موسیقی خیابانی برای مردم هرمزگان که موسیقی با روحوجانشان عجین شدهاست، نامانوس نیست. آوردن ساز موسیقی به کوچه و خیابان در هرمزگان پیشینهای طولانی دارد. رقص لوتیها و نواختن دهل و کسر در کوچه و خیابانهای شهر صحنهای آشنا برای نسلهای مختلف مردم هرمزگان است. اینکه موسیقی خیابانی را متاثر از جریانهای موسیقی غربی بدانیم، به معنای نادیده گرفتن فرهنگ موسیقی ریشهدار جنوب کشور است. با این حال در این سالها موسیقی خیابانی رواج بیشتری گرفته و باخنکشدن هوا در بندرعباس شاهد انواع و اقسام نوازندگان و خوانندگانی هستیم که در کوچه و خیابانهای شهر انواع آلات موسیقی را مینوازند و مردم را چند دقیقهای مقابل خود میخکوب میکنند. نسبت خیابان با موسیقی از همینجاست که جوانه میزند و فضای شهری را تسخیر میکند. مردمی که هرچند برای لحظاتی کوتاه کنار هم جمع میشوند و با زمزمهکردن یا دستزدن و مواردی از این قبیل، هنرمند را همراهی میکنند. این رابطه فعال تماشاچی و هنرمند و قرار گرفتن هنرمند همسطح با تماشاچی ( و نه روی سن و جایگاهی مرتفعتر از تماشاچی) هویت موسیقی خیابانی را تعریف میکند. شاید همین مردمیبودن و فراروی از طبقهبندی اجتماعی است که این نوع از موسیقی را محبوب کردهاست. بسیاری از هنرمندان موسیقی با اجرای خود به دنبال رها شدن از چارچوب های هنری غالب جامعه اند و بیشتر افرادی که در خیابان ها به نوازندگی مشغول هستند در تغییر نگرش و سلیقه شنوایی مخاطبان عام یک جامعه موثرند. بسیاری از آنان نیز با تصرف و اشغال فضاهای شهر به دنبال اثبات موجودیت هنر خود و گاهی اعتراض به گفتمان مسلط در هنر و اجتماع هستند. اما اینکه هنرمندان
موسیقی خیابانی در بندرعباس چه دیدگاهی به این جریان اجتماعی دارند و چقدر از اهمیت هنر خیابانی آگاه هستند، موضوعی است که نیازمند واکاوی بیشتر این مقوله است.
هنر انتقادی
برای شهر گرمسیری مثل بندرعباس همان چندماهی از سال که امکان اجرای موسیقی زنده در خیابان مهیاست، موسیقی خیابانی پرشورتر است. در بندرعباس که موسیقی جایگاه خاصی در فرهنگ مردم دارد، موسیقی خیابانی به عنوان یکی از انواع موسیقی با استقبال زیادی از سوی مردم مواجه است. اما بیش از اینکه مثل همیشه به قدمت و فرهنگ موسیقی در هرمزگان مفتخر باشیم باید به دنبال رگههایی از هنرانتقادی در بطن موسیقی خیابانی در شهرها بگردیم. هنری که با سیاست و اجتماع درهممیآمیزد و برضد برساختهای اجتماعی قد علم میکند. در چنین شرایطی که بسیاری از هنرمندان در خدمت الگوهای نهادینهشده هستند، موسیقی خیابانی میتواند این الگوها را به چالش بکشد. اما این امر تا چه اندازه در موسیقی خیابانی شهر بندرعباس نمود پیداکردهاست؟ برای بررسی این موضوع تحقیق و بررسیهای بیشتر و جامعتری نیاز است اما چیزی که درحال حاضر میتوان از مصاحبت با هنرمندان تازهکاری که در خیابان مشغول نواختن هستند دریافت این است که شاید بسیاری از آنها هنوز درک درستی از اهمیت موسیقی خیابانی و قدرت خود به عنوان یک هنرمند ندارند. «امیرحسن زحمتکش»، نوازنده اهل بندرعباس است که پیانو، کیبورد و ملودیکا مینوازد. او چندسال به طور مستمر در خیابانهای شهر بندرعباس به اجرای موسیقی پرداختهاست. آشنایی امیرحسین با موسیقی خیابانی اتفاقی بوده اما در ادامه به این نوع از موسیقی علاقمند شدهاست. او تلاش میکند با مداخله در
فضای شهری حق خود به عنوان یک شهروند را احیا کند و به دنبال اثبات موجودیت خود در هنر باشد: « موزیسینها و هنرمندهای بسیار خوبی در شهر هستند که جایی برای ارائه هنرشان ندارند و خیابان بهترین گزینه برای اجرا برای مخاطبان و تعامل رو در رو با آنهاست. زمانی که به تو برای اجرا مجوزی نمیدهند یا مجوز اجرای تو را لغو میکنند و به تو استیج نمیدهند، تو استیج خود را در خیابان میسازی و به کارت ادامه میدهی». این گفته به خوبی روشنگر نادیدهانگاری و بهحاشیهراندن هنرمندان تازهکار یا دارای تفکر متفاوت و به تبع آن سرخوردگی هنرمند و یافتن راهی برای ابراز هنر خود به مخاطبان است. در این شرایط هنرمند به خیابان پناه میاورد و تلاش میکند تا مستقیما با مخاطبان خود ارتباط گیرد و هنر خود را به آنها عرضه کند.
حق بر شهر
اگر به خیابانهایی که موسیقی خیابانی در آنها اجرا میشود نگاهی بیندازیم متوجه میشویم که این نوع از موسیقی عمدتا در همجواری مجتمعهای خرید بزرگ یا ساختمانهای اعیانی در مناطق مرکز شهر است. جایی که رفتوآمد در آن زیاد است و شاید اجرا در کنار این ساختمانها نوعی دهنکجی به سرمایهداری باشد. امیرحسن زحمتکش و گروهش در مورد اجرا در شهر بندرعباس میگویند: «ما معمولا در مقابل مجتمعها و پاساژهای شلوغ مرکز شهر مثل مگامال، بازار اوزیها، بازار روز، منطقه برق و ستاره شهر اجرا میکنیم اما در مناطق دیگر شهر هم اجرا کردهایم. یکی از این مناطق به «جمع سهشن» به معنای جمع موزیک معروف است اما به خاطر یک سری مشکلات دیگر در آن منطقه به ما اجازه فعالیت ندادند. مدتی هم در «بت گورون» یا همان معبد هندوها به اجرا پرداختیم اما بازهم به دلایلی دیگر به ما اجازه فعالیت ندادند». موسیقی خیابانی همین است که هربار فضای اجرا را از هنرمند سلب میکنند و او هربار به دنبال مکان جدیدی برای نواختن و آواز خواندن است. این نوازندگان در خلال صحبتهای خود بارها از مانعتراشیهای مسئولان شهری سخن میگویند اما همین که هرشب صدای نتهای موسیقی در پیادهروهای شهر به گوش میرسد نشان میدهد که روز به روز نوازندگان و خوانندگان بیشتری شهر را از آن خود میکنند و فضای شهر را برای اثبات موجودیت خود تصرف میکنند. اما موضوعی که باید به آن دقت کنیم این است که علت گرایش جوانان به موسیقی خیابانی صرفا موضوعات اقتصادی و معیشتی نیست بلکه بسیاری از آنها از رانت و فساد در فضای هنری و موسیقی به ستوه آمده و از این طریق تلاش میکنند تا هنر خود را در فضایی غیررسمی و به دور از جنجالهای هنری عرضه کنند. موسیقی خیابانی در بندرعباس به شیوهای که درحال حاضر عرضه میشود به گفته هنرمندان این شاخه از موسیقی، قدمتی 5 ساله دارد و از سال 1395 به طور جدی آغاز شدهاست. هرچند که این نوع از هنر خیابانی در بندرعباس شاید هنوز فاقد یک رویکرد انتقادی جامع باشند و موسیقیهایی که در خیابان نواخته میشود کمترین ارجاعی به موضوعات اجتماعی و سیاسی نداشتهباشد اما بازهم اتفاق مهمی است. تحولات اجتماعی امری نیست که یک شبه صورت گیرد و این رویکردهای انتقادی هرچند کوچک رفته رفته میتواند به هنرهای دیگر پیوند بخورد و به جریان اصلی و پیشرو در آگاهی جامعه و تغییر الگوهای نهادینه بدل شوند.
روزنامه صبح ساحل