چرخه‌‍ باطل همیشه خواستن؛ چرا دیگر هیچ چیز ما را خوشحال نمی‌کند؟

 ریشه‌های میل: شرطی‌سازی و شستشوی مغزی

خواسته‌ها و امیال بی‌پایان ما در خلاء متولد نمی‌شوند. ما دائماً با پیام‌هایی که اغلب ظریف و موذیانه هستند، بمباران می‌شویم. این پیام‌ها به ما می‌گویند دارایی‌ها، موقعیت‌ها و کالاهای خاصی وجود دارند که کلید خوشبختی و موفقیت هستند. این "شستشوی مغزی"، از منابع مختلفی سرچشمه می‌گیرد. گاهی اوقات این تاثیر اطرافیان است که دارایی‌های ارزشمند خود را به نمایش می‌گذارند و ناخواسته احساس کمبود را در ما ایجاد می‌کنند. اما اغلب، این رسانه‌ها هستند که بی‌وقفه محصولات و سبک‌های زندگی مصرف‌گرایانه را تبلیغ می‌کنند و آن‌ها را با جلوه‌یی از مطلوبیت و رضایت همراه می‌کنند. 
در مورد این موضوع فکر کنید: چند بار بعد از دیدن یک تبلیغ یا یک فیلم، هوس ناگهانی خرید چیزی را داشته‌اید؟ رسانه‌ها نیروی قدرتمندی هستند که ادراکات ما را شکل می دهند و نیازهای مصنوعی ایجاد می‌کنند. این موضوع نشان می‌دهد که چقدر راحت می‌توانیم تحت تأثیر رسانه و تبلیغات قرار بگیریم تا چیزهایی را بخواهیم که ممکن است تا قبل از این حتی به آن‌ها فکر نکرده‌ایم.  

توهم خوشبختی ماندگار: اثر لامبورگینی

مشکل این است که این میل شرطی اغلب به ناامیدی منجر می‌شود. ما انتظاراتی در مورد اینکه چگونه یک دارایی زندگی ما را متحول می‌کند، در خود ایجاد می‌کنیم، اما در نهایت متوجه می‌شویم که واقعیت چنین  نیست.  این همان چیزی است که محققان روانشناسی آن را "اثر لامبورگینی" می‌نامند، بسیاری از مردان رویای داشتن یک ماشین اسپرت رده بالا را در سر می‌‍پرورانند و زندگی پر زرق و برق و با پرستیژی را متصور می‌شوند، اما واقعیت می‌تواند کاملا متفاوت باشد. نگرانی دائمی در مورد آسیب یا سرقت کالاهای لوکس و درک این موضوع که این کالاها به طور جادویی مشکلات زندگی را حل نمی‌کنند، می‌تواند به سرعت هیجان اولیه را از بین ببرد. گاهی اوقات، دارایی‌ها با علایق ما همسو می‌شوند. به عنوان مثال، یک سوارکار متخصص ممکن است روی اسب‌های گران قیمت سرمایه‌گذاری کند، زیرا واقعاً عاشق این ورزش و ارتباط با این حیوانات است. این یک نوع متفاوت از میل است که توسط اشتیاق واقعی و درونی به جای فشار خارجی هدایت می شود. با این حال، برای بسیاری، دنبال کردن میل به داشتن دارایی‌های مادی تبدیل به دویدن روی یک تردمیل می‌شود و دائماً بدون اینکه رضایتی پایدار پیدا کنند، «کالای» بعدی را تعقیب کرده و هرگز هم نمی‌رسند.

اقتباس لذت‌گرا: محو شدن سریع

یکی از دلایل کلیدی که باعث می‌شود دارایی‌های مادی نتوانند شادی پایدار را به ارمغان بیاورند، پدیده‌ای است به نام سازگاری لذت‌گرا . به عبارت ساده، ما خیلی سریع به کالاها و اشیا عادت می‌کنیم. ماشین جدید،  خانه رویایی، لباس برند و غیره یک افزایش موقتی در احساس لذت را فراهم می‌کنند، اما این احساس لذت خیلی زود از بین می‌رود. ما خود را با شرایط جدید وفق می‌دهیم و هیجان اولیه از بین می‌رود و در نهایت مجددا در پی احساس لذتی جدید روانه می‌شویم.  این امر به ویژه زمانی صادق است که میل ما به جای اشتیاق واقعی توسط عوامل بیرونی هدایت می‌شود. 
اگر چیزی بخریم تا دیگران را تحت تأثیر قرار دهیم یا به این دلیل که به ما گفته شده است که ما را خوشحال می‌کند در پی خرید آن برویم، احتمالاً رضایت حاصل از این عمل کوتاه مدت خواهد بود.
نیاز اساسی برای کسب احساس رضایت یا برآورده شدن نیاز به لذت باقی می‌ماند و ما را به دنبال راه حل بعدی می‌کشاند و در نتیجه چرخه خواستن را تداوم می بخشد.

تله مادی: بخشش قدرت ما

یکی دیگر از جنبه های خطرناک مصرف‌گرایی ارتباط آن با احساس ارزشمندی ماست . وقتی ارزش خود را بر اساس آنچه داریم تعریف می‌کنیم، قدرت درونی خود را از دست می‌دهیم. ما به اعتبار خارجی وابسته می‌شویم و دائماً به دنبال تأیید دیگران هستیم. این امر به ویژه در وسواس به برچسب‌های مخصوص برندها مشهود است. مردم اغلب اقلام گران قیمت را می‌خرند، نه به این دلیل که واقعاً از کیفیت یا طراحی آن خوششان می‌آید، بلکه به این دلیل که معتقدند این برند دیگران را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این نوع تفکر باعث ایجاد حس شکننده‌ای از ارزش خود می‌شود. اگر ارزش ما به دارایی‌هایمان گره بخورد، در برابر عقاید و قضاوت‌های دیگران آسیب‌پذیر می‌شویم. اگر جدیدترین ابزارها یا مارک‌های روز را نداشته باشیم، می‌ترسیم که  دیده نشویم . آزادی واقعی از جدا کردن ارزش خود از دارایی‌های مادی و تمرکز بر ارزش‌‎های درونی و شخصیت خود حاصل می شود.

استراتژی تسلط بر دنیای مادی

خبر خوب این است که می‌توانیم از این چرخه خواستن رها شویم و خوشبختی واقعی را پیدا کنیم. این روند نیاز به تلاش آگاهانه و تغییر دیدگاه دارد، اما پاداش آن بسیار زیاد است.  در ابتدا پرورش آگاهی را آغاز کنید. رگبار مداوم پیام‌هایی را که برای ایجاد احساس بی‌کفایتی و ایجاد خواسته‌های مصنوعی طراحی شده‌اند، بشناسید. انگیزه‌های پشت خواسته‌های خود را زیر سوال ببرید. آیا چیزی را می‌خرید که واقعاً به آن نیاز دارید یا می‌خواهید دیگران را تحت تأثیر قرار دهید یا جای خالی حسی درونی را پر کنید؟ تجارب را اولویت بندی کنید. تمرکز خود را از داشتن چیزها به ایجاد تجربیات تغییر دهید. روی سفر، یادگیری مهارت‌های جدید یا گذراندن وقت با عزیزان سرمایه‌گذاری کنید. این تجربیات خاطرات ماندگاری ایجاد می‌کنند و به زندگی غنی‌تر و رضایت‌بخش‌تر کمک می‌کنند.
قدردانی را تمرین کنید و قدر آنچه را که دارید بدانید. تمرکز بر قدردانی در کاهش میل به داشتن چیزهای بیشتر کمک می‌کند. هر روز زمانی را برای اعتراف به چیزهای خوب زندگی خود، چه بزرگ و چه کوچک، اختصاص دهید. زندگی خود را ساده کنید. خانه و ذهن خود را از شلوغی رها کنید. کاهش مقدار وسایلی که دارید می‌تواند فضای ذهنی را آزاد کند و استرس را کاهش دهد . بر کیفیت به جای کمیت تمرکز کنید و مواردی را انتخاب کنید که واقعاً به زندگی شما ارزش می بخشد. در گام بعدی، ارزش‌های خود را تعریف کنید و آنچه را که واقعاً برای شما مهم است، شناسایی کنید. علایق، اهداف و ارزش‌های اصلی شما چیست؟ هنگامی که هزینه‌های خود را با ارزش‌های خود هماهنگ می‌کنید، به احتمال زیاد رضایت پایداری خواهید داشت.
در برابر فشار اجتماعی مقاومت کنید و اجازه ندهید نظرات دیگران انتخاب‌های شما را شکل دهد. آنچه را که دوست دارید بپوشید و بر اساس ارزش‌های خود زندگی کنید. اعتماد واقعی از درون می‌آید، نه از اعتبار سنجی خارجی.
دنیای مادی می‌تواند نیروی قدرتمندی باشد، اما ما این قدرت را داریم که نحوه‌ی تعامل با آن را انتخاب کنیم. با پرورش آگاهی، اولویت دادن به تجربیات و تمرکز بر ارزش‌هایمان، می‌توانیم از چرخه خواستن رها شویم و زندگی‌هایی با شادی و رضایت واقعی ایجاد کنیم. منظور این نیست که به طور کلی دارایی های مادی را رد کنیم، بلکه در مورد تسلط بر آن‌ها به جای اینکه اجازه دهیم آن‌ها بر ما مسلط شوند، صحبت می‌کنیم.