردی بیاندازهیی خواهد شد.
روانشناسی باور در تئوری توطئه
تئوری توطئه به طور باورنکردنی گسترده بوده و به نظر میرسد بخش جداییناپذیری از تمام جوامع مدرن و سنتی است. تحقیقات هنوز نتوانسته فرهنگی را شناسایی کند که دارای نوعی باور توطئه نباشد اما همچنان دانشمندان علوم اجتماعی در مورد آنچه که یک تئوری توطئه را تشکیل میدهد توافق ندارند. به طور کلی مطالعات روانشناسی تئوری توطئه را به پنج عنصر اصلی تقسیم میکند: عنصر اول میخواهد به هرطریقی افراد و رویدادها را به طور علّی به هم مرتبط کند یا الگویی پنهانی را در میان آنان شناسایی کند. دومین عنصر معتقد است که توطئهگران اعمال خود را به صورت کاملا عمدی انجام میدهند. سوم اینکه گروهی از دستاندرکاران ناصادق و بد با هم در جهت رسیدن به هدفی پنهانی کار میکنند و در مرتبهی چهارم خطر آسیب رساندن به دیگران از سوی توطئهگران وجود دارد. توطئهگران مخفیانه عمل میکنند، که همین مساله توضیح میدهد چرا اغلب شواهد کمی وجود دارد و همچنین رد کردن آن دشوار است. تحقیقات نشان میدهد افرادی که احساس طرد شدن میکنند یا احساس تعلق ندارند، بیشتر به توطئه اعتقاد دارند. افرادی که احساس میکنند موقعیت آنها در خطر است یا درآمد کمتری دارند نیز مستعد توطئههای اعتقادی هستند، همچنین بهتر است بدانیم که این مکانیسم مقابلهای برای افرادی که مضطرب هستند و احساس ناتوانی میکنند بیشتر کاربرد دارد. در دنیای امروز، رسانههای اجتماعی، افزایش مصرف اخبار و سردرگمی ناشی از همهگیری COVID-19، محیط مناسبی را برای شکلگیری و گسترش توطئهها ایجاد کردهاست. امروزه ما اغلب در مورد افرادی می شنویم که تئوریهای توطئه را منتشر میکنند، اما هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد امروزه تئوریهای توطئه در مقایسه با دورههای تاریخی دیگر بیشتر است، فقط روشهای بیشتری برای گسترش تئوریهای توطئه امروزی نسبت به گذشته وجود دارد و هر ایدهای، صرف نظر از اینکه چقدر بیاساس است، میتواند به راحتی با سرعت وای فای حرکت کرده و در افکار عمومی رخنه کند. اینترنت، رسانههای اجتماعی و منابع خبری آنلاین میتوانند هر نظری را فارغ از درستی یا نادرستیاش منتشر کنند. از آنجایی که پلتفرمهای رسانههای اجتماعی بهطور خاص برای بهینهسازی تعامل کاربر طراحی شدهاند، کاربران بر اساس علاقهشان به یک سیستم اعتقادی، محتوایی خاص و منطبق بر همان سیستم را دریافت میکنند، بنابراین زمینهی تئوری توطئه بیش از هر زمان دیگری فراهم است. از آنجایی که تئوریهای توطئه معمولاً بر این ایده متمرکز میشوند که گروههای قدرتمند اقدامات مخفیانهای انجام میدهند که از عموم پنهان شده است، رد کردن آنها بسیار دشوار است. یک نظریهپرداز توطئه احتمالاً معتقد است که هر فردی که سعی میکند نظریهای را رد کند، «در آن نقش دارد» یعنی خود این افراد بخشی از توطئه هستند. تئوری های توطئه از برخی از اساسیترین ویژگیهای انسان بودن بهره میبرند. ذهن انسان همواره در تلاش است تا الگوهایی را بیابد و محیط خود را معنا کند. انسانها همچنین مداوما به دنبال افرادی هستند که با آنها ارتباط برقرار کنند، و تئوری توطئه امکان یافتن نقاط مشترک با افرادی خاص و ارتباط با آنان را فراهم میکند. تئوریهای توطئه از تمام ویژگیهای انسانی بهره میبرند و توضیحاتی را در مورد جهان به ما ارائه میدهند که میتوانیم هنگام تلاش برای درک زندگی در آن احساس امنیت بیشتری داشته باشیم.
چرا مردم به تئوری های توطئه اعتقاد دارند؟
مغز ما به دنبال الگوها است، به همین دلیل ممکن است فکر کنیم هنگام نگاه کردن به ابرها یک چهره میبینیم، یا فکر کنم روی خطوط پوست میوهها حروف یا کلمات خاصی وجود دارد. در واقع ما انسانها به دنبال الگوهایی خاص و معنادار در موقعیتها میگردیم و برای رویدادها و مجموعهای از رفتارها توضیحات علّی پیدا میکنیم و این کار را بهعنوان راهی برای درک دنیای آشفتهای از رویدادهای تصادفی انجام میدهیم. در واقع یک تئوری توطئه وقایع طاقتفرسا در زندگی را توضیح میدهد و وقتی اطلاعات کافی در مورد چیزی نداریم، کنجکاوی ما را ارضا میکند، چرا که برای مغز انسان، توضیح نادرست بهتر از عدم توضیح است. تئوریهای توطئه زمانی بیشتر ظاهر میشوند که اطلاعات حداقلی یا متناقض در مورد یک موضوع وجود داشته باشد. به نظر میرسد این خط اعتقادی به مردم کمک میکند تا احساس امنیت کنند و گویی در طول رویدادهای تصادفی نوعی از خودمختاری یا احساس کنترل بر زندگی را به افراد تفویض میکنند. افرادی که احساس میکنند نمیتوانند نتایج را در یک موقعیت خاص پیشبینی کنند، بیشتر به تئوریهای توطئه برای تأیید تکیه میکنند. انسانها برای یافتن تهدیدات در محیط خود و همچنین شناسایی اتحادهای بالقوه برنامهریزی شدهاند، این یک مزیت تکاملی در یافتن غذا، سرپناه و جفت بالقوه خواهد بود و از برخی جهات، یک نظریه توطئه ممکن است میل انسان به تعلق را ارضا کند. تئوریها در میان گروهی از افرادی که ممکن است احساس کنند مانند یک خانواده هستند، منتشر می شود، مشارکت در این توطئه همچنین تصویر آنها را از خود اعتبار میبخشد. در تئوری توطئه این تصور وجود دارد که گروه فرد و آنچه آنها معتقدند درست است و بقیه اشتباه میکنند. به عبارتی فرض این است که ائتلاف آنها اخلاقی و خوب است و افراد خارج از ائتلاف خرابکاری و توطئه میکنند.
پیامدهای تئوری های توطئه
عواقب تئوری های توطئه می تواند گسترده و شدید باشد. چه در تاریخ اخیر و چه در تاریخ دور، مردم در نتیجهی مستقیم تئوریهای توطئهای که در ذهن دیگران وجود دارد، ارتباط، شغل، خانواده و حتی جان خود را از دست دادهاند. تئوری توطئه فقط یک شایعه بی ضرر نیست، به عنوان مثال، در طول همهگیری کووید، ادعاهای رسانههای اجتماعی مبنی بر اینکه ماسکهای صورت باعث ذاتالریه یا اختلال در جریان اکسیژن میشوند، منجر به بحث و سردرگمی در مورد اقدامات پیشگیرانه شد. هیچ راه کاملی برای اندازهگیری اینکه چگونه پذیرش توطئهها باعث تغییر تعداد مرگ و میر مرتبط با کووید شد وجود ندارد، اما کارشناسان فکر میکنند که آنها بدون شک تعداد جانهای از دست رفته را افزایش دادهاند. نظریهپردازان توطئه بر این باورند که عموم مردم به گروه کوچکتر و کمتر قدرتمندی تعلق دارند که در اختیار و کنترل گروه بزرگتری قرار گرفتهاند. این باور به آنها احساس ناتوانی میدهد و اضطراب، انزوا و آسیبپذیری را در برابر تأثیرات بیرونی افزایش میدهد. در بیشتر مواقع موجب بیاعتمادی افراد به اجتماع میشود و ارتباط سازندهی فرد با محیط اجتماعی را قطع میکند.
انسان ها در طول تاریخ تئوریهای توطئه را ابداع کرده و به آن اعتقاد داشتهاند که اغلب پیامدهای مهم و جدی داشته است. در حالی که برخی از مردم همیشه به احتمال بیشتری اطلاعات نادرست منتشر شده توسط تئوریهای توطئه را باور میکردند، همهگیری COVID-19 نشان داد که رسانههای اجتماعی و اینترنت امکان انتشار سریع اطلاعات نادرست و مضر را فراهم کردهاند. ما باید از تئوریهای توطئه گذشته و حال درس بگیریم تا راههایی برای مبارزه با اطلاعات نادرست در جهان امروز پیدا کنیم و اثرات منفی آن را بر سلامت عمومی کاهش دهیم و این کار جز با آگاهی یافتن بر نحوهی شکلگیری تئوری توطئه، تاثیر آن بر افکار عمومی و مضرات آن امکان پذیر نمیباشد.