عدهای بی خود و بی جهت سر زبانها انداخته اند که خیلی از ما، اهالی کشور گل و بلبل، فرهنگ آپارتمان نشینی نداریم، غافل از این که داریم. منتهی از باب خودباختگی، قدرش را نمی دانیم. و اِلا اگر میدانستیم، بعید نبود صادرش هم بکنیم! می گویید نه، بخوانید و قدر بدانید:
* بدون استفاده از رادیو، تلویزیون و روزنامهها، مهم ترین خبرهای ایران و جهان - از اعلام شمارهی کوپن کالاهای «دربند و گرفتار» گرفته تا گزارش مشروح مراسم پرتاب لنگ کفش در بلوک چهارمی - را مو به مو از طریق حنجره رو به پاره شدن! ملوک خانم، همه روزه دریافت میکنید. پس آپارتمان نشینی یعنی: «مشارکت در امر اطلاع رسانی»
* از صدای قهقهه و بزن، بکوب شرکت کنندگان در مراسم عروسی، جشن تولد و.... همسایگان، لب و لوچه آویزان شما - که در خانه، در غم دنیا آبغوره می گیرید - به یک باره تا بناگوش باز می شود و می فهمید که آپارتمان نشینی یعنی به کار گرفتن شعار زیبا و انسانی « دیگران را نیز در شادی خود شریک سازید!»
* درست نصف شب از شنیدن صدای جیغ بنفش! و عربده ی خواننده و نوای ساز و ضرب گوش خراش نوازنده - که از طریق ضبط صوت و ویدیوی همسایه ی بغلی، گوش افلاک را پر کرده است - از خواب هراسان بیدار می شوید و بر هر چه هنر وارداتی است، لعنت می فرستید، پس آپارتمان نشینی یعنی:« مقابله با تهاجم فرهنگی!»
میبینید همین فرهنگ آپارتمان نشینی ما، چقدر کارگشا و کارآمد است؟ حالا باز هم بنشینید، منفیبافی کنید و بگویید:« ما فرهنگ آپارتمان نشینی نداریم.» خلاف عرض کردم؟!
«بی بی گل»
روزنامه صبح ساحل