سفر سهروزه رئیسجمهور آمریکا به غرب آسیا در چند روز اخیر در صدر اخبار قرارگرفته است. از کسب امتیاز برای انتخابات آینده آمریکا و کاهش نارضایتی عمومی تا تثبیت پادشاهی بن سلمان و تشکیل ناتو عربی ازجمله تحلیلها و اخباری است که طی این سفر مطرحشده است. در همین راستا با «همایون امیرزاده» کارشناس ارشد امنیت ملی و فعال فرهنگی گفتوگو کردهایم. امیرزاده معتقد است که سفر بایدن به ایران اهداف آشکار و نهانی دارد که یکی از اهداف که کمتر به آن اشارهشده بحث خرید نفت ارزان از کشورهای منطقه بوده است. امیرزاده میگوید جو بایدن با انجام این سفر نشان داد ارزشهای حقوق بشری آمریکایی چگونه در برابر نفت رنگ میبازند. با او درباره آینده برجام پسازاین سفر و فرصتها و تهدیدهای پیش روی ایران صحبت کردیم. همچنین ارتباط سفر بایدن با حضور غیرمنتظره پوتین در تهران را نیز بررسی کردهایم که در ادامه میخوانید.
از دیدگاه شما جو بایدن برای رسیدن به چه اهدافی به منطقه سفرکرده است؟ مهمترین اهداف رئیسجمهور آمریکا از سفر به اسرائیل و عربستان چیست؟
سفر بایدن به خاورمیانه از چند جهت قابل ارزیابی است. این سفر یک سری اهداف آشکار و اعلامشده و یک سری اهداف پنهان به دنبال داشته است. ازجمله اهداف اعلامی که رسانههای آمریکایی، عبری و عربی از مدتها پیش روی آن مانور دادهاند عادیسازی روابط بین عربستان و اسرائیل، ایجاد
سامانه یکپارچه پدافند هوایی منطقهای به رهبری آمریکا و مشارکت کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس بهاضافهی سه کشور اردن، عراق و مصر بوده است. موضوع افزایش تولیدات نفت عربستان به خاطر بحران انرژی که زیر سایه جنگ روسیه و اوکراین، آمریکا و غرب را تهدید میکند نیز جز اهداف اعلامی این سفر بود. ایران هراسی نیز همیشه در معادلات و مؤلفههای اثرگذاری آمریکا در منطقه مطرح بوده است. موضوع تقویت ایران هراسی که بهنوعی در ادبیات بایدن بهعنوان صیانت از کشورهای منطقه در مقابل تهدیدات ایران قرائتشده از اهدافی بود که پیش از سفر اعلام شد.
از دیدگاه بنده مهمترین موضوعی که در این سفر کمتر به آن اشاره شد و جز اهداف پنهان این سفر بود بحث تأمین انرژی ارزان از طریق کشورهای منطقه به نفع اروپاییها و آمریکاییها بود. این موضوع جز مهمترین اهداف این سفر است. چیزی که آمریکاییها امروز بهشدت به آن نیاز دارند بحث نفت ارزان است. جو بایدن با انجام این سفر نشان داد ارزشهای حقوق بشری آمریکایی چگونه در برابر نفت رنگ میبازند. او که در شعارهای انتخاباتی خود را مدافع مسائل حقوق بشری بهخصوص در بحث قتل جمال خاشقچی میدانست، با حضور در منطقه سطح خود را پایین آورد. این حرکت بایدن در بسیاری از رسانهها بهخصوص در رسانههای چینی با عنوان گدایی نفت تعبیر شد.
تأثیر این سفر در آینده منطقه چگونه خواهد بود؟
سفر بایدن به منطقه برای
ائتلاف یکپارچه علیه ایران با استقبال سرد کشورهای منطقه همراه بوده است. اگرچه واقعیت موجود این است که این کشورها به علت وابستگی شدیدی که به آمریکا دارند سعی میکنند راه میانهای را در پیش گیرند. حتی عربستان سعودی با یک عقلانیت سیاسی در این زمینه قدم برداشته و محتاطانه با این سفر برخورد کرده است که به چند مورد آن اشاره خواهم کرد. حال تصور بنده این است که اگرچه منطقه میتواند آبستن اتفاقات سیاسی برای آینده باشد و جمهوری اسلامی ایران باید باقوت، دقت و درایت تحولات منطقه را رصد کند و درجاهایی که لازم است ورود مدبرانهای داشته باشد اما به نظر میرسد که تحولات آینده منطقه نمیتواند آن چیزی باشد که آمریکاییها در این سفر مورد انتظارشان بوده است.
معتقدم تا موضوع مهمی مانند فلسطین که در این سفر بسیار با بیاعتنایی بایدن مواجه شد، حل نشود؛ چالشهای خاورمیانه تمام نخواهد شد. مسئله فلسطین در سفر آمریکاییها تنها به یک دیدار خیلی سرد و بدون هیچ نگاه به آینده با «محمود عباس» یک عنصر خنثی و حتی مخرب در مسئله فلسطین ختم شد. موضوع فلسطین که بهعنوان مهمترین موضوع چالشی خاورمیانه بوده در این سفر کمتر موردتوجه قرارگرفته است. آمریکاییها هم میدانند تا این موضوع با یک نگاه درستی حلوفصل نشود مسئله خاورمیانه به این آسانی برطرف نخواهد بود.
از نحوهی استقبال از بایدن، سایه سنگین مسائل حقوق بشری بر روی این سفر تا رد دستاوردهای رئیسجمهور آمریکا توسط عربستان و سایر کشورها این موارد گواه این است که منطقه به سمت و سویی نخواهد رفت که آمریکاییها در این سفر خواستار آن بودند.
سفر بایدن به اسرائیل و عربستان چه تأثیری در روابط این دو کشور در آینده خواهد داشت؟
آمریکاییها در مذاکراتی که در اورشلیم با رژیم صهیونیستی داشتند، یک خط قرمزی را ترسیم میکند که آن سروری رژیم اشغالگر قدس در منطقه است. طبیعتاً کشورهای منطقه حتی عربستان سعودی که یکی از کشورهای همراه آمریکا است با این نگاه و خط قرمز آمریکا احساس ناامنی خواهند کرد از همین رو به خاطر منافع ملی خودشان هم که شده در زمین آنها بازی نخواهند کرد. نمونه آن را وقتی بحث عادیسازی روابط بین
عربستان و اسرائیل در این سفر مطرح شد، شاهد بودیم. بایدن پرواز مستقیم خود از اورشلیم به جده را بهعنوان یک گام محسوس در بحث عادیسازی روابط بین عربستان و اسرائیل مطرح کرد درحالیکه وزیر امور خارجه عربستان این موضوع را صراحتاً رد نمود. همه ما میدانیم عربستان به عادیسازی روابط تمایل دارد اما مؤلفههای اثرگذارِ جدی وجود دارد که سبب میشوند آنگونه که موردنظر بایدن است، عربستان سعودی نتواند در این زمینبازی کند.
ناتوی خاورمیانهای قابلیت اجرا دارد؟
یکی از چالشهای سفر بایدن طرح مسئله دفاعی بهخصوص پدافند هوایی یکپارچه به فرماندهی آمریکا و عضویت کشورهای منطقه خلیجفارس یعنی
شورای همکاری خلیجفارس بهاضافه چهار کشور اردن، مصر، عراق و اسرائیل بوده است. دیدیم کشورهای منطقه هیچ استقبال و تمایلی نسبت به این موضوع نشان ندادند و خودشان هم میدانند که در این زمینه پذیرش این موضوع یعنی مقابله جدی با کشور مقتدری مثل ایران. اگرچه رجزخوانیهای اسرائیلیها در این خصوص بسیار پررنگ بود اما با کمترین نتیجهای همراه شد کما اینکه مقامات عربستان سعودی هم تصریح کردند که از این سامانه اطلاعی ندارند و هیچ گفتوگویی در این زمینه صورت نگرفته است. اگر هم گفتوگویی انجامشده است از آن بیاطلاع هستند.
نسخه خاورمیانهای ناتو قطعاً محکومبه شکست است. در صورت موفق شدن نیز منطقه را با آشوب بیشتری مواجه میکند. کما اینکه شاهد هستیم یکی از نتایج گسترش مرزهای ناتو در قلمرو روسیه منجر به حمله نظامی روسیه به اوکراین شده است. اگرچه امکان شکلگیری ناتوی خاورمیانهای موردنظر آمریکا و اسرائیل تقریباً محال است اما در صورت محقق شدن این ماجراجویی خطرناک عواقبی بهمراتب زیانبارتر از جنگ روسیه و اوکراین خواهد داشت. چراکه خلیجفارس قلب جهان است و به این سادگی موضوع قابلکنترل نخواهد بود.
سفر بایدن به منطقه چه فرصتها و تهدیدهایی برای ایران ایجاد میکند؟
همزمان با این سفر میبینم که نشانههایی از گشایش یا بازسازی
روابط ایران و امارات مطرح میشود. در کنار آن استقبال از مذاکراتی که از مدتها قبل بین ایران و عربستان آغازشده است را شاهد هستیم. گرچه که به نظر میرسد این سفر ادامه گفتگوهای سازنده ایران و عربستان را با کندی مواجه میسازد؛ اما ما باید با دیپلماسی فعال تهدیدات را به فرصت تبدیل کنیم. این موضوع که عراق یا دیگر کشورها بهصراحت اعلام میکنند که نمیخواهند در محوری علیه کشورهای دیگر قرار بگیرند، پاسخ منفی به مطالبات آمریکاییها برای یکپارچهسازی منطقه علیه ایران است که میتوان بهعنوان دستاوردهای محتاطانه سفر به آن نگاه کرد؛ اینکه که کشورهای منطقه دیگر بله قربان گوی محض آمریکا نیستند. همچنین اعلام مواضع سازنده امارات، مصر، قطر و حتی عربستان سعودی در جهت تمایل این کشورها برای تعمیق روابط با ایران در حاشیه سفر بایدن به منطقه نشان داد سیاست منزوی کردن ایران نیز شکستخورده است.
از طرف دیگر هرچند که برای اولین بار نیست آمریکاییها بلندپروازیها و فرصتطلبی خودشان در منطقه را بهصورت عریان نشان میدهند اما نباید بهسادگی از کنار طرحهایی نظیر ناتوی خاورمیانهای که میتواند نسخهای از ناتوی اروپاییها و غربیها باشد، عبور کنیم باید با ایجاد همگرایی مثبت در منطقه این توطئهها را خنثی کنیم. کشورهای منطقه بیش از هرزمان دیگری به همگرایی احتیاج دارند. این همگرایی بدون حضور ایران محقق نمیشود. یکی دیگر از تهدیدات این سفر اعلام رسمی خرید برق عربستان از سوی عراق است. اینکه عراق بهجای ایران، عربستان را انتخاب کرده است تهدیدی برای آینده روابط ایران و عراق میتواند تلقی شود. در این زمینه باید هشدارهای لازم از جانب ایران داده شود.
ﺳﻔﺮ ﺑﺎﯾﺪن ﺑﻪ اﺳﺮاﺋﯿﻞ و ﻋﺮﺑﺴﺘﺎن چه تأثیری بر ﺑﺮﺟﺎم دارد؟
یکی از اهداف غیر اعلامی سفر بایدن میتواند تضمین امنیت ناشی از قبول برجام به عربستان سعودی باشد. البته یکی از موضوعات مهم سفر جلوگیری از به نتیجه رسیدن
برجام به نفع جمهوری اسلامی ایران نیز ارزیابی میشود. رژیم اشغالگر قدس نشان داد در جهت به سرانجام نرسیدن برجام از هیچ تلاش و جنایتی فروگذاری نخواهد کرد و به دنبال کسب نتایج حداکثری این سفر برای شکست مذاکرات برجام و منزوی ساختن ایران است.
حضور بایدن در منطقه و سفر غیرمنتظره پوتین {و اردوغان} به ایران، آیا میتواند معنای خاصی داشته باشد؟
روسیه هم بهعنوان شریک راهبردی جمهوری اسلامی برای استفاده از ظرفیتهای خلیجفارس و کریدورهای مطمئن جهت بهکارگیری در شرایط فشار غرب به سمت گرانیگاه منطقه یعنی ایران معطوف شده است. حضور پوتین در ایران اگرچه اعلامشده است هیچ ارتباطی با سفر بایدن به منطقه ندارد اما در معادلات سیاسی و امنیتی حرف خودش را دارد. این سفر از جهات مختلف میتواند اهمیت داشته باشد هم در تنگنای به وجود آمدهی سیاسی-امنیتی روسیه به خاطر جنگ اوکراین، هم مسائل مربوط به انرژی و مؤلفههای قدرت و امنیت ملی کشورهایی که الآن در مقابله با زیادهخواهی آمریکا صفآرایی کردند، این سفر میتواند سفر مهمی تلقی شود.
اینکه روسیه ایران را بهعنوان یک کشور تعیینکننده، پذیرفته است و میداند بدون ایران هیچ اتفاق مورد انتظاری در منطقه رخ نخواهد داد درک درستی است که روسیه دارد. طبیعتاً روسیه به دنبال منافع خود در منطقه است. همه کشورها این رویه را در پیش دارند. حضور پوتین در ایران در جهت ایجاد قطبهای امنیتی-منطقهای مطمئن و موضوع انرژی است. روسیه دارای بسترهای اطمینان بخشی برای اقتصاد ایران در حوزههای مختلف ازجمله بحث حملونقل کالا، تقویت کریدور شمال-جنوب و صادرات محصولات کشاورزی است. ایران میتواند از این سفر استفاده کرده و یک اتفاق پایاپای اقتصادی را رقم بزند.