مشاوره؛

پیام انجمن معتادان گمنام؛ ما راهی برای زندگی بدون مواد مخدر پیدا کردیم



انجمن معتادان گمنام ایران نهادی است مردمی ، خودجوش وغیر انتفاعی که با هدف کمک و نجات معتادان ازاعتیاد بنیان گذاری شد . به دلیل رعایت اصل گمنامی ، هیچ مدرکی ازحضور اعضا درانجمن تهیه نمیشود ودر نتیجه تهیه آمار دقیق اعضای درحال بهبودی میسر نیست درحال حاضر ، هر روزه جلسات متعددی دراکثر نقاط کشور برگزار میشود وتعداد قابل توجهی ازمعتادان توانسته اند . با کمک اصول این انجمن ازچنگال بیماری اعتیاد رها شوند .  رشد این جلسات وگروه ها تنها شاخص موفقیت در انجمن معتادان گمنام ایران است. عضویت دراین انجمن کاملا رایگان بوده هیچ شرط وشروطی ندارد وهر معتادی ، بدون درنظر گرفتن نوع ماده مخدر مصرفی عقیده وضع مالی ، سن نژاد و جنسیت میتواند به معتادان گمنام بپیوندد وعضو انجمن باشد. هرفرد معتادی که تمایل به قطع مصرف داشته باشد میتواند درجلسات NA شرکت کند در ادامه می خوانیم.آن عده ازما که برنامه معتادان گمنام را پیدا کرده ایم ، در مورد این که معتاد کیست ؟ احتیاج به فکر کردن نداریم وجوابش را خوب می دانیم ! تجربه ما بدین قرار است.ما به عنوان معتاد ، کسانی هستیم که مصرف هرماده ای که افکار واحساسات را تغییر دهد ، درهر قسمت زندگی مان تولید اشکال می کند . بیماری اعتیاد ، به مراتب فراگیرتر ازمصرف مواد مخدر است . بسیاری از ما معتقدیم که این بیماری مدتها قبل ازاولین بار مصرف ، در ما وجود داشته است.اکثر ما قبل از آمدن به برنامه معتادان گمنام ، خود را معتاد نمی دانستیم واطلاعاتی که در دسترس داشتیم ازجانب کسانی بود که خود اطلاعات نادرستی داشتند . ما تصور می کردیم تا وقتی که بتوانیم مصرف خود را برای مدتی متوقف کنیم ، اشکالی درکار نیست . ما به توقف های مان نگاه می کردیم نه به مصرف مان . هرچه بیماری ما پیشتر می رفت ، کمتر به فکر توقف می افتادیم وفقط وقتی درمانده می شدیم گاه از خود می پرسیدیم : (( آیا ممکن است ربطی به مواد مخدر داشته باشد ؟)).ما معتاد شدن را خودمان انتخاب نکردیم ، ما از بیماریی رنج می بریم که عوارض خود را به صورت رفتاری ضد اجتماعی نشان می دهد ودر نتیجه تشخیص ، طبقه بندی ودرمان آن بسیار دشوار است .بیماری ما ، ما را از مردم جدا کرده بود وفقط در مواقع تهیه ، مصرف وپیدا کردن مواد مخدر با دیگران درتماس بودیم . بد رفتار ، کینه جو ، خودخواه و خود محور بوده وبا دنیای بیرون قطع رابطه کرده بودیم . هرچیزی که برای مان کاملا آشنا نبود ، غریبه وخطرناک می نمود . دنیای ما محدود شده وزندگی مان درانزوا می گذشت . ما برای زنده ماندن مجبور به مصرف بودیم واین تنها راهی بود که برای زندگی می شناختیم .بعضی از ما وجودی که از مواد مخدر استفاده سوء استفاده واستفاده نابجا می کردیم ، اما هنوز خودمان را معتاد نمی دانستیم و همیشه به خود می گفتیم (( من جنبه اش را دارم )). ما در مورد ماهیت اعتیاد ، تصورات نادرستی داشتیم و فکر می کردیم معتاد کسی است که در خیابان دعوا ومرافعه کند ، مرتکب جرم وخلاف شود ، سرنگ کثیف مصرف کند ویا به زندان برود.
وقتی با اعتیاد ما به عنوان جرم وضعف اخلاقی برخورد شد ، ما سرکش تر شده وبیشتر به کنج انزوا رانده شدیم . بعضی از اوقات نشئگی های مان حال خوبی داشت اما کارهایی که باید برای ادامه مصرف می کردیم نشان دهنده وخامت اوضاع بود . ما در چنگال بیماری خود اسیر بودیم و مجبور بودیم برای ادامه زندگی به هرکاری دست بزنیم . ما مردم را آلت دست خود قرار داده وسعی می کردیم همه چیز را در اطراف خود کنترل کنیم . دروغ می گفتیم ، دزدی وخیانت می کردیم وخودمان را می فروختیم . ما باید مواد مصرفی خود را به هر قیمتی تهیه می کردیم . ترس وشکست به مروز زندگی مان را تسخیر کرد.
یکی از جنبه های بیماری ما ، ناتوانی در رویارویی با زندگی - آن  طوری که هست - بود . ما برای تحمل این دنیای ظاهرا خصم آلود ، مواد مخدر مختلفی را آزمایش کرده ایم . ما در رویای پیدا کردن فرمول معجزه آسایی بودیم که بتواند مشکل اصلی ما را که - خودمان بودیم - حل کند . واقعیت این بود که ما دیگر نمی توانستیم از هیچ ماده ای که احساسات وافکار را از حالت طبیعی خارج می کند ، حتی حشیش والکل استفاده کنیم. دیگر مواد مخدر حال مان را خوب نمی کرد.
بعضی اوقات وقتی صحبت از اعتیاد می شد ، حالتی تدافعی به خود می گرفتیم وحق مصرف خود را توجیه می کردیم ، خصوصا اگر نسخه دکتر هم در دست داشتیم . به کارهای غیر قانونی ورفتار غیر طبیعی خود که ناشی از مصرف مان بود افتخار می کردیم و اوقاتی را که یکه و تنها ، ترس وجودمان را فرا می گرفت وبه حال خود تاسف می خوردیم را (( از یاد می بردیم )). ما به دام الگوی انتخابی فکر کردن استفاده بودیم و فقط دوران خوش مصرف را به یاد می آوردیم . ما اوقاتی را که زندگی مان به صورا یک کابوس وحشتناک در آمد نادیده گرفته و از واقعیات اعتیادمان رو گردان بودیم .قابلیت های عالی تر فکری واحساسی ما ، مانند وجدان و قدرت دوست داشتن ، شدیدا تحت تاثیر مواد مخدر قرار گرفته ، علم زندگی  به حدود حیوانی تنزل کرده بود . ما خود را کاملا باخته بودیم ودیگر از احساس انسانیت هیچ خبری نبود . ممکن است این مطالب افراطی به نظر برسد ، اما بسیاری ازما در چنین حالات وافکاری بوده ایم .ما دائما به دنبال جواب می گشتیم و منتظر این بودیم که شاید کسی ، جایی یا چیزی باعث شود که ناگهان همه چیز درست شود . دیگر توانایی روبرو شدن با مسائل روزمره را نداشتیم . با پیشرفت بیماری بسیاری از ما با زندان ها ومراکز درمانی سر و کار دائمی پیدا کردیم.این تجربه ها نشان می داد که پای زندگی ما در جایی می لنگد . ما همیشه به دنبال راهی آسان برای فرار بودیم . بعضی از ما فکر خودکشی را می کردیم . تلاشها وکوشش های ما معمولا کم ملاط و بی مایه بود و به احساس خود کم بینی وبی ارزشی ما بیشتر دامن می زد . ما در دام سراب (( اگر این جوری شده بود )) ، (( اگر اون جوری بشه )) و ((فقط همی یک دفعه )) گرفتار شده بودیم . ما حتی وقتی که برای گرفتن کمک به جایی مراجعه می کردیم ، فقط در فکر تسکین درد خماری بودیم .ما بارها سلامت جسمی خود را بدست آورده بودیم ، تا آن را با مصرف مجدد از دست بدهیم . سابقه نشان می دهد که برای ما مصرف موفقیت آمیز میسر نیست هر چقدر هم که ظاهرا موفق به نظر برسیم ، مصرف مواد مخدر همیشه ما را به زانو در می آورد.
تمامی خدمات در انجمن معتادان گمنام کاملا رایگان می باشد و از طریق کمک بیک معتاد به معتاد دیگر انجام می شود.
وب سایت : www.naivan.org
آدرس جلسات :09175767027
روابط عمومی :09175767026
برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها