یک گفتاردرمانگر از ماهیت لکنت زبان و راه‌های تشخیص آن می‌گوید

ذهن و حافظه عامل اختلالِ گفتاری


نویسنده: سامیه طهورنیان

 لکنت زبان نوعی اختلال گفتاری است که مشکلاتی را در برقراری ارتباط با سرعت مناسب و به‌طور پیوسته و روان ایجاد می‌کند. در واقع «لکنت» عبارت است از تکرار، کشش یا قفل شدن غیر ارادی کلمه یا بخشی از آن که فرد قصد بیانش را دارد. بسیاری از مردم لکنت و راه‌های درمان آن را نمی‌شناسند و آن را با روش‌های معمول معالجه در گفتاردرمانی اشتباه می‌گیرند. «کامبخش فرهمندپور»، متخصص درمان لکنت زبان است که این روزها مقالات و معالجه‌های اثربخشش در این حوزه، سروصدا به پا کرده‌است. او با روش‌های گروهی و انفرادی به درمان لکنت زبان و دیگر اختلالات گفتاری می‌پردازد. تاکنون بیش از ۸۰۰ نفر با کمک روش درمانی او به درمان قطعی لکنت زبان دست پیدا کرده‌اند. گفت‌وگوی ما را با این گفتاردرمانگر، دنبال کنید.
 
 لکنت زبان چگونه به وجود می‌آید؟
لکنت زبان به دو صورت در خردسالان نمایان می‌شود. این مشکل می‌تواند بر اثر یک فشار روانی بیش از آستانه تحمل کودک اعم از ترس، حسادت یا ناامنی باشد یا با تقلید کودک از فردی به وجود بیاید که دچار لکنت زبان است.
 
 برخی از متخصصان غربی عامل فشار روانی در به وجود آمدن لکنت در کودکان را مردود می‌دانند. دلایل شما برای آن چیست؟
دلیل نخست این‌که یکی از واکنش‌های فیزیولوژیکی انسان به هرگونه فشار روانی، افزایش تنش و اسپاسم عضلانی است. این اسپاسم در ناحیه تارهای صوتی به‌ویژه در کودکان، نمود برجسته‌تری دارد. حتما بارها شنیده‌اید که «از ترس نفسم یا صدایم بند آمد». کودکی که هنوز گفتارش به مرحله تثبیت نرسیده‌است، اگر تحت یک فشار روانی، دچار اسپاسم تارهای صوتی شود و مدتی به طول انجامد، ممکن است همین گفتار شکسته، الگوی گفتارهای بعدی او شود. علت فیزیکی لکنت‌ زبان نیز چیزی جدا از اسپاسم تارهای صوتی نیست. تارهای صوتی هنگام صحبت کردن، در سه حالت قرار می‌گیرند که با اسپاسم در هر حالتی، نوع لکنت هم تغییر می‌کند؛ حالت بسته هوای بازدم برای تولید گفتار خارج نمی‌شود و موجب قفل یا مکث گفتاری است. اسپاسم در حالت تولید صوت سبب کشیدن صدا می‌شود. اسپاسم در حالت باز باعث خروج هوای ریه بدون تولید گفتار می‌شود.نتیجه اسپاسم متناوب حالات بسته و تولید صوت نیز، تکرار است. دلیل دوم این‌که زبان گفتاری انسان، حاصل تعامل آموزش و عامل فطری او به‌شمار می‌آید. مرحله‌ای از تکامل زبان گفتاری، تقلید مستقیم کودک از اطرافیان است. طبیعی است که پردازش شنوایی خردسال توانایی تشخیص و تفکیک مشخصات گفتاری را با لکنت مخاطب ندارد؛ در نتیجه آنچه را می‌شنود، تقلید و تکرار می‌کند. بعد از مدتی، همین شیوه گفتار، در مرکز شنوایی و درکی گفتار، «مرکز ورنیکه مغز» او به عنوان الگوی گفتاری ثبت و ضبط می‌شود و او غیر از پیروی از این الگو راه دیگری نخواهد داشت.
 
 کدام یک از این دو مورد نقش بیشتری در ابتلا به لکنت زبان دارند؟
طبق آماری که از سه هزار تن از درمان‌جویان در مدت 30 سال گرفته‌ام، مشخص شد که علت لکنت 25 درصد مردم، تقلید آن‌ها از گفتار لکنت‌دار افراد دیگر بوده‌است. معمولا والدین علت لکنت فرزند خود را این‌گونه بیان می‌کنند: «از پسر همسایه یاد گرفت، اوایل درست مثل او لکنت می‌کرد، ولی به تدریج تغییرش داد» و مواردی مشابه آن. بی‌تردید این تشابه نوع لکنت تازه مبتلا، نمی‌تواند توجیه دیگری غیر از تقلید داشته باشد؛ زیرا مشاهده دو تن که لکنت مشابه داشته‌باشند، تقریبا غیرممکن است. بنابراین، بهترین راه پیشگیری لکنت زبان، دور نگهداشتن خردسال از فشارهای روانی بیش از آستانه تحمل و از افراد دارای لکنت زبان است.
  
 چند درصد مردم درگیر این مشکل هستند؟
پژوهشگران غربی با پخش پرسشنامه‌هایی مبنی بر این‌که «آیا شما لکنت دارید؟» در بین دانشجویان و تجمع‌های دیگر، تعداد افراد لکنت‌دار را یک درصد کل جمعیت دنیا محاسبه کرده‌اند. تصور آن‌ها این بوده‌است که شخص به‌راحتی خواهد گفت: «بله من لکنت دارم»! ولی همانطور که می‌دانید، کمتر کسی توانایی چنین اعترافی را دارد. پس برای ارائه آمار نزدیک به واقع، راهی غیر از تخمین افراد مسلط به این امر به نظر نمی‌رسد. تا جایی‌که من دریافتم، مناسب‌ترین افراد برای این ماموریت، درمان‌جویانی تحت درمان هستند. آن‌ها به خوبی زیروبم مشکلات اعم از رفتارها، پنهان‌کاری‌ها، حساسیت‌ها و واکنش‌های غیرکلامی را شناسایی می‌کنند. 10 درصد مردم دنیا از عارضه‌ای به نام لکنت زبان رنج می‌برند اما به علت پنهان‌کاری‌ و عدم شناخت مردم از این عارضه، آمار اختلاف فاحشی با واقعیت دارد. شعار درمان‌جویان در گروه درمان این است: «همه مردم دنیا لکنت دارند، مگر خلاف آن ثابت شود». هر جا خلقیات خاصی مثل کم‌حرفی، زود رنجی، حساسیت، بهانه‌جویی و ناآرامی در اطرافیان خود دیدید، بهتر است بدون هیچ واکنشی به گزینه لکنت زبان هم فکر کنید.
  
 آیا شما تایید می‌کنید که تعداد پسران دارای لکنت سه برابر دختران است؟
من در مدت 40 سال فعالیتم، تفاوت معناداری در تعداد دختران و پسران مشاهده نکرده‌ام. اگر می‌بینید که تعداد درمان‌جویان پسر بیش از دختران است، از علل ذاتی، فرهنگی و اجتماعی نشات می‌گیرد.
 
 آیا علت لکنت زبان ضایعه مغزی و ژنتیکی است یا عامل دیگری دارد؟
باورمندان این تفکر به رسانه‌ها، استادان، متخصصان مختلف استناد می‌کنند و آن‌ها نیز از مقالات و کتاب‌های محققان غربی این را شنیده‌اند. وقتی از این محققان درباره علت اظهارنظرشان می‌پرسیم، دو راه فرار پیش می‌گیرند؛ اول این‌که ما را به استادان پیشین خود مثل «دکتر ون رایپر» یا پروفسور «بری گیتار» ارجاع می‌دهند. اما باحیرت می‌بینیم که هیچ‌یک از آنان نتوانسته‌اند به‌طورعلمی وجود ضایعه را اثبات کنند. به‌علاوه نظریه‌ای که از دیدگاه علمی به اثبات نرسد، در حد یک سلیقه شخصی است و در بازار علم هیچ خریداری ندارد. دوم به محققان بدون تحقیق و دانشمندان بدون علم کافی مثل «دکتر دراینا» اتکا می‌شود که مدعی است سومین ژن عامل لکنت زبان را کشف کرده‌است. همچنین «پروفسور هام» که با نشان دادن چند تصویر از مغز، مدعی کشف ضایعه مغزی منجر به لکنت زبان با دستگاه‌های پیشرفته MRI شده‌است. جالب است که مراکز علمی گفتاردرمانی آمریکا هر دو دانشمند فوق را بارها به دلیل این اکتشافات مورد تشویق قرار داده‌اند ولی معلوم نیست دو نظریه متضاد را چگونه می‌توان همزمان تایید و تشویق کرد.
 
 دلایل شما را برای مخالفت با این نظریه‌ها چیست؟
می‌دانید که استدلال همیشه بر عهده مدعی است؛ یعنی وقتی کسی نظریه‌ای را ارائه می‌دهد، خودش هم باید دلایل و شواهد علمی به مخاطبان عرضه کنند. با این حال، به علت اهمیت موضوع و کاهش بار مضاعفی که این نظریه‌پردازان ناجوانمردانه به دوش افراد دارای لکنت زبان تحمیل می‌کنند، دلایل خود را ارائه می‌کنم. معمولا هرگاه با یک ضایعه عضوی روبه‌رو هستیم، انتظار می‌رود شخص در هر شرایطی، واکنش خاص با دامنه‌ای مشخص نسبت به آن ضایعه از خود بروز دهد. درصورتی‌که نوع لکنت و شدت و ضعف آن، در شرایط مختلف ارتباطی، مرتب در نوسان است. همین یک دلیل نشان می‌دهد که ریشه و اساس لکنت، نه در ضایعه مغزی و ژنتیکی بلکه در ذهنیت و حافظه شخص و نتیجه کارکرد مراکز مختلف مغز یا پردازش مغزی دانست. یک درمانگر گفته‌است: «این چه ضایعه هوشمندی است که می‌داند در چه مواقعی فعال شود». دلیل بعدی این‌که اگر بپذیریم علت لکنت ضایعه‌ای مغزی است، بی تردید این ضایعه، اختلالات دیگری هم برای شخص به همراه می‌آورد. برای مثال؛ هنگام دم و بازدم، بلعیدن غذا، عطسه و سرفه، شخص دچار اختلالات اسپاسم و حرکات غیرارادی دیگر می‌شود. درصورتی‌که این افراد غیر از لکنت زبان، هیچ مشکل دیگری از خود بروز نمی‌دهند. محققی که ادعای ضایعه عضوی دارد، باید بتواند با تست 100 کودک یک ساله، به‌طور قطعی مشخص کند که کدام یک از آن‌ها در آینده مبتلا به لکنت می‌شوند؛ چنین حرکتی لازمه یک تحقیق علمی است ولی این اتفاق هرگز رخ نخواهد داد؛ چراکه آن‌ها فقط سلیقه‌های شخصی خود را با نام محقق و دانشمند بیان کردند. دلیل آخر این‌که تابه‌حال دوستان گروه درمان شاهد درمان پایدار صدها تن با تمرینات گفتاردرمانی بودند که هیچ تغییری در ساختار مغز و ژن آن‌ها رؤیت نمی‌شود.

 

ذهن و حافظه عامل اختلالِ گفتاری

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها