29

آبان

1403


اجتماعی

26 مهر 1403 08:59 0 کامنت

این بازارچه محلی در شهر میناب یکی از نقاط دیدنی معروف هم به شمار می‌آید؛ چرا که بیش از 500 سال از قدمت این بازار قدیمی می‌گذرد. این بازار محلی مکانی برای امرار معاش اهالی بومی است که هر هفته محصولات خود را در این بازار برای فروش می‌گذارند. حال‌وهوای قدیمی و بومی که در پنجشنبه بازار میناب در جریان است، حس‌وحال خوبی به گردشگران می‌دهد؛ اما حال این روزهای این بازار آنگونه که شایسته و درخور قدمتش باشد نیست. فروشندگان ثابت این بازار هنوز هم در ظل آفتاب، بی جا و  بی‌مکان به حیات نیمه جان بازار میناب همچنان جان می‌دهند. در ادامه روایتی از وضعیت فعلی و مشکلات  این بازار محلی را از دریچه نگاه صبح‌ساحل می‌خوانید.

 میناب گلستان بمان

مهر ماه امسال، سفری به پنجشنبه بازار معروف شهرستان میناب داشتم. این بازار محل عرضه صنایع‌دستی و تولیدات سنتی و خانگی است. پنجشنبه بازار میناب با جذابیت‌های ویژه‌اش در کنار نخلستان‌ها و باغات بزرگ موجب شده است که شهر میناب همواره در تجارت، مبادله، تولید و کسب و کار جایگاه ویژه‌ای در هرمزگان قدیم و شهرهای جنوب ایران داشته باشد. در حین راه رفتن قطعا چشم شما به برقع‌های رنگارنگی می‌افتد که زنان جنوب برای محافظت پوست خود از آفتاب آن را به صورت می‌بندند. قبل از دیدن این بازار چند صد ساله فرهنگی این شهر، احساسم این بود که با فضایی سنتی و جذاب طرف خواهم بود. همان بازار تاریخی که شور و ذوق دیدن آن را بسیاری از مسافران در طول تاریخ شگفت‌زده کرده است. از مارکوپواو ونیزی در عصر ملوک هرمز تا محمد ابراهیم کازرونی در عصر قاجار همه از این بازار نوشته‌اند؛ اما وضعیت بسیار ناامید‌کننده بود. زنان و دختران فعال در این بازار که همچون  مادران و خواهران ما هستند و در گرما و آفتاب خطرناک حاصل هنرمندانه دستان خود را برای فروش آورده بودند، آثاری که نقش و نگار آن یادگار تمدن های گذشته ایرانیان است که بر جهله و بادبزن و حصیرها نقش بسته است.

پیشتر نیز در شهریور  سال 94 این بازار کهن، از سوی کمیته تخصصی میراث فرهنگی ناملموس در فهرست معرف و در خطر ملی به ثبت رسید. این بازار به قدری در تاریخ و اسناد رسمی کشور  مهم است که در دهه چهل، استاد ناصر تقوایی، مستندی درباره آن ساخت و دو دهه بعد حسن بنی هاشمی مستندساز مطرح جنوب هم در بخشی از مجموعه مستند خود با نام راه دور دریا به آن پرداخت. در اوایل قرن و در سال 1306 هم آلفونس گابریل، جغرافی‌دان مطرح اتریشی به همراه همسرش از میناب و بازارش دیدن می‌کنند که در کتاب جذاب مارکوپولو در ایران کامل به آن پرداخته شده است. این کتاب از سوی «کیکاووس جهانداری»، ترجمه و انتشارات موقوفه افشار آن را منتشر کرده است.

در اهمیت این بازار می‌توان کتاب‌ها نوشت و فیلم‌های متفاوتی ساخت. آنچه که ضروری است، زیباسازی این بازار با طرح سنتی است که به راحتی می‌توان با کمک خود مردم هنرمند میناب آن را عملی کرد و این بازار را دوباره به شکوه سابق برگرداند. برای مثال؛ سایبان‌های حصیری برای تمام فروشندگان، مسیر دسترسی فرهنگی برای مردم، مسافرین و ساماندهی صنف‌های مختلف جهت ارائه منظم خدمات و پشتیبانی بهداشتی توسط شهرداری در روزهای پنجشنبه انجام شود. اگر بازار شکل تاریخی و فرهنگی خود را دوباره پیدا کند، بی‌شک مسافرین بیشتری از شهرهای اطراف به میناب سفر می‌کنند و هنردست چند هزار ساله میناب دوباره جان تازه‌ای می‌گیرد. در پایان روایت سدید‌السلطنه کبابی مینابی، خلیج‌فارس‌شناس، عصر قاجار درباره بازار میناب را می‌خوانیم.

«حصیر و چادرشب و ظروف سفال مانند قلیان و شربه که آن را برنگ گویند و آفتابه که به کربه معروف است. تنگ آبخوری که معروف به گدوک است و ظروف آبگیر که «جهله» گویند در آن محوطه بفروش می رسانند.» 

روزنامه صبح ساحل

 

دیدگاه ها (0)
img