در چند دههی قبل،
زندگی اجتماعی ما عرصهی ارتباط برقرار کردن افراد با یکدیگر و افراد با محیط محدود و اندک بود. به طبع همین محدودیت، دیالوگهایی که برقرار میشد عموما کوتاه بود و حول تجربیات روزمره میچرخید. اما امروزه، به سختی میتوان لحظهای را در بستر زندگی روزانه پیدا کرد، که در آن مخاطبِ گفتگو یا خطابهای نباشیم.
چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم، افراد، کمپانیها، موسسهها و حتی کتابها تلاش میکنند، تا بتوانند در باب منافع شخصی و سازمانیشان، به ما بگویند حقیقت در دست آنهاست و اگر ما قسمتی از این حقیقت یا تمام آن را میخواهیم بهتر است، روی گزینههایی که به ما پیشنهاد میکنند، سرمایه گذاری کنیم. اما سوال اینجاست که حقیقت نزد چه کسی است؟
چه میزان از این حرفها و سخنرانیها علنا نامعتبر و پوچ است؟ هری فرانکفورت، استاد فلسفهی اخلاق و فلسفهی ذهن، در کتاب «در باب حرف مفت» تلاش میکند، از کنار بررسی مفاهیمی مانند شیّادی، نادرستنمایی، دروغگویی و لافزنی نرمنرمک به ما درکی از مفهوم حرف مفت ارائه دهد. فرانکفورت در قسمتی از کتاب مینویسد:» در واقع، حرفِ مفت جملهای است (عموماً اخباری و گهگاه وصفالحالی) که گویندهاش اصلاً دغدغهیِ حقیقت و صدق یا کذباش را ندارد، بلکه فقط در صدد است، که دیگری را متقاعد کند. این که گویندهیِ حرفِمفت اصلاً دغدغهیِ حقیقت، و صدق یا کذبِ سخناش، را ندارد راهِ او را هم از راهِ راستگویان جدا میکند و هم از راهِ دروغگویان.» در جامعهی کنونی ما، که هر کس در باب هرچیز حرفی برای گفتن دارد، و همه هم مصرانه از موضع خویش دفاع میکنند، تشخیص حرفی که ارزش شنیدن را داشته باشد بسیار سخت است. حتی ممکن است خواندن کتاب «در باب حرف مفت» کمکی به تشخیص گفتمان صد من یک غاز و گفتمان ارزشمند را به ما ندهد، اما قطعا دستمان را میگیرد تا گامی به سوی شناسایی جبههی حرفها برداریم.
چرا که شناسایی حرف خوب از حرف مفت، مهم است. مهم است که اجازه ندهیم، هر خطابهای در دیالوگ روزمره، رسانه و فضای اجتماعی غالب فکری و سنگچین مسیرمان را شکل دهد. فرانکفورت میگوید، اوضاعواحوالی است که در آن افراد سوق داده میشوند به این که در بابِ اموری سخن بگویند که آگاهیِ چندانی از آن ندارند. حال آنکه، در جامعهی امروزی ما، افراد سعی دارند، خدمات یا کلاهایی را به ما «بفروشند»، که هیچ درکی نسبت که واقعیت، حقیقت و اعتبار آن امور ندارند. صرفا با کلیگوییها و گندهگوییها تلاش میکنند، تا مخاطب را تحت تاثیر قرار بدهند، تا بلکه پولی از جانب قانع شدناش به جیب بزنند. خلاصه که در شرایطی چون امروز، که مسیر برای حرفهای مفت باز و هموار است، کتاب «در باب حرف مفت» به ما یاری میدهد، تا خام این گفتارها نشویم.
روزنامه صبح ساحل