29

آبان

1403


اجتماعی

01 مرداد 1403 08:21 0 کامنت

همه‌ی ما  عاشق یک داستان الهام‌بخش و خوب هستیم. داستان‌هایی از موفقیت‌های غیر محتمل، رسیدن به هدف در حالی که احتمال شکست بالا بوده است، یا دستیابی به یک رویای مادام العمر که همیشه در آرزویش بوده‌ایم، و یا درگیری مدام در عملی که عمیقا به آن عشق می‌ورزیم، همه‌ی این‌ها داستان‌هایی هستند که ذوق و اشتیاق ما را تامین می‌کنند. اگر تا به حال با چنین داستان‌هایی مواجه شده‌اید، احتمالاً کلمه "شور و اشتیاق" را در جایی از این داستان‌ها به یاد می‌اورید. اشتیاق یک عنصر کلیدی در زندگی موفق و رضایت بخش است. اشتیاق نسبت به چیزی یا کسی می‌تواند احساس بسیار خوب و هیجان‌انگیزی در ما زنده کند، به زندگی معنا بخشد، سرزندگی را افزایش دهد و هر روز را کمی هیجان انگیزتر از دیروز کند. با این حال، تحقیقات در دو دهه گذشته به طور مداوم نشان داده است که همه‌ی این احساساتی که در راستای اشتیاق ایجاد می‌شوند یکسان نیستند و نوع اشتباه اشتیاق می‌تواند مانعی جدی برای یک زندگی سالم و متعادل باشد.

  

 دو چهره‌ی اشتیاق

بیش از 20 سال پیش، پروفسور والراند و همکارانش مدل دوگانه شور و اشتیاق را مفهوم‌سازی کردند، که از آن زمان به عنوان مدل اولیه مورد استفاده در تمام تحقیقات اشتیاق شناخته شده است. این مدل نشان می‌دهد که برخلاف آنچه ما در مورد اشتیاق باور داریم، پرشور بودن همیشه چیز مثبتی نیست. دو نوع شور وجود دارد: اشتیاق هماهنگ و اشتیاق وسواسی. اشتیاق هماهنگ نوعی از اشتیاق است که غنی کننده‌ی زندگی است، به هیجانات مثبت دامن می‌زند و برای سایر جنبه‌های زندگی ما تهدید کننده نیست. همانطور که از نام آن پیداست، این نوع اشتیاق می‌تواند در هماهنگی با سایر علایق، نقش ها و مسئولیت‌های ما در زندگی پیش رود.  برای مثال، یک گیمر ویدیویی که به‌طور هماهنگ و پرشور با انواع جنبه‌های زندگی، نسبت به بازی کردن اشتیاق دارد، در حین انجام یک بازی ویدیویی، احساسات مثبتی را که با شور و هیجان مرتبط است، تجربه می‌کند، اما وقتی که زمان انجام کار دیگری فرا می‌رسد، می‌تواند به راحتی از بازی جدا شود. از سوی دیگر، اشتیاق وسواس‌گونه نوعی شور و اشتیاق است که در فرهنگ عامه به عنوان اشتیاق لازم برای موفقیت چشمگیر مطرح می‌شود، اما تحقیقات، تصویر بسیار متفاوتی از اشتیاق وسواسی را ترسیم کرده و معتقد است، اشتیاق وسواسی همه چیز را فرا گرفته و به سمت زوال می‌برد. در این مورد به جای اینکه فرد اشتیاق را کنترل کند، این شور و هیجان است که فرد را کنترل می‌کند و عملکرد در سایر جنبه‌های زندگی را مختل می‌کند. به عبارت دیگر، هنگامی که به طور وسواسی در یک کار پرشور و پراشتیاق هستیم، فضای کمی برای مشارکت معنادار در جنبه‌های دیگر زندگی باقی می‌ماند. برای مثال، علاقه وسواسی به بازی‌های ویدیویی، چیزی است که بسیاری از مردم با آن آشنا هستند. فرد با اشتیاق وسواس گونه غرق در نیاز به انجام بازی‌های ویدیویی است که اغلب به قیمت هزینه‌های هنگفتی برای  روابط، مسئولیت ها (مانند کار یا مدرسه) و سلامتی تمام می‌شود. هنگامی که این افراد از لحاظ فیزیکی درگیر بازی‌ها نیستند، فکر به بازی، نیاز به انجام آن و تصور مدام بازی ضربه‌های سنگینی به حضور در لحظه‌ی حال و سایر جنبه‌های زندگی وارد می‌کند. 
  

 نقش اشتیاق در رفاه

دکتر آنا سوردلیک روانشناس در مورد تجربه‌ی دوگانه‌ی اشتیاق می‌نویسد: «من و پروفسور والران به مدت چهار سال با هم کار کردیم و چندین مقاله درباره موضوع اشتیاق منتشر کردیم. وقتی به آزمایشگاه پروفسور والران پیوستم، چیز زیادی درباره اشتیاق نمی‌دانستم. مانند بسیاری دیگر، این تصور را داشتم که تنها بیان واقعی اشتیاق این است که بخشی از زندگی خود را برای چیزی که شدیدا نسبت به آن پرشور هستیم، فدا کنیم. اما حضور در آزمایشگاه تجربی دکتر والرن تصویر دیگری از اشتیاق را به من نشان داد، تصویری که می‌تواند زندگی فرد را نابود کند».  در حالی که اشتیاق وسواسی ممکن است در موارد استثنایی نتایج مطلوبی به همراه داشته باشد، اما در بیشتر افراد منجر به آسیب، ناامیدی و شکست می‌شود. تحقیقات  بلاگر و لالند در سال 2021 در بسیاری از زمینه ها (مانند ورزش، کار، روابط، تحصیل و غیره) به طور مداوم نشان می‌دهد که اشتیاق وسواسی با احساسات منفی و روابط با کیفیت پایین مرتبط بوده و شناخت‌های منفی مانند تمایل به نشخوار فکری در مورد شکست های گذشته را افزایش می‌دهد.  علاوه بر این، اشتیاق وسواسی تأثیرات رفاهی که با اشتیاق هماهنگ مرتبط است، مانند شادی ، رضایت از زندگی و احساس هدف را نه تنها ایجاد نمی‌کند که تا حد زیادی تحت تاثیر منفی قرار می‌دهد. بنابراین به نظر می‌رسد که داشتن یک شور و اشتیاق شدید، تأثیر منفی ترکیبی دارد. این امر در عملکردهای مهم مرتبط با سلامتی مانند پرورش روابط، حفظ ذهنیت مثبت و ایجاد یک روال مراقبت از خود تداخل ایجاد می‌کند. 
  

 فرمان زندگی را به دست اشتیاق وسواسی ندهید

گم شدن در علایق و امور لذت‌بخش آسان  بوده و احساس جریان داشتن و شادی که اغلب هنگام درگیر شدن با اشتیاق تجربه می‌کنیم درک ما از زمان را کاملاً تغییر می‌دهد و بسیار قدرتمند است؛ بنابراین جای تعجبی نیست که چرا اکثر ما همواره به دنبال شور و اشتیاق بیشتر می‌رویم. با این وجود بهتر است منابع اشتیاق خود را تا حدی کنترل کنیم. وقتی منابع خود را - مانند زمان، انرژی یا پول - بیش از حد صرف اشتیاق می‌کنیم، در واقع در حال فدا کردن آینده خود برای لذت آنی امروز هستیم و قبل از اینکه متوجه شویم، در اینده‌یی نه چندان دور خودمان را سوخته، شکسته و تنها خواهیم دید. رفتار با اشتیاق به‌عنوان بخش مهمی از زندگی‌مان، و نه  کل زندگی‌مان، به ما این امکان را می‌دهد که از مزایای رفاه و عملکرد مرتبط با پرشور بودن بهره ببریم و همزمان بهتر است چند نکته را هنگام اشتیاق و هیجان رعایت کنیم. بهتر است هنگام تلاش برای رسیدن به اهداف در مورد مدیریت بهتر رویدادهای برنامه ریزی نشده، انعطاف پذیر و سازگار باشید. یعنی وقتی با وقفه‌یی در امور اشتیاق انگیز مواجه می‌شوید، بتوانید خود را همچنان در امور روزمره نگه دارید. ممکن است بخش زیادی از زندگی خالی از شور و اشتیاق باشد، زندگی سخت باشد یا گاهی احساس کنیم که کاملا خالی از انگیزه هستیم، در این شرایط است که باید همچنان انعطاف خود را در زندگی حفظ کنیم.  تصمیمات خودمختار را مطابق با ارزش های خود بگیرید و  تلاش کنید که ان‌ها مشروط به نتایج نباشند.  فعالیت‌هایی را که باعث تعارض بین فردی می شوند یا تأثیر نامطلوبی بر سایر بخش‌های زندگی شما می‌گذارند، کاهش دهید، یا تا حدی درگیر آن‌ها شوید که به خوبی با آنچه برای شما ارزشمند است مطابقت داشته باشند و حتما فضایی را برای لذت بردن از اوقات مختلف با خانواده و یا دوستان خالی بگذارید.
در نهایت به یاد داشته باشید که اشتیاق بخش مهمی از زندگی است، می‌تواند روزهای ما را سرشار از بهزیستی و نشاط کند، اما قرار نیست کل زندگی ما تنها تحت تاثیر اشتیاق باشد و فقط برای اموری وقت صرف کنیم که ما را مشتاق و هیجان‌زده می‌کنند. اموری مانند درس خواندن، کار کردن مداوم، شرکت در جلسات و همایش‌ها و غیره، ممکن است خالی از اشتیاق باشد و ما ترجیح بدهیم به جای تمام این‌ها فقط برای اموری وقت صرف کنیم که انگیزه و شور را در ما ایجاد می‌کنند. اما این یک نگرش کوته بینانه است که تنها به تک بعدی و فنا شدن زندگی شما منجر خواهد شد.  

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img