02

آذر

1403


اجتماعی

16 بهمن 1402 08:26 0 کامنت
با قدمت چندصد هزارساله‌ی مغز انسان و تحولاتی که در مسیر تکامل خود پیدا کرده‌، به راحتی می‌توان گفت بسیاری از عادات و سبک‌های ابتدایی خود را حفظ کرده است. درست است که انسان امروزی در ظاهری شیک و مدرن در زندگی‌های شهری جای خود را باز کرده و به سبک‌های اجتماعی و متمول امروزی رفتار می‌کند، اما چنانچه مغز، ذهن و رفتار خود را در مسیر انتقادی و آموزشی قرار ندهیم، در باطن چندان تفاوتی با انسان بدوی غارنشین نخواهیم داشت.
مهارت‌های زندگی، به ما کمک می‌کنند تا ابزار گذار از مرحله‌ی اولیه به انسان پیشرفته را داشته باشیم.
یکی از مهم‌ترین این ابزارها، پرورش مدیریت فکر و تفکر انتقادی است. انسان حتی زمانی که در خواب است را به تفکر و فعالیت مغز اختصاص می‌دهد، شاید هیچ‌کاری را اندازه‌ی فکر کردن به  طور مداوم و مکرر انجام ندهیم، اما چنانچه مسیر این فکر کردن را معین نکنیم و ذهن را به حال خود رها کنیم، علاوه بر از دست دادن حجم زیادی از انرژی، کارکرد پایینی را در سطح زندگی تجربه خواهیم کرد. بارزترین مثال این قضیه، فوروارد یا بازارسال است. فوروارد کردن و بازارسال مطالب برای دیگران قبل از اینکه در فضای مجازی و سوشیال مدیا وجود داشته باشد، در متن زندگی اجداد ما با عنوان یک کلاغ چهل کلاغ و اشاعه‌ی دروغ‌ وجود داشته است. چنانچه امروزه ما هم بدون بررسی و تفکر درباره‌ی مطالب اینترنتی و حتی چیزهایی که درباره‌ی دیگران می‌شنویم،  آن‌ها را برای دیگران ارسال کرده و موجب سردرگمی، ناآگاهی و اطلاعات غلط برای خودمان و اجتماع شویم، دقیقا در مسیر همان اجداد غارنشین خود قرار گرفته ایم.
مدیریت افکار به معنی توانایی سبک سنگین کردن اطلاعات، وارسی آن‌ها و جدا کردن اطلاعات و داده‌های مفید و غیرمفید است. اگر بتوانیم به کمک تفکر انتقادی باورها و افکار ریشه‌ای خودمان و جامعه را مورد کاوشگری قرار دهیم، به احتمال زیاد از بخش زیادی از این افکار غلط و ناکارآمد رها خواهیم شد و توانایی قرار گرفتن در مسیر تفکر متناسب با شرایط زندگی اجتماعی روز را پیدا خواهیم کرد. یکی دیگر از چاله‌های گذار از انسان بدوی به انسان مدرن، هیجانات و احساسات است. برای اجداد ما واکنش‌های قوی و لحظه‌ای هیجانی راهی برای بقا و زنده ماندن بوده است.
هنگام مواجهه با بلایای طبیعی، حیوانات وحشی و جنگ‌های قبیله‌ای باید در لحظه انفجار احساسی و واکنش سریعی نشان می‌دادند تا بتوانند از خودشان و منافع‌شان محافظت کنند. در دنیای امروزی و در زمینه‌ی زندگی‌ای که دیگر آن خطرات بالفعل و لحظه‌یی را ندارد، این واکنش هیجانی و احساسی همچنان وجود دارد و اگر نتوانیم احساسات خود را مدیریت کنیم، مانند اجدادمان اما نامتناسب با شرایط عمل کرده‌ایم. برای مثال در نظر بگیرید در یک روز شلوغ کاری که عجله‌ هم دارید، ماشینی بدون دلیل سد راه شما می‌شود و علیرغم بوق‌ها و هشدارهای شما از مقابلتان کنار نمی‌رود.
در این شرایط اکثر ما به سرعت عصبانی شده ، پیاده می‌شویم و اگر دعوای فیزیکی نکنیم، حتما داد و دیداد خواهیم کرد. در حالی اگر مدیریت هیجانات را بلد بودیم، می‌بایست از کنترل احساسات، قرار دادن خود به جای دیگری و تلاش برای آرام سازی خود استفاده می‌کردیم.
در واقع در این شرایط هیجانات پبش‌فرض و غریزی نه تنها کاری از پیش نمی‌برند، بلکه باعث بیخ پیدا کردن مساله و ناگوارتر شدن اوضاع خواهند شد. بنابراین چنانچه در پی رشد فردی، توسعه‌ی خویشتن، پیشرفت در زندگی و هر گام مثبت دیگری هستید، باید اول بر افکار و احساسات خود چیرگی داشته باشید و بتوانید متناسب با شرایط به شکل کارآمدی از عقل و هیجانات خود نهایت استفاده‌ی مفید را ببرید. 

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img