مثبت‌نگری یا خوش‌بینی ساده‌لوحانه؟



در پس مصائب و مشکلات انسان، همیشه بوده‌اند کسانی که از رنج بشر تجارتی به راه بیندازند و سودهای هنگفتی به جیب بزنند. اینجاست که لزوم یادآوری آنچه علمی و مورد تایید نظریه پردازان هر حیطه است، احساس میشود. در شرایط کنونی که وضعیت معیشت هر روز بغرنج‌تر شده و پیکهای متوالی کرونا امان از آرامش ما گرفته، فروشندگان امید با جیبهای گشاد در انتظار فروختن به تعبیر خودشان، مثبت‌نگری و به تعبیر ما ساده‌لوحی نشستهاند. به راستی اما مرز جدایی بخش مثبت‌نگری عاقلانه با خوشبینی که به ساده‌لوحی نزدیک میشود، کجاست؟ مثبت‌نگری در نظر گرفتن تمام امکان‌های مفید و سازگاری است که باعث دویدن هیجان‌های مثبت و امید در رگ‌های ما میشود. مثبت‌نگری منافاتی با واقع‌بینی و دیدن مشکلات ندارد، اما با کنار زدن احتمال‌های منفی و اضطراب وقوع اتفاقات ناگوار، ذهن ما را آرامسازی می‌کند. اما خوشبینی توام با ساده‌لوحی، از ما انتظار دارد جهان را مسیری مملو از خوشی ببینیم که هیچ رنجی در آن رخ نخواهد داد، پس نیازی هم به رعایت جوانب احتیاط در مسائل مختلف زندگی نخواهد بود. مثبت‌نگری کاشت یک درخت سیب است که ما هر روز به امید خوردن ثمره‌ی شیرین، آن را آبیاری می‌کنیم و سختیهای پرورش یک نهال سیب را هم به عهده می‌گیریم. اما خوشبینی ساده‌لوحانه کاشت یک درخت سیب است که ما توقع داریم بدون زحمت، بدون صرف وقت و هزینه بعد از گذشت زمان کوتاه‌ی انواع میوه‌های اعلا را در اختیارمان بگذارد. برای مثال در این شرایط وخیم همه‌گیری کرونا که هر روز هموطنان عزیزمان را از دست می‌دهیم، فروشندگان خوش‌بینی به ما می‌گویند نیازی به رعایت پروتکل‌ها نیست، فقط کافی است تا به کرونا فکر نکنیم آنوقت خبری از ابتلا به آن هم نخواهد بود. فقط  کافی است تا در دوره‌های تفکر مثبت، رسیدن به هرچه می‌خواهید و یک شبه تغییر کن شرکت کنیم تا دنیا گلستان شود و هر مشکلی که تا دیروز وجود داشته از میان برود. اما روانشناسی مثبت‌نگر از ما می‌خواهد متوجه خطرناکی اوضاع باشیم، تمام پروتکل‌ها و جوانب احتیاط را رعایت کنیم، اما به هیچ عنوان درگیر اضطراب ناشی از وحشت بیماری، سوگ و وسواس نشویم. در مثبت نگری ما تلاش می‌کنیم راهکارهای رویارویی با افکار منفی، اضطراب و افسردگی را بیاموزیم و در شرایط بتوانیم پاسخ مناسب بدهیم.
برای مثال مدام فکر کردن به اینکه در نهایت من هم کرونا خواهم گرفت و در بیمارستان بستری می‌شوم، افکار منفی و ناکارآمدی هستند که باید به آنها دستور توقف بدهیم
و افکار کارآمد را جایگزین آنها کنیم. با این تفاسیر تشخیص روانشناسان مثبت‌نگر که آموزش علمی دیده اند و می‌توانند از طریق درمانهای شناختی، رفتاری و هیجانی به ما در تصحیح افکار و تجربه ی بیشتر امید و هیجانهای مفید کمک کنند، از روانشناسان بازاری که
سعی در فروختن راه‌های یک شبه دارند راحتتر خواهد بود. وقت، انرژی روانی و ذهن ما ارزشمند است، پس بهتر است  با آگاهی بیشتری آنها را در مسیرهای موثر و کارآمد سرمایه‌گذاری کنیم، نه مسیرهایی که هیچ پشتوانه ای ندارند و تنها دامی برای سوءاستفاده هستند.

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها