15 مهر زادروز شاعر نامآشنای معاصر«سهراب سپهری» بود. او در سال 1307 در کاشان متولد شد. بعد از پایان دوران متوسطه وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و به تحصیل در رشته نقاشی پرداخت. وی که به نقاشی و شعر به طور همزمان میپرداخت در 23 سالگی اولین مجموعه شعرخود را با نام «مرگ رنگ» منتشر کرد. فعالیت ادبی و هنری او تا سال 1359 که بر اثر سرطان درگذشت ادامه داشت. مجموعه شعرهایی که از او به چاپ رسیده است شامل«مرگ رنگ»، «زندگی خوابها»، «آوار آفتاب»، «شرق اندوه»، «صدای پای آب»، «مسافر»، «حجم سبز»، «ما هیچ ما نگاه» میشود. همه این مجموعهها در یک کتاب با نام هشت کتاب تجمیع شده و در دسترس مخاطبان قرار گرفتهاند. اشعار او از زبانی محکم، حسی عمیق و اندیشهای بلند بهره میبرند. موسیقی درونی کلمات در شعر او این قابلیت را دارد که مخاطب را حتی بدون درک معنا جذب کند اتفاقی که برای خود من پیش آمده است. صدای پای آب سهراب اولین برخورد بیواسطه من با دنیای شعر بود که در هشت سالگیم اتفاق افتاد. با این که هیچ درکی از معنای شعر نداشتم و حتی بسیاری از واژهها را اشتباه میخواندم طوری مجذوب آن شدم که بارها خواندمش و هنوز بخشهای زیادی ازاین شعربلند را در ذهن دارم. همانطور که اشاره شد سهراب در هر سه حیطه زبان، حس و اندیشه قوی ظاهر شده است. اندیشه او که نگاهش به زندگی را منعکس میکند، اندیشهای لطیف و انسانی است. او عارفانه به جهان نگاه میکند. نگاه عرفانی او با نگاهی که عرفان ایرانی و اسلامی دارد متفاوت است. سهراب در سفرهایش با تفکر بودایی آشنا شد که این موضوع در شعرهایش انعکاس پیدا کرده است. طبیعتگرایی او ممکن است ریشه در همین نگاه داشته باشد. او تمام اجزاء طبیعت اعم از جاندار و بیجان را سرشار از زندگی میبیند. در بخشی از شعرهایش حتی از تناسخ صحبت میکند که یک عقیده رایج در هند است. او به عنوان یک انسان خود را جزئی از جهان هستی میداند نه حاکم بر آن و به دنبال همبستگی با سایر اجزاست. انعکاس تفکر بودایی در شعر سهراب به معنای جدایی کامل او از تفکر ایرانی و اسلامی نیست. او در اشعارش هم از مسلمان بودن و داشتن مهر و سجاده حرف میزند هم از بره روشن که یادآور فره ایزدی در متون ایرانی پیش از اسلام است. اما نگاه خودش را به همه این اندیشهها دارد در واقع او با ترکیب آنچه دیده و خوانده، به نگاهی رسیده که مختص خود اوست. نگاهی لطیف و انسانی که جهان را مالامال از زندگی و لذت زنده بودن میخواهد.