03

آذر

1403


اجتماعی

29 اردیبهشت 1393 09:14 0 کامنت

 صبح ساحل ، اجتماعی - چراغ، قرمز می شود.خودروها بدون نظم خاصی متوقف می شوند. یکی پشت خط عابر پیاده، دیگری روی خط و آن خودرو دیگر چند متر بعد از خط. به یکباره چند کودک قدونیم قد، خودروها را محاصره می کنند. یکی دعا می فروشد. آن یکی دستمال کاغذی و آن دخترک دیگر لیف. در پمپ بنزین ها، جلو در دانشگاه ها، ورودی شهرها چنین صحنه هایی تکرار می شود. صحنه هایی دردآور که یک کودک بدون آینده ای روشن در گوشه ای از خیابان بدنبال مشتری  می گردد، تا شب، دست خالی نماند. آمارها از وجود دو میلیون کودک خیابانی یا همان کودکان  کار در کشور حکایت دارد. آماری غیررسمی اما تکان دهنده.البته آمارهای جهانی می گوید: 14 درصد کل کودکان 5 تا 17 ساله کودکان کار هستند. در جامعه ایران، وجود دو میلیون کودک کار جای تعامل بسیار دارد. پدیده کودکان کار و کودکان خیابانی یکی از پدیده های اجتماعی است. پدیده ای که از عوامل گوناگون و در هم پیچیده اجتماعی و اقتصادی سرچشمه می گیرد.در بررسی علت ورود کودکان به دنیای کار می توان به فقر خانواده، ترس از آینده و فقیرتر شدن در آینده با معضلات خاص خانواده همچون بدسرپرستی یابی سرپرستی اشاره کرد. در میان عوامل یاد شده، فقر مهم ترین عاملی است که کودکان را وادار به کارکردن می کند، زیرا درآمد حاصل از کار کودک برای زندگی او و خانواده اش ضروری است. با توجه به روند رو به رشد فقر و شکاف طبقاتی، به ناچار بخش زیادی از بار تامین درآمد خانواده های فقیر بر دوش کودکان افتاده  است. کودکانی که تغذیه مناسبی ندارند و به سوءتغذیه دچار شده اند. این موضوع باعث می شود آنها از نظر جسمی ضعیف شوند و در آینده این مشکل زمینه ساز فقر آنها می شود و این چرخه  معکوس ادامه پیدا می کند.

 

کار کودک ممکن است در کوتاه مدت سودآور باشد اما در بلندمدت هزینه های اجتماعی همچون فرسایش زودهنگام سلامتی و روان کودک، محروم شدن از آموزش که به تهدید امنیت جامعه منجر می شود، کاهش توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه را در برخواهد داشت.

 

محرومیت از آموزش به کاهش مهارت نیروی انسانی، کاهش انباشت سرمایه انسانی و درآمد ملی و سطح زندگی و فقر منجر خواهد شد. شاید بتوان گفت با ورود کودکان به بازار کار، بزرگسالان از اشتغال محروم و موجب بیکاری آنان می شود. این را نباید فرا موش کرد؛ برخی کودکان کار در کارگاه ها، خانه ها و به دور از چشم من و تو کار می کنند. در کوره آجرپزی، کارگاه کفاشی، فرقی ندارد چه کاری انجام می دهند. اما همیشه کار می کنند. کار کودکان، در خانه ها دیده نمی شود. تعداد بی شماری از کودکان کار در شرایط بسیار نابسامان کاری و دور از چشم مردم و مسوولان در خانه ها مشغول به کار هستند،  البته اینها خوب هستند، کم نیستند کودکانی که کارشان، جابجایی موادمخدر و... است.

 

تا مشکلات اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و مسایل روانی- زیستی وجود دارد، کودکان کار و کودکان خیابانی نیز وجود خواهند داشت و حتی روز به روز افزایش نیز خواهد یافت. باید برای جلوگیری از افزایش تعداد کودکان کار، آنان را ساماندهی و خانواده هایشان را مورد توجه قرار داد. مشکل دیگردر این زمینه، حس ترحم مردم نسبت به این کودکان است  که  هرکسی از راه می رسد، با نگاه ترحم آمیز، مبلغی را کف دست این کودکان می گذارد و چیزی را از آنان می خرد و یا هم تنها پولی کف دستشان می گذارد . این کودکان نیاز به توجه بیشتر و بلکه نیاز به ساماندهی دارند.  اینکه در یک طرح  ضربتی، آنها را از سطح جامعه و سطح شهر جمع آوری کرده، بدون آنکه به نیازهای اجتماعی، فرهنگی و آموزشی آنها توجه کنیم، هدر دادن هزینه است باید نیازهای آنان را برآورده کرد. وجود حدود 2 میلیون نفر کودک خیابانی در سطح کشور، وظیفه مسوولان و متولیان را سنگین تر می کند. آنان از مردم و مسوولان، مهرورزی را طلب می کنند. آنان در جستجوی دستی هستند که سرپناهی برایشان باشد. کودکان کار را دریابیم و محبت را هدیه شان کنیم. 

دیدگاه ها (0)
img