10

بهمن

1403


اقتصادی

01 آذر 1403 08:40 0 کامنت

همچنین، احتمالا لغو مقررات دولت بایدن در مورد سوخت‌های فسیلی در دستور کار ترامپ قرار دارد. او متعهد شده که اعطای مجوزهای جدید صادرات گاز طبیعی مایع را از سر بگیرد. بایدن در ژانویه دستور داد تا تاثیرات زیست محیطی LNG بررسی شود، محدودیتی که حامیان اقدام اقلیمی خواستار آن شده بودند.

 

تجربه گذشته چه می‌گوید؟


تولید LNG در رأس دستور کار ترامپ در سال ۲۰۱۷ قرار داشت و افزایش حفاری و تولید سوخت فسیلی ایالات متحده موجب ورود به بازارهای جدید شد، این امر قدرت چانه‌زنی ترامپ برای مذاکره در برابر رهبران خارجی افزایش داد. از سال ۲۰۱۷ تا سال جاری، متوسط صادرات ماهانه LNG ایالات متحده ۴۰۰ درصد افزایش یافت و بدون تردید، در دوران ترامپ به افزایش خود ادامه خواهد داد و صادرات بیشتری را به تراز تجاری ایالات متحده اضافه می‌کند.
استقبال مجدد ترامپ از سوخت‌های فسیلی در حالی رخ خواهد داد که ایالات متحده در حال شکست در نبرد برای کنترل انتشار دی‌اکسید کربن است که باعث گرم شدن زمین می‌شود. براساس برآوردها، انتشار گازهای گلخانه‌ای در سال ۲۰۲۲ با بهبودی اقتصاد پس از همه‌گیری کووید-۱۹، یک درصد افزایش یافت.
در دوره نخست ترامپ، بودجه‌های پیشنهادی او به دلیل مخالفت دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در کنگره، هرگز تبدیل به قانون نشدند، اما نشان می‌دهند که ترامپ تلاش خواهد کرد تا وزارت انرژی را در جهتی کاملاً متفاوت هدایت کند و از استقرار پروژه‌های بزرگ برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای دور شود. برنامه فعلی ترامپ هم بازتاب بسیاری از این موضوعات گذشته بوده که خواستار افزایش تولید نفت و گاز و مقررات کمتر انرژی است.
اقتصاددانان هشدار داده‌اند که وعده ترامپ مبنی بر اعمال مالیات بر واردات ۶۰ درصد بر کالاهای چینی و ۱۵ تا ۵۰ درصد بر واردات سایر کشورها می‌تواند تورم را شعله‌ور کند و جنگ تجاری را آغاز کند. تعرفه‌های شدید چین می‌تواند بیشترین تأثیر را بر زیرساخت‌های انرژی ایالات‌متحده داشته باشد و قیمت‌ها را برای قطعات مهم شبکه چینی افزایش دهد که خرید آن‌ها در این کشور یا کشورهای دوست دشوار یا غیرممکن است. تولیدکنندگان نفت و گاز همچنین نسبت به تعرفه‌های واردات فولاد و سایر واردات مورد استفاده در سایت‌های حفاری ابراز نگرانی کرده‌اند.

سیاست‌های انرژی آمریکا با ترامپ


به احتمال زیاد مشوق‌های مالیاتی و مکانیسم‌های مالی که از رشد سریع خودروهای الکتریکی حمایت کرده‌اند، کاهش یابد. این کاهش بالقوه می‌تواند رشد انرژی‌های تجدیدپذیر را تا یک‌سوم محدود کند، به‌ویژه که تعرفه‌های جدید و محدودیت‌های واردات تجهیزات منجر به هزینه‌های بالاتر برای فناوری‌های کم کربن و همچنین لغو استانداردهای انتشار برای نیروگاه‌های حرارتی می‌شود که توسط دولت بایدن تعیین شده است.
به موازات آن، انتظارات برای مراکز داده و کارخانه‌های جدید که به منابع بزرگ برق نیاز دارند مثبت‌تر به نظر می‌رسد، به‌ویژه اگر شرکت‌ها اهداف میان‌مدت و بلندمدت کاهش انتشار را کاهش دهند. وود مکنزی با اعلام پروژه‌های توسعه مراکز داده جدید با ظرفیت بیش از ۵۱ گیگاوات از سال ۲۰۲۳ افزایش قابل توجهی در تقاضا برای برق ثبت کرده و انتظار دارد بخش تولید حداقل ۱۵ گیگاوات تقاضای برق جدید را تامین کند.
در حالی که حمایت از بازار داخلی برای تولید فناوری‌های انرژی‌های تجدیدپذیر جزء کلیدی قانون کاهش تورم است، محدود کردن استقرار انرژی‌های تجدیدپذیر می‌تواند منجر به انقباض بازار برای تولیدکنندگان آمریکایی شود. علاوه بر این؛ اعمال تعرفه‌ها بر فناوری‌های کم کربن ممکن است در نهایت هزینه‌ها را برای مصرف‌کنندگان افزایش دهد. شرکت‌ها همیشه به دنبال این هستند که بار مالی مصرف کننده نهایی را به نحوی به دوش بکشند. براساس گزارش وود مکنزی، دولت جدید استانداردهای آلایندگی سال ۲۰۲۷ را بازبینی کند، که ممکن است فشار بر خودروسازان را برای تغییر به سمت خودروهای الکتریکی کاهش دهد.
البته کاهش حمایت از فناوری‌های کم انتشار ممکن است تقاضا برای فلزات را کاهش دهد. اما اقدام دولت جدید برای برداشتن گام‌هایی برای بازتعریف مواد معدنی حیاتی و اعمال اصلاحات در فرآیندهای مجوز پروژه‌های معدنی، احتمالا منجر به افزایش عرضه فلزات کلیدی، مانند مس و لیتیوم به نفع پروژه‌های معدنی ایالات متحده شود.

چالش‌های بازار نفت و گاز


براساس برآوردها، اعمال تعرفه‌ها که می‌تواند منجر به کاهش رشد اقتصادی شود، خطراتی برای تقاضای نفت دارد. حتی تقاضای نفت می‌تواند در سال ۲۰۲۵ حدود ۵۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یابد که منجر به کاهش قیمت‌ها بین ۵ تا ۷ دلار در هر بشکه می‌شود، اگرچه خطرات ژئوپلیتیکی مانند تشدید بالقوه درگیری بین اسرائیل و ایران احتمالا در این پیش‌بینی‌ها تاثیر می‌گذارد. زیرا با ادامه تنش‌های ژئوپلیتیکی، به ویژه در خاورمیانه، در صورت تشدید درگیری‌ها و هدف قرار دادن زیرساخت‌های نفتی منطقه، قیمت نفت شاهد افزایش شدید خواهد بود.
در بخش پالایش، رشد ضعیف تقاضای نفت ممکن است صنعت را تحت تاثیر قرار دهد، اما پالایشگاه‌های ایالات متحده ممکن است از حمایت تعرفه بهره‌مند شوند.
رویکرد دولت ترامپ به صادرات  LNG، از جمله پایان دادن به توقف مجوز صادرات که توسط دولت بایدن تصویب شد، چشم‌انداز روشنی را برای سرمایه‌گذاری فراهم می‌کند و در نتیجه قیمت جهانی LNG پس از سال ۲۰۳۰ نیز مقرون به صرفه خواهد بود.
با وجود این انتظارات مثبت؛ چالش‌ها، به‌ویژه با توجه به تعرفه‌های وارداتی بالقوه و افزایش قیمت گاز داخلی، همچنان وجود دارد. علاوه بر این؛ چالش‌های زیست محیطی و قانونی پیش روی پروژه‌های LNG ایالات متحده مانند ریو گراند و تگزاس، ممکن است رشد صادرات LNG را در سال‌های آینده به تاخیر بیندازد.

تاثیر بر اروپا


اتکای اتحادیه اروپا به LNG ایالات متحده در سال‌های اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته است. پس از جنگ اوکراین و در نتیجه کاهش واردات گاز روسیه، اروپا برای تامین تقاضای انرژی خود به ایالات متحده به عنوان تامین کننده اصلی LNG روی آورد. در سال ۲۰۲۳، ایالات متحده بزرگترین تامین کننده LNG اتحادیه اروپا شد که نیمی از کل عرضه LNG را تشکیل می‌دهد. این وابستگی فزاینده اتحادیه اروپا را در معرض آسیب‌پذیری‌های مرتبط با تغییر سیاست داخلی ایالات متحده و چشم‌انداز سیاسی قرار می‌دهد. دولت ترامپ احتمالا از آن به عنوان ابزار فشار بر اروپا استفاده خواهد کرد.
دولت آینده ترامپ به دنبال توسعه زیرساخت‌های LNG ایالات متحده و افزایش صادرات به اتحادیه اروپا خواهد بود و با دور شدن اروپا از گاز روسیه، خطر وابستگی بیشتری ایجاد می‌کند. این امر امنیت انرژی اتحادیه اروپا را با ایجاد اتکای بیش از حد جدید به یک تامین کننده تهدید می‌کند. در نیمه نخست سال ۲۰۲۴؛ ۴۷ درصد از واردات LNG اتحادیه اروپا از ایالات متحده، ۱۸.۷ درصد از روسیه و مابقی از الجزایر، قطر، نروژ و غیره بوده است.
در عین حال، دولت ترامپ می‌تواند تعرفه‌ای بر LNG اعمال کند که عملاً قیمت LNG  را حتی بیشتر افزایش می‌دهد و اثرات قابل‌توجهی برای شرکت‌ها و خانواده‌ها ایجاد می‌کند. سپس واردات LNG به ابزاری برای چانه‌زنی و تحت فشار قرار دادن اتحادیه اروپا برای دادن امتیازات تجاری تبدیل می‌شود. هرچه زودتر اتحادیه اروپا بتواند اتکای خود به گاز را قطع کند، در برابر تهدیدات ژئواکونومیکی و نوسانات قیمت مقاوم‌تر می‌شود و به نفع اقتصاد، امنیت و ثبات اجتماعی است. در مجموع، انتخاب ترامپ دلیل دیگری بر ضرورت تجدیدنظر اتحادیه اروپا در استراتژی امنیت انرژی است.

دیدگاه ها (0)
img