در دوران قدیم اجداد ما، بطالت را متفاوت از آنچه ما امروزه میشناسیم تعریف میکردند. آنها برای خوردن، نوشیدن، گرم ماندن و به طور کلی حفظ بقای خود، مجبور بودند ساعتهای زیادی از روز را به فعالیتهای مختلفی مانند جمع کردن هیزم، شکار، کشاورزی، باغداری و غیره بپردازند.
قابل فهم است که با وجود این اجبارها زمان زیادی برای بطالت نمیماند. اما به هر حال بودند کسانی که ساعتها روی سکوی خانه یا حتی غار بنشینند و به افق خیره شوند. اما این روزها، همهی ما ساعتهای طولانی روی مبل خانه لم میدهیم و شبکههای آنلاین خود را چک میکنیم، غرق اخبار میشویم و یا سریال تکراری را برای هزارمین بار تماشا میکنیم. تمام اینها میتواند به معنای بطالت باشد. به معنای دقیقی، ما زمان را میکُشیم که هیچکاری انجام ندهیم. محثثان
روانشناسی بعد از تحقیقات متنوع و گستردهای که در حیطهی علوم اعصاب اجتماعی انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که مغز انسان نسبت به بطالت پاسخ منفی و مخربی را از خود نشان میدهد. به همین دلیل وقتی مشغلهی کاری بیشتری داشته باشید و بیشتر فعالیت کنید، مغز هورمونهای شادی که دوپامین، سروتونین و اندورفین هستند را بیشتر و بیشتر ترشح میکند، پس متعاقبا احساس شادی و رضایت خاطر بیشتری را تجربه میکنید. امانوئل دینو و جورج وارد بعد از ارزیابی اطلاعات هزاران نفر در حیطهی ارتباط کار و شادی به این نتیجه رسیدند که سطح شادی و رضایت مردم نسبت به نوع کاری که انجام میدهند، میتواند متفاوت باشد.
در این میان یقه سفیدها که در پستهای اجرایی، مدیریتی و سازمانی بودند، نسبت به یقه آبیها که کارگران، معدن چیان، کشاورزان و غیره بودند، احساس شادی و رضایت بیشتری را نشان داده بودند. یکی از قوتیترین یافتهها در اقتصاد و رفاه این است که بیکاری برای ذهن و هیجانات افراد مخرب محسوب میشود. یافتهها نشان میدهد در سراسر جهان شاغلان به طور متوسط کیفیت زندگی را در مقایسه با افرادی که هیچ شغلی ندارند، بسیار بالاتر ارزیابی میکنند. افراد بیکار هم حدود سی درصد تجربیات عاطفی منفی بیشتری را در زندگی روزمره خود گزارش میکنند. اما ارتباط بین فعالیت و شادی صرفا به شغل محدود نمیشود، بلکه به طور کلی فعال بودن و مشغول کاری بودن باعث ایجاد احساس لذت و رضایتمندی میشود. لذت، پاداش ذهنی کسی است که ساعتها درگیر چالش و کار سخت بوده است. اگر احساس ملال و
افسردگی دارید، دراز کشیدن در تخت و سرگرم گوشی تلفن همراه شدن دقیقا کاری است که احساس شما را بدتر خواهد کرد. در مقابل پرداختن به فعالیتهای فیزیکی، مانند پیاده روی، رسیدن به گلدانها، پیدا کردن شغلی پاره وقت و کارهایی از این دست میتواند حال و هوای شما را بهبود ببخشد.
روزنامه صبح ساحل