از منصفی برند ساخته‌اند



عبدالرحمن محب، شاعر، ترانه‌سرا و آهنگساز هرمزگانی ‌است؛ یکی از افرادی که منصفی را به‌خوبی می‌شناسد؛ منصفی از دوستان پدرش بوده و از بچگی با شخصیت او و ترانه‌هایش آشنایی داشته‌است. ابراهیم منصفی که او را با نام رامی یا ابرام می‌شناسیم، هنرمندی هرمزگانی است اما مردم جای جای ایران ترانه‌هایش را شنیده‌ و اشعارش را خوانده‌اند.

به گزارش صبح ساحل، منصفی علاوه بر شعر و موسیقی، در سینما و تئاتر هم فعالیت می‌کرد اما تاثیری که بر شعر، موسیقی و حتی فرهنگ و هنر هرمزگان برجای گذاشت باعث شد تا پس از مرگ  روز به روز محبوبیت بیشتری کسب کند. او موسیقی جهانی را با گویش محلی هرمزگان درهم آمیخت و آغازگر شیوه‌ای نوین در هنر موسیقی شد؛ به گونه‌ای که هنوز هم رویکرد او چراغ راه بسیاری از هنرمندان جوان است. رامی مفاهیم انسانی را به موسیقی هرمزگان تزریق کرد و بر ارزش آن افزود. او در ترانه‌هایش از عشق، آزادی، رنج، حسرت و مرگ سخن می‌گوید؛ گویا منصفی با ترانه‌هایش زندگی خود را برای ما روایت می‌کند. کتابخانه محب پر از کتاب‌هایی است که منصفی با دست‌خط و امضای خودش به او هدیه داده و نامه‌هایی که برایش نوشته و فرستاده‌است. عکس‌های کمتر دیده شده از منصفی را نشانم می‌دهد و باحوصله همه افراد حاضر در عکس را معرفی می‌کند. حین حرف زدن گیتارش را برمی‌دارد و یکی از ترانه‌های منصفی را می‌نوازد و می‌خواند. خاطراتش را با چاشنی طنز تعریف می‌کند و ما را به خنده می‌اندازد. و من در حالی که می‌خندم به این فکر می‌کنم که چقدر رفتارش شبیه منصفی است. همان‌قدر طنزپرداز‌‌، همان‌قدر خونگرم و شاید همان‌قدر ترانه‌سرا.

تاثیر ابراهیم منصفی روی موسیقی هرمزگان چه‌اندازه بود؟

ریتم و ضرب‌آهنگ موسیقی بندرعباس با موسیقی کل ایران متفاوت است. منصفی گیتار را به ایران آورد و به آن رنگ‌ و بوی بومی داد. بنابراین تاثیر منصفی روی موسیقی هرمزگان مانند تاثیر مهاجرین اسپانیایی بر روی موسیقی آمریکای لاتین است هرچند تفاوت‌هایی وجود دارد اما منصفی تاثیر مهمی روی موسیقی هرمزگان گذاشت.

منصفی خودش می‌دانست که چه‌کار بزرگی انجام می‌دهد و چه تاثیر عمیقی روی هنر هرمزگان می‌گذارد؟

منصفی اگر این موضوع را نمی‌دانست شاید به کار خود ادامه نمی‌داد.

کدام ویژگی منصفی باعث شد که مردم انقدر منصفی را دوست داشته‌باشند؟

من فکر می‌کنم که مردم حقیقت منصفی را دوست ندارند بلکه تصور ذهنی خودشان از منصفی را دوست دارند. خیلی از کسانی که آهنگ‌های منصفی را گوش می‌دهند و او را ستایش می‌کنند نمی‌خواهند که مانند منصفی باشند. جامعه منصفی را افسرده کرد و از او یک برند ساخت؛ منصفی اگر امروز اینجا بود از خودش فرار می‌کرد چون یک تصویر غیرواقعی از او ساخته‌اند. این حقیقت منصفی نیست.

شما چطور؟ دوست دارید شبیه منصفی باشید؟

من هستم.

درنوشتن اشعارو ترانه‌هایتان از منصفی کمک می‌گرفتید؟

در آن زمان ترانه معروف نیاز را که خیلی از مردم فکر می‌کنند منصفی سروده پیش او بردم تا نظرش را درمورد آن بدانم که به پیشنهاد او قسمتی از آن را تغییر دادم. منصفی از این ترانه خوشش آمد و از من درخواست کرد که این آهنگ را بخواند و من با مسرت پذیرفتم. برای من افتخار بزرگی بود که منصفی بخواهد ترانه‌ام را  بخواند.

آخرین بار کی اورا را دیدید؟

دوماه و نیم قبل از رفتن به خدمت اورا دیدم؛

عکس‌هایی که از منصفی دارید را چه کسی از شما گرفته‌است؟

بیشتر این عکس‌ها را مرحوم محمد کرمی از ما گرفته‌است و تعدادی از عکس‌هارا با دوربین شخصی خودم گرفته‌ام. حتی یکبار پیش نمی‌آمد که از کسی خواهش کنم از ما عکس بگیرد. تعدادی از این عکس‌های شخصی در فضای مجازی بدون اجازه منتشر و از آن سواستفاده شده‌است.

در فیلم چی‌چکا به کارگردانی رهافریدی حضور نداشتید؟

ایشان چهار روز در لوکیشن‌های مختلف از بنده فیلم گرفتند و سوال می‌پرسیدند و درخواست می‌کردند آهنگ‌های مختلف را بخوانم اما در کمال ناباوری همه این قسمت‌هارا از فیلم حذف کردند.

چه چیزی ابرام را غمگین می‌کرد؟

ابرام بسیار بذله‌گو و خوش‌مجلس بود و همیشه آدم‌هارا دور خود جمع می‌کرد. منصفی خسته شده‌بود. شرایط مالی بدی داشت و نمی‌خواست دستش پیش کسی دراز باشد. از طرفی جامعه اورا حمایت نمی‌کرد که این موضوع را تشدید می‌کرد.

به‌جز کتاب مراوریدهای ساحل که هدیه دوستانش به‌منصفی بود؛ چرا منصفی قبل از مرگش اقدام به چاپ آثار و ترانه‌هایش نکرد؟

منصفی شرایط مالی مناسبی نداشت و از طرفی به او مجوز نمی‌دادند. منصفی می‌گفت من خودم انتخاب کردم که هنرم را نفروشم اما متاسفانه پس از مرگش هنرش را به ارزان‌ترین قیمت ممکن فروختند.

درمورد خودکشی منصفی برایمان بگویید.

منصفی یکبار خودکشی نکرد؛ بارها پیش آمده‌بود که اقدام به آسیب زدن به خودش می‌کرد و ما نجاتش می‌دادیم اما منصفی در یک لحظه این تصمیم را نمی‌گرفت و برای آن برنامه‌ریزی می‌کرد و همیشه خواهش می‌کرد که اگر مرا دوست‌دارید به حال خود رهایم کنید و نجاتم ندهید.

مهم‌ترین درسی که از منصفی گرفتید چه بود؟

شاید مهم‌ترین درسی که از او گرفتم این بود که خودم باشم، امضای شخصی خودم را داشته باشم و از کسی تقلید نکنم.

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها