زنان صیاد جزیره هنگام پس از سال‌ها صید، مجوز مشترک می‌گیرند

شناسنامه‌ای برای دو نفر


نویسنده: سمیره حنائی

صیادی در جزیره هنگام جنسیت نمی‌شناسد. 30 زن هر روز آفتاب نزده، به تنهایی یا با همسران‌شان، قایق‌شان را به آب می‌اندازند و راهی دریا می‌شوند اگر دریا بازی در نیاورد، با سیاهی شب به خانه برمی‌گردند. زنان این‌جا از همان کودکی با ماهی و دریا الفت می‌گیرند. صیادی انگار در خون‌شان است. مهارت‌شان را چند سال پیش، با کسب مقام اول مسابقه بین‌المللی صیادی زنان در کیش، به رخ کشیدند. زنان جزیره سال‌هاست که در شرایط نابرابر و سختی صید می‌کنند. نه مجوز دارند، نه بیمه‌. خبری از کارت سوخت و ملوانی هم نیست. استاندار هرمزگان به تازگی به آنها وعده صدور مجوز و نوید حل مشکلات‌شان را ‌داد اما نه مجوزی مانند مردان. هر مجوز به دو زن داده می‌شود.

صدور مجوز، در دست بررسی

صیادان زن جزیره هرمز مجوز صید گرفته‌اند اما زنان هنگام، هنوز منتظر هستند. مسئولان می‌گویند درحال پیگیری موضوع اند. باتجربه‌ترین صیاد زن جزیره را پیدا می‌کنم. تلفنی با او حرف می‌زنم. قایق‌اش کوچک است. جایی برای من ندارد. تا شب هم می‌رود صیادی. باید خودم را به اسکله «کندالو» هنگام برسانم و با قایقی دیگر روی دریا او را ببینم. من هم مانند خیلی‌ها، هنوز از نزدیک یک زن صیاد را ندیده‌ام. زن میانسالی درون قایق پارویی تک نفره‌، تنها تصویری است که از صیادی زنان هنگامی دارم. به دیدار زنان صیاد این جزیره می‌روم تا ماجرای دریافت مجوز را از زبان خودشان بشنوم.

مرارت سوخت

دریا ناآرام است. قایقی به سرعت به اسکله نزدیک می‌شود. «محفوضه»، زن جوانی است که قرار است مرا پیش صیادان دیگر ببرد. آب شیطنت می‌کند. فقط دو صیاد زن به دریا زده‌اند. به قایق «صغری» می‌رسیم. زن میانسالی است. اُرنی نخی نارنجی رنگی را دور سرش پیچیده است. آفتاب، پوستش را با بی‌رحمی تمام سوزانده است. ریسمان ماهیگیری را با دو انگشت پوشیده از تکه‌ی کوچک تیوپ، نگه داشته است. کمی دورتر از ساحل لنگر انداخته. می‌گوید هنوز چیزی صید نکرده است. یادش نمی‌آید کِی اولین‌بار، تنهایی آمده دریا. صیادی را از مادر و پدرش آموخته. دختر و پسرش هم صیاد اند. می‌گوید سال‌هاست که صیاد است اما هیچ مدرکی ندارند. کارت سوخت هم ندارد. بنزین لیتری سه هزار تومان را در جزیره، سه هزار و پانصد می‌خرد. روغن موتور قایق هم تازگی گران شده. مشکلاتش به اینجا ختم نمی‌شود. می‌گوید ریال به ریال روی هم گذاشت تا قایق‌ تک نفره پارویی‌اش را عوض کرد. قاچاقچی‌ها که حمله کردند، قایق‌اش تکه تکه شد. این قایق را به جایش به او دادند. موتورش کهنه است. بدنه‌اش هم پوسیده است. تا مجوز نداشته باشد نمی تواند وام بگیرد و دستی به سر و روی قایق‌اش بکشد.

اندوه هویت مشترک

قایق تک نفره «حوا»، پیرترین صیاد زن جزیره، مانند تکه کاغذی روی آب تکان می‌خورد. موتورش را خاموش کرده و ماهی می‌گیرد. او همان زن قایق سواری است که عکس‌اش در همه رسانه‌ها منتشر شده است. همان پیشانی‌بند سبز رنگ را بسته است. انگار آن را می‌بندد تا چین و چروکی که سختی ایام بر پیشانی‌اش گذاشته را پنهان کند. دریا را مثل کف دستش می‌شناسد. طوفان‌های زیادی از سر گذرانده. صیاد ماهری است. می‌گوید یکبار 70 کیلو صید کرده. همانطور که حرف می‌زند ریسمان ماهی‌گیری‌اش را میندازد در دریا و ماهی را سریع بالا می‌کشد. می‌گوید صیادی سخت است. از صبح تا شب باید روی دریا باشی. تابستان‌ها هوا آنقدر گرم است که سایه‌بان هم کم می‌آورد. بعد یک عمر صیادی، نه درآمدی داشته که سقف مستقلی بالای سرش باشد و نه بیمه است. در خانه پدری زندگی می‌کند. یکبار یک سازمان حمایتی برایش اتاقکی ساخته که قابل سکونت نبود. او می‌گوید: «همه چیز گران شده غیر از ماهی. ماهی را به قیمت کم از صیاد می‌خرند. چاره‌ای جز صیادی هم ندارم. شغل دیگری در جزیره برای زنان نیست». انتظار رسیدگی به وضعیتشان را دارد. نمی‌داند چرا مسئولان وقتی پایشان را از جزیره بیرون می‌گذارند، یادشان می‌رود چه وعده‌هایی داده‌اند. حوا هم مجوز دو نفره را قبول ندارد. می‌گوید که یک روز به مشکل بر می‌خورند. نمی‌داند چرا زنان باید مجوز‌شان را با صیاد دیگر شریک باشند.

لزوم رسمیت فردیت

محفوضه از صغری و حوا جوان‌تر است. با سن کمش اما زیر و بم دریا را خوب می‌شناسد. محفوضه هم مثل سایر زنان جزیره، عضو تعاونی صیادان زن هنگام است. تعاونی تشکیل دادند تا پیگیر صدور مجوزشان باشند. محفوضه می‌گوید اگر مجوز بگیرند بسیاری از مشکلاتشان حل می‌شود. از دریافت تسهیلات گرفته تا کارت ملوانی. از پس هزینه زیاد سوخت و تعمیر قایق بر نمی‌آیند. او می‌گوید: «سال‌ها در انتظار مجوز بودیم. استاندار که برای کلنگ‌زنی مرکز سلامت جزیره آمد وعده صدور مجوز صیدمان را داد. اما حالا می‌گویند مشترک است. مگر می‌شود یک شناسنامه را به دونفر داد؟ مجوز اشتراکی دردسر دارد. سوخت قایق‌ها با هم فرق می‌کند. برای ما هم سوال است که چگونه با مجوز مشترک وام بگیریم و کار کنیم». با اینکه مسئولان مجوز دو نفره را فرصت می‌دانند نه محدودیت، محفوضه و زنان صیاد دیگر ناراضی‌اند. می‌گوید زنان صیادان مستقلی هستند. مجوز مردان جزیره انفرادی است. دلیل مجوز اشتراکی صید زنان چیست؟»  چشمانم از شدت نور و گرمای آفتاب سیاهی می‌رود. تازه می‌فهمم صیادی و مونس دریا بودن توان می‌خواهد. به اجبار برمی‌گردم به جزیره. سفرم زودتر از آنچه گمان می‌کردم به پایان می‌رسد. انتظار حوا، صغری و محفوضه و سایر زنان صیاد هنگامی اما تازه شروع می‌شود. انتظار رسیدن به حقی که سال‌ها از داشتن‌اش بی‌بهره بودند؛ داشتن مجوز مستقل «صیادی».
 
برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها