03

آذر

1403


اجتماعی

19 خرداد 1401 08:30 1 کامنت

همه‌ی ما می‌دانیم، که خشم می‌تواند، باعث بروز چه مصائبی در روابط بین‌فردی و ارتباط ما با خودمان شود؛ حتی بسیاری از مسائل ناگوار اجتماعی، به خشم و ناتوانی ما در کنترل و مدیریت آن بازمی‌گردد. دکتر ماهات پاشوپاتی، روانشناس بالینی اهل نپال، در مقاله‌ای برای ما از خشم و نحوه‌ی مدیریت آن صحبت می‌کند. او خشم را به عنوان یک واکنشی عاطفی رایج، که تاثیرات بسیاری در سلامت جسمانی و روانی می‌گذارد، تعریف می‌کند، و معتقد است، از آنجایی که خشم می‌تواند، منجر به اختلالات و بیماری‌های مختلفی شود، هرچقدر که اطلاعات بیشتری در ارتباط با نحوه‌ی مدیریت آن داشته باشیم، بهتر می‌توانیم اثرات سو آن را کاهش دهیم. به گفته‌ی چارلز اسپیلبرگ، خشم یک حالت عاطفی است، که شدت آن از خفیف تا شدید متغیر است. این حالت عاطفی در لحظه، یا بروز پیدا می‌کند، که در ادبیات روانشناسانه به آن پرخاشگری گفته می‌شود و می‌تواند باعث آسیب رساندن فیزیکی و کلامی به افراد دیگر شود. یا اینکه سرکوب می‌شود، و در دراز مدت می‌تواند باعث بسیاری از اختلالات و بیماری‌ها در خود ما شود. دکتر پاشوپاتی، هیچ‌کدام از این راه‌ها را پیشنهاد نمی‌دهد. او معتقد است اولین راه صحیح مواجهه با خشم، گوش کردن به پیغامی است که برای ما دارد. در واقع، هر بار که خشمگین می‌شویم، قبل از اینکه تصمیم بگیریم پرخاشگری کنیم، یا خشم‌مان را از اطرافیان پنهان کنیم. باید این سوال را از خود بپرسیم، که دقیقا چه چیزی باعث عصبانیت ما شده‌‌است؟ این خشم درونی است یا عامل بیرونی دارد؟ موقعیتی را در نظر بگیرید که در صفی ایستاده‌اید، ناگهان فردی از راه می‌رسد و جلوی شما می‌ایستد و اهمیتی نمی‌دهد که شما از قبل منتظر بوده‌اید. اینجا احساس خشم می‌کنیم، چون حقی از ما ضایع شده‌‌است. در این موقعیت است که ما به مهارت ابراز خشم نیاز داریم. مهارتی که به ما امکان می‌دهد، با فردی که خشم‌مان را برانگیخته، بدون لحن طلبکارانه و با استفاده از زبان قابل فهم صحبت کنیم. در کنار صحبت کردن از مرزبندی‌ها و احساسی که نسبت به عمل آن شخص پیدا کرده ایم، همواره باید گوشی برای شنیدن سخنان او داشته باشیم. توجه کنید، که اگر ما حق، قوانین و حتی احساسات‌مان را به صورت مطلق در نظر بگیریم، امکان هر گفتگویی را ناممکن خواهیم کرد. اگر مطلقا خود را محق بدانیم، هیچ تلاشی برای برون رفت از خشم پاسخگو نخواهد بود، بنابراین بهتر است، همیشه حقی را حتی در عصبانیت برای فردیت و حق افراد دیگر قائل شویم؛ که البته تمام این‌ها به درون‌نگری، گذراندن دوره‌ها و تمرین بسیار نیاز دارد. موقعیت‌های دیگری هم وجود دارد، که در واقع حقی از ما زایل نمی‌شود، اما احساس خشم می‌کنیم. فکر می‌کنید چرا؟ در یادداشت بعدی، به این مساله خواهیم پرداخت. 

دیدگاه ها (1)
img
img
مهدی 2 سال پیش
مطلب مفیدی بود. خشم همیشه البته به خاطر از دست دادن نیست. نارضایتی میتونه از به دست آوردن هم باشه. منتظر مطلب بعدی هستیم.