مهاجرت جوانان تحصیلکرده از ایران سالانه رو به افزایش است. این شتاب و بالا رفتن تعداد مهاجران، تا آنجا پیش رفته است که گفته میشود ایران از نظر «فرارمغزها» در صدر کشورهای جهان قرار دارد. شاید بتوان گفت یکی از دلایل مهاجرت نخبهها و تحصیلکردهها، نتیجه عدم سرمایهگذاری در داخل کشور است. از سویی دیگر فقر و بیکاری هم میتواند دلایل مهاجرت باشد.همان طور که میدانیم
اقتصاد ایران از ظرفیت و پتانسیلهای زیادی برخوردار است. یکی از مهمترین ظرفیت اقتصادی ایران وجود نیروی انسانی متخصص است و سالها طول می کشد که یک فرد به عنوان متخصص آموزشهای لازم را فرابگیرد.
بهراستی چرا تحصیل کردههای کشور ما، به آسانی وطن را ترک میکنند و در کشورهای دیگر مشغول به کار میشوند؟ این افراد، سالها تحصیل کردهاند و سختیهای زیادی را به جان خریدهاند، به امید اینکه پس از پایان تحصیلات به جایگاه اجتماعی مناسب، رفاه و آسایش نسبی برسند. هدف آنها از ابتدا، نه ترک وطن بلکه خدمت به سرزمین مادریشان بود. بسیاری از این نخبهها پس از پایان تحصیلات، با بالاترین مدرک دانشگاهی، تمام تلاش خود را به کار بستند تا شغلی مرتبط با رشتهی تحصیلی خود پیدا کنند؛ اما نه تنها موفق نشدند بلکه مجبور شدند در محیطهایی مشغول به کار شوند که غیرمرتبط با رشتهی تحصیلی و حرفهشان بوده و کمترین حقوق را دریافت میکنند.
متأسفانه نخبه و غیرنخبه، بیهنر و باهنر در سودای ترک وطن هستند. وقتی از آنها دلیل رفتنشان را بپرسی، چنین میگویند: به دنبال یک زندگی با رفاه مالی نسبی همراه با آرامش میرویم. رفاه و آسایش از نظر این افراد یعنی جامعهای که ثبات داشته باشد و روزانه شاهد افزایش قیمت مایحتاج عمومی و تورم و گرانی نباشند. داشتن یک رفاه نسبی و شغل خواستهی زیادی نیست. اگر مردم در رفاه و آرامش باشند به هیچ وجه سختی مهاجرتهای خطرناک و پرهزینه را به جان نمیخرند. سالهاست ما، مهاجرتی به نام «فرارمغزها» یا «نخبه» داریم که تحت تأثیر نبود شغل مناسب یا آیندهی مبهم بوده است. در کنار مهاجرت نخبههای علمی شاهد مهاجرت ورزشکاران برجسته در رشتههای متفاوت ورزشی نیز هستیم. همچنین در سالهای اخیر مهاجرت داوران رشتههای شطرنج، هندبال، فوتبال وغیره نیز، تیتر برجستهی روزنامههای ورزشی شده است.
از سویی دیگر همیشه مهاجرت کادر درمان نیز وجود داشته است که با شیوع کرونا، روند مهاجرت این افراد افزایش یافته؛ به طوری که آمارهای شنیده شده حاکی از خروج ماهانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ پرستار به خارج از کشور است. طبق گفتهی مدیر انجمن پرستاران ایران، در همین دورهی شیوع کرونا، میزان مهاجرت پرستاران حدود ۳۰۰ درصد افزایش یافته است که با توجه به حقوق بالا و مزایای خوب که کشورهای دیگر نسبت به ایران دارند، ترجیح میدهند مهاجرت کنند که مخصوصاً در ایام کرونا شرایط مهاجرت برای این افراد آسان شده است. ولی متاسفانه مهاجرت کادر درمان به ضرر کشور است. همان طور که می دانیم سلامت مهمترین نیاز همهی انسانهاست. اگر سلامت مردم برای مسئولان مهم باشد، باید از پرستاران حمایت بیشتری صورت بگیرد تا آنها کشور را ترک نکنند. در پی مهاجرت بیش از اندازهی پرستاران، فشار به کادر درمان افزایش چشمگیری پیدا کرده است.
«محمد جهانگیری» معاون سازمان نظام پزشکی ایران عدم آیندهنگری دولت را مقصر روند فعلی میداند و میگوید: «گرفتن مدرک دیپلم ۱۲ سال و دریافت تخصص پزشکی هم ۱۲ سال طول میکشد، این به آن معناست که دولت ۲۴ سال برای آموزش این پزشکان وقت میگذارد اما هیچ مشوقی برای نگهداری آنها در داخل کشور ایجاد نمیکند. در حقیقت، به نظر میرسد ما پزشکان را آموزش میدهیم تا آنها را صادر کنیم.» در نتیجهی مهاجرت هر سالهی نخبگان و جوانان، میلیاردها دلار هزینه و خسارت متوجهی کشور ما شده و همان اندازه اعتبار برای کشورهای مقصد ایجاد میشود. جوانانی که طبق آمار گاهی میانگین تحصیلات آنها بالاتر از میانگین تحصیلات کشور مقصد است.
این را خوب میدانیم که خارج رفتن نه تنها برای خیلی از مردم عادی کار سختی است، بلکه برای آنهایی که استعداد زیادی دارند و میتوانند با ادامهی تحصیل در خارج از ایران، به شکوفایی استعدادهای خود برسند نیز آسان نیست. برای افراد زیادی که جهت ادامه تحصیل به خارج مهاجرت میکنند، با توجه به قوانین کشورها برای دانشجویان خارجی، پیدا کردن شغل بسیار سخت است. حال این پرسش مطرح می شود که چگونه یک آقازاده با توجه به وضعیت ارز در ایران، هزینهی زندگی خود را در کشور خارجی تامین میکند؟
نکتهی جالب داستان این جاست وقتی که با هر کدام این مسئولان صحبت میکنیم، میگویند فرزند ما نخبه است. واقعا این همه نخبگی در میان فرزندان مسئولان، جای تعجب دارد! اگر مشکل کشور ما نداشتن پول لازم برای سرمايهگذاری است، آن را هم به کمک مردم در داخل و ايرانيان خارج از کشور میتوان حل کرد. در چنین حالتی سرمايههای فراوانی از خود ايرانیها به کشور سرازير خواهد شد. در سالی که از سوی مقام معظم رهبری به سال «تولید، پشتیبانیها و مانعزداییها» مزین شده، کافی است تصمیمگیران موانع اشتغال را برطرف کنند و در جهت حفظ نخبهها به عنوان سرمایههای انسانی کشور، گام بردارند؛ تا با فراهم شدن زمینهی کسب و کار آنان، دیگر به فکر مهاجرت نباشند.