05

دی

1403


اقتصادی

05 دی 1403 08:20 0 کامنت

 شکلات دبی؛ از بازسازی هویت تا نادیده‌گرفتن میراث تمدنی هرمزگان 
در جهانی که اقتصاد فرهنگی به یکی از قدرتمندترین ابزارهای سیاست‌گذاری تبدیل شده، گاهی یک محصول به‌ظاهر ساده، چون شکلات، می‌تواند نماینده‌ای برای ساختن هویت ملی و برندسازی بین‌المللی شود. شکلات دبی نمونه‌ای بی‌بدیل از ترکیب علم اقتصاد، مارکتینگ و مهندسی فرهنگی است که به امارات متحده عربی اجازه داده تا از دل شن‌های بیابان، روایتی نوین و جهانی بسازد. این در حالی است که در ایران، میراثی به‌مراتب غنی‌تر و ارزشمندتر، در سایه‌ی غفلت و مدیریت ناکارآمد، همچنان ناشناخته مانده است.

شکلات دبی فراتر از یک محصول
شکلات دبی تنها یک خوراکی نیست. این شکلات، داستانی از هوش و درایت است. با استفاده از تکنیک‌های پیشرفته مارکتینگ، توانسته است ترکیبی ساده از پسته، رشته کادایف و شکلات را به یک محصول فرهنگی جهانی تبدیل کند. در علم مارکتینگ، چنین موفقیتی را می‌توان نتیجه «خلق هویت نمادین» دانست؛ فرآیندی که طی آن، یک محصول به چیزی فراتر از کالای فیزیکی تبدیل می‌شود و به نماد فرهنگی، تجربه‌ی حسی و در نهایت، یک برند جهانی بدل می‌گردد.
مهندسی فرهنگی: امارات، به‌جای تکیه بر میراث گذشته، هویت فرهنگی خود را به‌صورت هدفمند طراحی کرده است. این کشور با بهره‌گیری از اصول «مهندسی هویت»، توانسته است شکلات دبی را به بخشی از تصویر جهانی خود تبدیل کند؛ تصویری که لوکس، مدرن و در عین حال ریشه‌دار در سنت‌های عربی است.
اقتصاد خلاق: شکلات دبی محصول یک اقتصاد خلاق است که ارزش‌های فرهنگی را به ابزارهای اقتصادی تبدیل می‌کند. امارات، با سرمایه‌گذاری هوشمندانه، توانسته است از دل یک دسر، جریانی اقتصادی بسازد که نه تنها سودآوری مالی دارد، بلکه در تقویت «قدرت نرم» این کشور نیز مؤثر است.
مارکتینگ احساسی: شکلات دبی، با روایت‌سازی و استفاده از تصاویر ویدئویی جذاب، توانسته است احساسات مخاطبان را درگیر کند. این شکلات، نه تنها یک طعم، بلکه یک حس است؛ حسی که به‌خوبی در بازار جهانی قابل عرضه است.

هرمزگان گنجینه‌ای در سکوت
در گوشه‌ای از جهان، در جنوب ایران، سرزمینی نهفته است که هر ذره از خاک آن با تاریخ سخن می‌گوید. هرمزگان، این گوهر تابناک اما خاموش، همچون گنجینه‌ای است که کلیدهای آن در دست غفلت مانده است. میناب، بستک، قشم و ده‌ها شهر و روستای دیگر، میراث‌داران تمدنی هستند که هزاران سال در برابر بادها و موج‌ها ایستاده‌اند، اما اکنون در سکوتی غریب، تماشاچی فروپاشی خود شده‌اند. اینجا، داستان‌هایی به وسعت تاریخ و طعمی به شیرینی فرهنگ نهفته‌اند: کلوچه‌های میناب، با بوی سنت و اصالت؛ شیرینی‌های بستک، گواه هنر آشپزی کهن؛ حلواهای قشم، یادگاری از سفرهای دریایی و تجارت‌های قدیم. اما این گنجینه‌ها، نه تنها به نمادی جهانی تبدیل نشده‌اند، بلکه حتی در خانه‌ی خود نیز بی‌صدا مانده‌اند.

چرا این میراث غنی، گم‌شده در سکوت است؟
شکست در مهندسی فرهنگی و تاریخ در برابر بی‌برنامگی:
بر خلاف دبی که هر المان کوچک خود را با هوشمندی به “روایت ملی” تبدیل کرده، هرمزگان همچنان در چنگال بی‌برنامگی گرفتار است. امارات با استفاده از علم مهندسی فرهنگی، هویتی را طراحی کرده که با روایت‌های جذاب، به جهان ارائه شده است. اما در هرمزگان، روایات غنی تاریخی و فرهنگی این سرزمین، در سایه‌ی نداشتن یک استراتژی روشن و سیستماتیک برای مدیریت فرهنگی، به دست فراموشی سپرده شده‌اند.

نابودی سرمایه‌های فرهنگی در نبود اقتصاد خلاق:
اقتصاد خلاق، مفهومی است که از فرهنگ به‌عنوان ابزاری برای تولید ثروت استفاده می‌کند. در این چارچوب، محصولات فرهنگی مانند کلوچه‌ها و حلواهای هرمزگان، می‌توانستند تبدیل به دارایی‌های اقتصادی شوند که نه تنها بازتاب‌دهنده فرهنگ منطقه‌اند، بلکه نیرویی برای توسعه اقتصادی محسوب می‌شوند. اما هرمزگان، با همه‌ی ظرفیت‌های خود، نتوانسته است وارد چرخه‌ی اقتصاد خلاق شود.

غفلت از اصول مارکتینگ بین‌المللی؛ داستان‌هایی که هرگز روایت نشدند:
در دنیای امروز، روایت‌سازی یکی از قدرتمندترین ابزارهای مارکتینگ است. هر محصول فرهنگی، اگر با یک داستان جذاب همراه باشد، می‌تواند به یک نماد جهانی تبدیل شود. اما هرمزگان، با تمام داستان‌های هزاران ساله‌اش، حتی یک ویدئوی ساده‌ی تبلیغاتی هم تولید نکرده است. در حالی که شکلات دبی با استفاده از تصاویر حرفه‌ای و روایت‌های احساسی، دل‌های میلیون‌ها نفر را تسخیر کرده، میراث هرمزگان همچنان در انتظار کسی است که آن را بشناسد و روایت کند.

تقابل دو روایت؛ ساختن یا از دست دادن؟
شکلات دبی، نمادی از ساختن هویت فرهنگی در دنیای مدرن است؛ هویتی که از دل خلأ، با هوشمندی و سرمایه‌گذاری خلق شده است. اما هرمزگان، با تمام غنای فرهنگی و تاریخی خود، همچنان درگیر چالش‌های بنیادی است که مانع از شکوفایی آن می‌شود.
در علم اقتصاد فرهنگی، هر المان فرهنگی می‌تواند به یک کالای نمادین تبدیل شود. اما این فرآیند، نیازمند توجه به اصول زیر است:
بازسازی روایت تاریخی: شهرهای هرمزگان باید داستان‌های خود را با زبانی جهانی بازگو کنند.
سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های فرهنگی: برای رقابت با نمونه‌هایی چون شکلات دبی، نیاز به زیرساخت‌هایی است که بتوانند میراث فرهنگی را به محصولات قابل عرضه در بازار تبدیل کنند.
خلق تجربه‌های حسی: شکلات دبی، نه تنها یک محصول بلکه یک تجربه است. محصولات فرهنگی هرمزگان نیز باید بتوانند چنین تجربه‌ای را برای مخاطبان جهانی ایجاد کنند.

آینده‌ای که می‌توانست باشد
تصور کنید اگر کلوچه‌های میناب، با بسته‌بندی‌های مدرن و روایت‌هایی از تاریخ و فرهنگ این منطقه، در فروشگاه‌های لوکس جهانی به فروش می‌رسید یا اگر حلوای قشمی، در کنار چای‌های عربی، به نمادی از مهمان‌نوازی ایرانی تبدیل می‌شد؛ این محصولات، نه تنها می‌توانستند اقتصاد هرمزگان را متحول کنند، بلکه تصویری قدرتمند از فرهنگ ایرانی در سطح جهانی ارائه می‌دادند.اما برای تحقق این آینده، هرمزگان باید از سکوت خارج شود. این استان باید از اصول علم فرهنگ، اقتصاد خلاق و مارکتینگ بهره ببرد تا بتواند جایگاه واقعی خود را در جهان پیدا کند.

فرصتی میان شکوه و فراموشی
شکلات دبی، اثباتی است بر این حقیقت تلخ و شیرین: فرهنگ، تنها زمانی جهانی می‌شود که جسارت روایت داشته باشد. اما اگر در سکوت فرو رود، نه فقط از حافظه‌ها محو می‌شود، بلکه از چرخه اقتصاد و هویت نیز کنار گذاشته خواهد شد. هرمزگان، با تاریخ غنی و میراثی کهن، در نقطه‌ای ایستاده است که هر انتخابش می‌تواند آینده‌ای متفاوت بسازد. آیا این گنجینه فرهنگی، با بهره‌گیری از دانش و جسارت، می‌تواند جهان را به پای اصالتش بکشاند؟ یا در انفعال و غفلت، به قصه‌ای از فرصت‌های از دست رفته تبدیل خواهد شد؟ و حالا، این پرسش مستقیم به شما مخاطب است: اگر روزی در خیابان‌های پاریس یا دبی، به جای شکلاتی که نماینده فرهنگ دیگری است، کلوچه میناب یا حلوا قشمی را به‌عنوان نماد هرمزگان ببینید، چه حسی خواهید داشت؟ شاید همین سؤال ساده، پاسخ تمام آینده‌ای باشد که پیش روی ماست.

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img