28

اسفند

1403


اقتصادی

27 آذر 1403 08:35 0 کامنت

از این رو، نگاه به مفهوم سوددهی به شکلی عمیق‌تر و جامع‌تر تغییر یافته است. محاسبه سود یک صنعت نه‌تنها باید فروش و درآمدهای مالی را در نظر بگیرد، بلکه هزینه‌های پنهانی را که به جامعه، محیط‌زیست و سلامت انسان‌ها تحمیل می‌شود، نیز باید لحاظ کند.
اقتصاددانان این رویکرد را «حسابداری جامع» می‌نامند؛ رویکردی که هزینه‌هایی مانند انتشار گازهای گلخانه‌ای و تأثیر آن بر تغییرات اقلیمی، آلودگی خاک، آب و هوا، کاهش تنوع زیستی و تخریب منابع طبیعی را به معادلات اقتصادی وارد می‌کند. این هزینه‌ها که اغلب در گزارش‌های مالی صنایع نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند پیامدهای جبران‌ناپذیری برای جوامع محلی و آینده اقتصادی یک منطقه داشته باشند.
برای مثال، آلودگی زیست‌محیطی ناشی از صنایع سنگین منجر به شیوع بیماری‌های مزمن در میان کارکنان و ساکنان مناطق اطراف می‌شود. کاهش کیفیت زندگی، افزایش هزینه‌های درمانی و افت بهره‌وری نیروی انسانی، تنها بخشی از اثرات منفی این صنایع هستند. از سوی دیگر، فشار بر منابع طبیعی همچون آب و خاک، که به‌عنوان سرمایه‌های غیرقابل جایگزین یک منطقه محسوب می‌شوند، آینده توسعه اقتصادی را به خطر می‌اندازد.
بی‌توجهی به این عوامل در محاسبه سوددهی، تصویری ناقص و گمراه‌کننده از عملکرد اقتصادی یک صنعت ارائه می‌دهد. چنین تصویری نه‌تنها می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری‌های اشتباه در سطح کلان شود، بلکه توسعه‌ای ناپایدار و پرهزینه را برای جوامع محلی به همراه دارد.

یارانه‌ها و حمایت‌های دولتی؛ ثروت‌ساز یا باری بر آینده اقتصاد؟
موضوع دیگری که باید به آن توجه داشت این است که در دنیای اقتصاد، یارانه‌ها و حمایت‌های دولتی، مانند تیغی دو لبه، می‌توانند نقشی کلیدی در توسعه صنایع ایفا کنند یا به مانعی بزرگ برای رشد پایدار تبدیل شوند. در کشورهای در حال توسعه، بسیاری از صنایع سنگین به یارانه‌های هنگفت انرژی، آب و معافیت‌های مالیاتی وابسته‌اند. این حمایت‌ها که از منابع ملی تأمین می‌شوند، در ظاهر هزینه‌های تولید را کاهش داده و این صنایع را سودده نشان می‌دهند. اما آیا این سود، واقعی است؟
در واقع، این یارانه‌ها اغلب نقاب پایداری بر چهره صنایعی می‌گذارند که در عمل باری سنگین بر دوش اقتصاد ملی هستند. منابعی که می‌توانستند برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های کلیدی، آموزش، یا توسعه انرژی‌های نو استفاده شوند، صرف تأمین نیازهای صنایعی می‌شود که به‌جای ایجاد ارزش افزوده، تنها در چرخه‌ای وابسته به این حمایت‌ها گرفتار مانده‌اند.از دیدگاه علم انرژی، این یارانه‌ها نه‌تنها موجب هدررفت منابع ملی می‌شوند، بلکه صنایع را از انگیزه بهینه‌سازی و نوآوری بازمی‌دارند. یک صنعت که به انرژی ارزان دسترسی دارد، هیچ فشاری برای سرمایه‌گذاری در فناوری‌های کارآمدتر یا کاهش مصرف انرژی احساس نمی‌کند. نتیجه آن، اتلاف منابعی است که می‌توانند برای نسل‌های آینده حفظ شوند.در حوزه صنعت، وابستگی به یارانه‌ها معمولاً باعث عقب‌ماندگی می‌شود. این صنایع، به‌جای رقابت با استانداردهای بین‌المللی، با خیال آسوده در سایه حمایت‌های دولتی به فعالیت ادامه می‌دهند. در حالی که اقتصاد جهانی به سمت نوآوری و توسعه فناوری‌های پیشرفته حرکت می‌کند، این صنایع به همان شیوه‌های قدیمی و ناکارآمد پایبند می‌مانند.حال اگر این یارانه‌ها را به‌عنوان بخشی از هزینه‌های واقعی در محاسبه سودآوری در نظر بگیریم، تصویری متفاوت به دست می‌آید. دیگر نمی‌توان سود این صنایع را واقعی دانست؛ بلکه این سود، محصول انتقال هزینه‌های آن‌ها به جامعه است. این هزینه‌ها شامل تخریب محیط‌زیست، افزایش فشار بر منابع طبیعی، و کاهش فرصت‌های سرمایه‌گذاری برای بخش‌های مولدتر است.
بنابراین، یارانه‌های سنگین ممکن است در کوتاه‌مدت به ظاهر رشد اقتصادی کمک کنند، اما در بلندمدت به زیانی جبران‌ناپذیر برای اقتصاد ملی و آینده توسعه پایدار تبدیل می‌شوند. اکنون زمان آن رسیده که به‌جای ارائه حمایت‌های بی‌هدف، به صنایع کمک کنیم تا بر پایه بهره‌وری، نوآوری، و رقابت واقعی رشد کنند. این تنها راهی است که می‌تواند اقتصاد را از اتلاف منابع به سوی شکوفایی پایدار هدایت کند.

غرب بندرعباس؛ سوددهی یا چشم‌اندازی از یک بحران اقتصادی پنهان؟
غرب بندرعباس، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مراکز صنعتی ایران، صنایع بزرگی را در خود جای داده است که ظاهراً به موتورهای اقتصادی منطقه تبدیل شده‌اند. بعضی از این صنایع، با تکیه بر فروش بالا و دسترسی به منابع یارانه‌ای، به‌عنوان نمادهایی از پیشرفت و توسعه اقتصادی معرفی می‌شوند. اما اگر این ظاهر پر زرق‌وبرق را کنار بزنیم، پرسشی اساسی مطرح می‌شود: آیا این صنایع واقعاً سودآورند یا در حال انتقال هزینه‌های پنهان خود به جامعه و اقتصاد ملی هستند؟

تحلیل از نگاه اقتصاد مدرن
اقتصاد مدرن، برخلاف نگاه سنتی به سودآوری، بر مفهوم ارزش خالص اقتصادی تمرکز دارد. این مفهوم نه‌تنها درآمدها و هزینه‌های مالی مستقیم یک صنعت را در نظر می‌گیرد، بلکه اثرات جانبی، هزینه‌های اجتماعی، و پیامدهای زیست‌محیطی را نیز به معادلات اضافه می‌کند. در این چارچوب، سودآوری واقعی یک صنعت زمانی تأیید می‌شود که هزینه‌های پنهان مانند تخریب منابع طبیعی، آلودگی محیط‌زیست، و کاهش کیفیت زندگی جوامع محلی لحاظ شوند.
بعضی از صنایع بزرگ غرب بندرعباس، با وابستگی شدید به منابع یارانه‌ای و معافیت‌های مالیاتی، در ظاهر سودآور به نظر می‌رسند، اما از منظر کلان اقتصادی، دو مشکل اساسی دارند:
هزینه‌های اجتماعی و زیست‌محیطی سنگین
این صنایع، با انتشار گازهای گلخانه‌ای، آلودگی منابع آبی و خاکی، و تخریب محیط‌زیست، هزینه‌های قابل‌توجهی به جامعه تحمیل می‌کنند. این هزینه‌ها که اغلب در محاسبات مالی نادیده گرفته می‌شوند، شامل افزایش بیماری‌های مزمن در میان ساکنان منطقه، کاهش دسترسی به منابع طبیعی برای نسل‌های آینده و فشار بر زیرساخت‌های شهری است. در اقتصاد مدرن، این موارد به‌عنوان هزینه‌های خارجی منفی شناخته می‌شوند و در بلندمدت، می‌توانند به کاهش رشد اقتصادی منطقه منجر شوند.
اتکای غیرمولد به یارانه‌ها
یارانه‌های انرژی، آب و معافیت‌های مالیاتی، اگرچه هزینه‌های تولید را در کوتاه‌مدت کاهش می‌دهند، اما باعث ایجاد وابستگی ساختاری در صنایع می‌شوند. این اتکا، انگیزه برای نوآوری، بهره‌وری و استفاده از فناوری‌های پیشرفته را کاهش می‌دهد. در نتیجه، این صنایع نه‌تنها رقابت‌پذیری خود را در بازارهای جهانی از دست می‌دهند، بلکه با تخصیص ناکارآمد منابع ملی، مانعی برای توسعه پایدار اقتصاد ایران به وجود می‌آورند.

آینده‌ای تاریک بدون اصلاح ساختار
در جهانی که اقتصادهای پیشرو به سمت صنایع سبز و پایداری اقتصادی حرکت می‌کنند، صنایع سنتی غرب بندرعباس، با ساختار کنونی خود، در خطر عقب‌ماندگی قرار دارند. فشارهای بین‌المللی برای کاهش انتشار کربن، کاهش منابع یارانه‌ای به‌دلیل محدودیت بودجه دولت و افزایش آگاهی اجتماعی از پیامدهای زیست‌محیطی، می‌تواند این صنایع را به نقطه بحران برساند.

راهکارهای پیشنهادی برای گذار به آینده‌ای پایدار
1. پذیرش و شفاف‌سازی
صنایع باید با پذیرش هزینه‌های پنهان و واقعی خود، به سمت شفاف‌سازی کامل در گزارش‌دهی مالی و زیست‌محیطی حرکت کنند.
2. سرمایه‌گذاری در فناوری‌های پاک
تغییر جهت به استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، کاهش آلاینده‌ها و بهینه‌سازی فرآیندهای تولید، از الزامات رقابت‌پذیری در بازارهای جهانی است.
3. بازنگری در سیاست‌های یارانه‌ای
دولت باید یارانه‌ها را به‌صورت هدفمند و مشروط به اجرای برنامه‌های نوآوری و کاهش اثرات زیست‌محیطی ارائه دهد.
4. اقتصاد دایره‌ای و بهره‌وری پایدار
این صنایع باید به مدل‌های نوین تولید، مانند اقتصاد دایره‌ای (Circular Economy)، روی آورند که بر بازیافت، بازطراحی فرآیندها و استفاده مجدد از منابع متمرکز است.
5. تعامل با جوامع محلی
مشارکت صنایع در بهبود کیفیت زندگی ساکنان محلی، از طریق سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های اجتماعی و محیط‌زیستی، می‌تواند به کاهش اثرات منفی فعالیت‌های صنعتی کمک کند.

آیا بندرعباس به مسیر اشتباه قدم گذاشته است؟
تصور کنید شهری با این حجم از ظرفیت صنعتی و منابع طبیعی در مسیر اشتباهی حرکت کند. غرب بندرعباس، به‌جای تبدیل شدن به الگویی از توسعه پایدار، اکنون در نقطه‌ای ایستاده که تصمیمات امروز می‌توانند آینده‌ای روشن یا تاریک برای آن رقم بزنند. صنایع سنگینی که خود را موتور اقتصادی منطقه معرفی می‌کنند، شاید در حقیقت بمب‌های ساعتی باشند که هزینه‌های واقعی آن‌ها هنوز به‌طور کامل محاسبه نشده است.
در دنیایی که اقتصادهای بزرگ به سمت کاهش ردپای کربن و بهره‌وری منابع پیش می‌روند، ما نمی‌توانیم به روش‌های سنتی دلخوش باشیم. یارانه‌های بی‌هدف، آلودگی‌های کنترل‌نشده، و ساختارهای صنعتی قدیمی، بندرعباس را نه‌تنها از مسیر رشد پایدار دور می‌کند، بلکه به منطقه‌ای آسیب‌پذیر در برابر تغییرات اقتصادی و زیست‌محیطی تبدیل خواهد کرد.
اما نکته اینجاست: آیا ما جرات آن را داریم که حقیقت را بپذیریم؟ آیا صنایع بزرگ غرب بندرعباس آمادگی دارند تا از حباب فروش و سود ظاهری خارج شوند و هزینه‌های واقعی خود را ببینند؟ یا اینکه ترجیح می‌دهند تا آخرین ذره از منابع منطقه استفاده کنند و شهری ویران و اقتصادی از هم گسیخته به نسل‌های بعد تحویل دهند؟
غرب بندرعباس، با تمام صنایع بزرگ و پتانسیل‌های اقتصادی خود، در نقطه‌ای حساس از تاریخ ایستاده است. یا باید مسیر اصلاح و پایداری را انتخاب کند و خود را با واقعیت‌های اقتصاد مدرن تطبیق دهد، یا با ادامه اتکای کورکورانه به یارانه‌ها و نادیده گرفتن هزینه‌های واقعی، آینده‌ای پرچالش برای خود و نسل‌های بعد رقم بزند.
انتخاب امروز ما، اثری ماندگار بر فردا خواهد داشت. همان‌گونه که وینستون چرچیل هشدار داده است: “مسئولیت، بهایی است که برای عظمت می‌پردازیم.” اکنون زمان آن است که بندرعباس مسئولیت تاریخی خود را بپذیرد و با تصمیماتی شجاعانه، آینده‌ای روشن‌تر و پایدارتر برای همه رقم بزند.
در جهانی که اقتصادهای پیشرو به سمت صنایع سبز و پایداری اقتصادی حرکت می‌کنند، صنایع سنتی غرب بندرعباس، با ساختار کنونی خود، در خطر عقب‌ماندگی قرار دارند. فشارهای بین‌المللی برای کاهش انتشار کربن، کاهش منابع یارانه‌ای به‌دلیل محدودیت بودجه دولت و افزایش آگاهی اجتماعی از پیامدهای زیست‌محیطی، می‌تواند این صنایع را به نقطه بحران برساند.
 

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

جلسه تعیین دستمزد به یکشنبه هفته آینده موکول شد