«پست شما به دلیل نقص قانون کپیرایت، حذف شد». این جملهای است که احتمالا در شبکههای اجتماعی و بعد از انتشار یک پست با آن روبهرو شدهباشید. حقکپیرایت همواره و به خصوص در چندسال اخیر بسیار خبرساز بودهاست. در هرمزگان هم باتوجه به اینکه موسیقی از بقیه هنرها پررنگتر است همواره بحثوجدلهایی درمورد حق کپیرایت یا دزدی هنری در
آثار هنرمندان موسیقی وجود دارد. اخیرا هم یک کانال تلگرامی پس از فوت حمیدسعید، خواننده مشهور هرمزگانی، چند قطعه از آهنگهای او را منتشر کرد که با انتقادهایی روبهرو شد و اهمیت توجه به قانون کپیرایت را در هرمزگان بار دیگر یادآور شد.
داستان ناتمام سرقت هنری
قانون کپیرایت در موسیقی از ملودی و ترانه هرکدام بهطور جداگانه محافظت میکند. این قانون به هنرمندان این امکان را میدهد که استفاده از آثار خود را مدیریت کنند. این استفاده ممکن است نشر، اقتباس یا هرگونه الگوبرداری باشد. سرقت آثار موسیقی نه تنها در ایران که در کشورهای مختلفی به وفور اتفاق میافتد. در هرمزگان هم برای سرقت آثار موسیقی، نمونههای فراوانی را میتوان برشمرد. از خواننده مشهوری مثل
ابراهیم منصفی گرفته تا خوانندههای نسل جدید هرمزگان با این موضوع دستوپنجه نرم کردهاند. بعد از فوت منصفی و تشخیص اهمیت آثار این خواننده، عدهای بخشی از ترانههای او را متعلق به خود دانستند و عدهای نیز به استفاده بدون اجازه از آثار او متهم شدند. درمورد خوانندگان مشهور هرمزگانی دیگری مثل رضا صادقی و ناصرعبداللهی هم در موضوع کپیرایت حرفوحدیثهای زیادی وجود دارد. شکایت اردلان سرافراز از رضا صادقی برای بازخوانی بدون اجازه قطعه «سوغاتی» مدت زیادی در صدر اخبار قرار داشت. همین چندماه پیش هم «حسن رزمگر» خواننده و آهنگساز هرمزگانی در صفحه اینستاگرام خود ویدیویی منتشر کرد که در آن ویدیو گروههای «بادگیر» و «جالبوت» را به سرقت ادبی از آثار خود متهم میکرد.
زحمات بر باد رفته
حمید سعید نوازنده بهنام هرمزگان هم که هم سابقه همکاری منصفی و هم ناصرعبداللهی را در کارنامه خود دارد دوماه پیش درگذشت. در آن زمان کامران حیدری، کارگردان و مستندساز، در کانال تلگرامی مربوط به فیلم جدید خود، چند قطعه از حمیدسعید را به بهانه درگذشت او منتشر کرد. این اقدام با انتقاد شدید رهافریدی، کارگردان فیلم «چیچکا» و صدابردار این آلبوم موسیقی مواجه شد. بررسی ویدیوهای موجود نشانمیدهد که او از 14 سال پیش ضبط آثار حمید سعید را آغاز کرده و قرار بودهاست که آثار برگزیده را در قالب یک آلبوم منتشر کند.
فریدی مشکلاتی که در آن زمان پیش آمدهبود را علت تعویق انتشار این آلبوم میداند: «در آن زمان مشکلات زیادی پیش روی من و اعضای گروه بود». با این حال به گفته خودش او سال گذشته به درخواست حمید سعید و دیگر هنرمندان موسیقی، تصمیم گرفتهبود که دوباره آستین بالا بزند و برای انتشار این آلبوم اقدام کند. فریدی میگوید که این آثار در خانه ضبط و در استودیو مستر، ترجمه و برای مجوز ارشاد آمادهشدهبودند.همچنین این آثار فقط در اختیار خود او و موزیسین بودهاست؛ طبق اسنادی که رها فریدی در اختیار «صبحساحل» قرار دادهاست، اعضای گروه «جهله» در قرارداد خود با نشر «ماهریز» در تاریخ 18 خردادماه 1387 که به امضای تمام افراد گروه رسیدهاست، متعهد شدهاند که این آثار را در اختیار شخص دیگری قرار ندهند.
حق تکثیر در گذر زمان
آنطور که از شواهد امر پیداست آهنگ «بدشانس»، «شنبه» «یک راننده ناشناس» و «بندر» که در کانال تلگرامی کامران حیدری منتشر شدهبود، قبلا و در زمان حیات حمید سعید در یکی از اپلیکیشنهای موبایل منتشر شدهبود. کامران حیدری اما این اقدام خود را نقص کپیرایت نمیداند و میگوید: «این آثار را موسی کمالی از دوستان حمیدسعید برای ساخت فیلم «دینگومارو» در اختیار من قرار داده بود. من هم حدود 8 سال پیش که حمید سعید در قید حیات بود این آثار را در اینترنت و اپلیکیشنهای مختلف منتشر کردهبودم و ایشان هم هیچ مشکلی با نشر این آثار نداشتند». او معتقد است که 8 یا 9 سال پیش مسئله کپیرایت مثل چندسال اخیر حائز اهمیت نبودهاست: «در آن زمان برای نشر این آثار کسی از ما جوابی نخواست و حالا خانم فریدی بعد از چندین سال چنین ادعایی را مطرح کردهاست». رها فریدی اما میگوید که از انتشار این آثار در صفحه حیدری بیاطلاع بودهاست و حتی اگر حمید سعید این آثار را در اختیار او قرار دادهباشد بازهم حیدری باید برای انتشار این آثار از او اجازه میگرفتهاست. فریدی در بخشی از سخنان خود میگوید: « از گروه جهله انتظار نمیرود که از قوانین کپیرایت آگاه باشند اما از آقای حیدری که مستندساز است انتظار میرود که الفبای تحقیق و مستندسازی را بداند و آثار را همراه با شناسنامه آن در فضای مجازی منتشر کند». فریدی در ادامه اضافه میکند: «با بیتوجهی و عدمتحقیق میتوان یک شبه، ره صدساله را طی و از ثمره تلاش دیگران استفاده کرد».
حیدری هم از اینکه این آثار را رهافریدی ضبط کردهاست اظهار بیاطلاعی میکند و در جواب این سوال که آیا به شما اجازه انتشار این آثار هم دادهشدهبود میگوید: «خب وقتی موسی کمالی و گروه جهله این آثار را با کیفیت اصلی در اختیار من میگذارند فکر نمیکنم مشکلی برای انتشار وجود داشتهباشد». «موسی کمالی» سرپرست گروه جهله هم ضمن تایید این موضوع میگوید: «انتشار آثار باعث دیدهشدن هنر اشخاص میشود و خانم فریدی فقط صدابردار این آثار بودهاست و نه صاحب این آثار. صاحب این آثار، گروه جهله است». همسر حمید سعید، وکیل آثار هنری او میگوید: «من و آقای حمیدسعید در زمان حیات ایشان متوجه انتشار این آثار نشدهبودیم و آقای حیدری در این مورد غیرحرفهای عمل کردهاست».
حمایت قانونی از هنرمند
قانون حمایت از حقوق مولفان، مصنفان و هنرمندان در ایران در سال 1348 تصویب شد. براساس این قانون آقای کامران حیدری به عنوان ادمین کانال تلگرامی و منتشرکننده این آثار، درصورت شکایت نشر ماهریز یا پدیدآورندگان این آثار، مجرم شناختهشده و موسی کمالی هم با توجه به اینکه آثار را در اختیار حیدری قرارداده و از مفاد قراداد سرپیچی کردهاست، تحت شرایطی و بسته به نظر دادگاه ممکن است شریک جرم شناختهشود. مطابق ماده 23 قانون حمایت از مولفان، منصفان و هنرمندان، هرکس تمام یا قسمتی از اثر دیگری را که مورد حمایت این قانون است، به نام خود یا پدیدآورنده، بدون اجازه او یا عامدا به شخص دیگری غیر از پدیدآورنده، نشر یا پخش یا عرضه کند به حبس تادیبی از شش ماه تا سه سال محکوم خواهدشد. با این حال نقض کپیرایت موضوعی نیست که به همین راحتی بتوان آن را تشخیص داد و ما هم در این گزارش سعی نداریم که درمورد نقص این قانون در داستان حمیدسعید نتیجهگیری کنیم. آنچه در این گزارش اهمیت دارد در وهله اول، اهمیت قانون کپیرایت در زمانهای مختلف، علت عدم پیگیری قضایی آن و سپس دیدگاه هنرمندان به این قانون است. رها فریدی تاکنون برای شکایت اقدامی نکردهاست و میگوید که دلش نمیخواهد پایش به دادگاه باز شود و زمان و هزینه خود را هدر دهد. او همچنین سیستم قضایی ایران در پیگیری قوانین کپیرایت را ضعیف تلقی میکند.
حق مالکیت اثر
«علی انصاری» وکیل پایه یک دادگستری با بیان اینکه قرارداد انتشار آثار صوتی بین نشر ماهریز و گروه جهله تاریخ انقضا ندارد و همچنان معتبر است، میگوید: «اثری که با همکاری دو یا چند پدیدآورنده به وجود آمدهباشد و کار یکایک آنان جدا و متمایز نباشد، اثر مشترک نامیده میشود و حقوق ناشی از آن حق مشاع پدیدآورندگان است. بنابراین مدت حمایت قانون از اثر تا 30 سال پس از فوت آخرین پدیدآورندهاست».
او همچنین اضافه میکند: «اگر این شخصیت یک شخصیت حقوقی باشد این قانون برای سی سال پس از تولید اثر صدق میکند». مطابق این قوانین قرارداد ذکرشده محدودیت زمانی را دربرنمیگیرد و موردحمایت قانون است. همچنین به گفته انصاریان، رها فریدی به عنوان صدابردار نمیتواند در این موضوع، شاکی باشد مگر اینکه با سرپرست گروه جهله قراردادی بستهباشند وگرنه خانم فریدی، پدیدآورنده اثر موسیقی نیستند؛ چون صدابردار فقط براساس عرف یا قرارداد درآمد کسب
میکند. در واقع طبق این قرارداد حقوق صدابردار برعهده ناشر است و فریدی باید از ناشر شکایت و حقوحقوق خود را دریافت کند.
رها فریدی و کامران حیدری هردو فیلمهایی با مضمون زندگی ابراهیم منصفی ساختهاند و بنابراین بهنوعی رقیب یکدیگر محسوب میشوند. اهمیت موسیقی در این دو فیلم برکسی پوشیده نیست و از همین رو انتظار میرود کارگردانان چنین آثاری بسیار بیشتر از یک مخاطب معمولی از اهمیت کپیرایت آگاه باشند.
اما از آنجایی که بهتر است یک سوزن به خودمان بزنیم و یک جوالدوز به دیگران، سوال اینجاست که هرکدام از ما چقدر برای قانون کپیرایت اهمیت قائلیم و تا چه میزان برای ادامه حیات موسیقی خلاق و پیشرو تلاش میکنیم؟