امروز به خودم گفتم می رم یه عده رو گمراه می کنم تا برن یه بانک بزنن. خواستم دقیق و منطقی برخورد کنم. اول از همه لازم بود مخاطب‌شناسی درستی داشته باشم. باید می دیدم چه کسانی می تونن طعمه ی مناسبی برای اهداف من باشن. خب بهتر بود برم سراغ کسایی که هم نیاز مالی داشته باشن هم قدرت جسمی هم جسارت دزدی.

            

 یه چرخی زدم دیدم تقریباً همه همین جوری هستن. کلی آدم درس خونده ی بیکار و نیازمند که به هر دری زده بودن شده بود دیوار! درس خونده بودن، قوی بنیه بودن یعنی نه پی اعتیاد رفته بودن نه اهل دود و دم بودن نه حتی قلیون و سیگار کشیده بودن، بعضی‌ها شون ورزش هم می کردن، دنبال کار هم گشته بودن، پول هم نداشتن ....یعنی خداوکیلی اگه شیطان نبودم یه بنگاه کاریابی می زدم بتونم برای اینا قدمی بردارم! بعد به خودم مسلط شدم و اون ها را به شکل سوژه هایی مناسب برای اغفال دیدم. رفتم سراغ اولی، روی مغزش کار کردم که بهترین راه بانک زدنه.... هنوز حرفم تموم نشده بود که گفت ماشین می خواد. من ندارم، نمی شه پول ها رو بریزم توی کیسه بیام بیرون منتظر اتوبوس خط واحد یا قطار مترو بشم که! حرفش از هر جهت منطقی بود. رفتم سراغ یه ماشین دار. اونم گفت اسلحه می خواد. گفتم خب بخر، گفت من الان اوج آمال و آرزوهام در این روز درخشان و زیر این نور طلایی خورشید ابتیاع قدری پنیر است جهت سایش و مالش آن بر نان به نیت سد جوع. همین میزان هم پول ندارم. گفتم ببخشید شما چی خوندی یا چی زدی؟ گفت همون چی خوندم! فوق لیسانس ادبیات فارسی دارم. دکترا هم قبول شدم دو ترم هم خوندم دیگه وضعیت مالی اجازه ی ادامه ی تحصیل بهم  نداد.

 رفتم سراغ یکی دیگه... و یکی دیگه و....دیگه داشتم خسته می شدم. آخه اینا چرا حداقل امکانات رو حتی واسه گول خوردن ندارن....تو همین فکرا بودم که یکیشون گفت حالا شما چرا این‌قدر خودت رو اذیت می کنی؟ شاکی برگشتم گفتم صبح تا الان یکی رو نتونستم ترغیب کنم واسه بانک زدن. اینا به درد سرقت هم نمی خورن. گفت مشکل از اینا نیست. مشکل از توئه! معنی بانک زدن رو نمی‌دونی. مگه سال هزار و سیصد و چهله که واسه پولدار شدن برن بانک رو بزنن اونم این‌جوری؟! نه، الان واسه پولدار شدن می رن قشنگ یه بانک می‌زنن، مردم می آن توی بانک شون سپرده می ذارن، بعد پول مردم رو جمع می کنن، بالا می کشن، شیک بلیت می خرن، اقامت دائم در ینگه دنیا می‌گیرن، تشریف می برن با کلِ پول ها به اون طرف مرز و می افتن وسط خوشبختی! این‌جوری بانک می زنن. شما هم داری اشتباه می زنی داداچ!