27

آبان

1404


اجتماعی

03 مهر 1404 10:38 0 کامنت

فشار تحصیلی در بستر روانشناسی رشد

از دیدگاه اریک اریکسون، نوجوانی دوره‌ی بحران «هویت در برابر سردرگمی نقش» است. در این مرحله، نوجوان می‌کوشد بفهمد کیست، چه می‌خواهد و چه مسیری برای زندگی‌اش مناسب‌تر است. والدین نقش مهمی در این روند دارند: آن‌ها می‌توانند با حمایت، گفتگو و فراهم کردن فرصت‌های تجربه، نوجوان را در مسیر کشف هویت یاری کنند. اما هنگامی که والدین به‌جای همراهی، نسخه ‌ای از پیش تعیین ‌شده برای موفقیت فرزند می‌پیچند و او را به سوی آن هل می‌دهند، بحران رشدی به‌جای حل‌شدن، تشدید می‌شود. فشار تحصیلی از نوع سازنده، فشار ملایمی است که نوجوان را به تلاش و پشتکار تشویق می‌کند شبیه وزنه‌ای سبک که عضلات اراده و خود انضباطی را تقویت می‌کند. اما زمانی که این فشار به حد افراط می‌رسد، نوجوان احساس می‌کند بارِ سنگینی بر دوشش نهاده‌اند که هیچ تناسبی با توان او ندارد. نتیجه‌ی چنین شرایطی معمولا اضطراب امتحان، بی‌انگیزگی و حتی طغیان در برابر اقتدار والدین است. والدینی که تصور می‌کنند سخت‌گیری بیشتر، نتیجه‌ی بهتر می‌دهد، از یک نکته‌ی اساسی غافل می‌شوند: یادگیری و موفقیت زمانی پایدار می‌شود که نوجوان درونی‌ترین انگیزه‌ی خود را پیدا کند، نه زمانی که صرفا برای ارضای توقع دیگران درس بخواند.

فشار تحصیلی به‌مثابه بازتولید اجتماعی

فشار والدین بر فرزندان برای ورود به دانشگاه، تنها یک مسئله‌ی خانوادگی نیست، بلکه ریشه در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی دارد. در جامعه‌ای که مدرک دانشگاهی همچون سرمایه‌ای نمادین عمل می‌کند، خانواده‌ها با ترس از سقوط طبقاتی یا جا ماندن از قافله‌ی پیشرفت، فرزندانشان را تحت فشار قرار می‌دهند. پی‌یر بوردیو جامعه ‌شناس فرانسوی، معتقد بود نظام آموزشی در بسیاری موارد به بازتولید نابرابری‌های اجتماعی کمک می‌کند. دانشگاه در ظاهر راهی برای ارتقا است، اما در عمل، اغلب به بازتولید امتیازهای طبقات برخوردار منجر می‌شود.

خانواده‌های طبقه‌ی متوسط و مرفه با دسترسی به منابع مالی، کلاس‌های خصوصی و مشاوران آموزشی، مسیر موفقیت تحصیلی را برای فرزندانشان هموار می‌کنند. در این میان، نوجوانانی از خانواده‌ های کم‌ برخوردار زیر بار انتظاراتی قرار می‌گیرند که امکان تحققشان محدود است. از این زاویه، فشار والدین نه فقط محصول نگرانی‌های فردی، بلکه بازتابی از رقابتی نابرابر در ساختار اجتماعی است رقابتی که فرزندان را به میدان مسابقه‌ای بی‌پایان می‌کشاند، بی ‌آنکه همیشه تضمینی برای رفاه یا رضایت در آینده وجود داشته باشد.

فشار تحصیلی و سلامت روانی نوجوانان

شواهد علمی نشان می‌دهد فشار بیش از حد والدین پیامدهای جدی بر سلامت روان نوجوانان دارد. پژوهش‌های متعدد در ایران و جهان حاکی از آن است که نوجوانانی که والدینشان انتظارات افراطی دارند، سطح بالاتری از اضطراب، افسردگی و حتی افکار خودآسیب ‌رسانی را تجربه می‌ کنند. فرسودگی تحصیلی اصطلاحی است که روانشناسان برای توصیف حالتی به‌کار می‌برند که نوجوان در آن احساس می‌کند تلاش‌هایش بی‌معناست و انرژی روانی‌اش تحلیل رفته است.

نشانه‌های بالینی فشار بیش از حد شامل بی ‌خوابی، کاهش تمرکز، شکایت‌های جسمانی (مانند سردرد و معده‌درد)، و افت عملکرد تحصیلی است. به بیان دیگر، همان فشاری که والدین با نیت ارتقای عملکرد اعمال می‌کنند، می‌تواند نتیجه‌ای معکوس داشته باشد. از منظر رفتاری نیز، نوجوانان ممکن است به پرخاشگری، دروغگویی یا حتی ترک تحصیل روی آورند تا از این فشار بگریزند. برخی دیگر به دنیای مجازی و شبکه‌های اجتماعی پناه می‌برند، جایی که احساس می‌کنند ارزششان مستقل از معدل و رتبه‌ی کنکور تعریف می‌شود.

موفقیت تحصیلی در برابر موفقیت واقعی زندگی

یکی از نقدهای اساسی رویکرد انتقادی به گفتمان مسلط جامعه، تعریف محدود از موفقیت است. در این روایت، موفقیت مساوی است با ورود به دانشگاه‌های معتبر، گرفتن مدرک عالی و سپس یافتن شغلی پر درآمد. اما آیا واقعا زندگی تنها در این مسیر خلاصه می‌شود؟ واقعیت این است که بسیاری از افراد موفق در عرصه‌های هنر، ورزش، کار آفرینی یا حتی فعالیت‌های اجتماعی، مسیر دانشگاهی مرسومی را طی نکرده‌اند. موفقیت را می‌توان به‌ گونه‌ای دیگر تعریف کرد: یافتن مسیری که با استعدادها، علایق و ارزش‌های فرد هماهنگ باشد. برای برخی، این مسیر از دل دانشگاه می‌گذرد، اما برای برخی دیگر از کارگاه‌های فنی، کلاس‌های هنری یا حتی تجربه‌ی مستقیم کار در جامعه آغاز می‌شود. اصرار والدین بر مسیر دانشگاهی، بدون توجه به تفاوت‌های فردی فرزند، گاه نوعی یکسان‌سازی تحمیلی است که به‌جای پرورش خلاقیت، آن را سرکوب می‌کند. جامعه ‌ای که همه‌ی فرزندانش تنها یک مسیر را دنبال کنند، به‌زودی از تنوع استعدادها و نوآوری تهی خواهد شد.

فشار والدین و روابط خانوادگی

فشار تحصیلی صرفا به حوزه‌ی آموزش محدود نمی‌شود، بلکه بر روابط عاطفی درون خانواده نیز اثرگذار است. هنگامی که فرزند احساس کند ارزشمندی‌‌اش تنها به نمرات و قبولی دانشگاه وابسته است، رابطه‌ی او با والدین به رابطه‌ای مشروط تبدیل می‌شود: «دوستت داریم اگر موفق شوی.» این شرطی‌‌سازی عاطفی می‌تواند اعتماد و دلبستگی امن را تضعیف کند. از سوی دیگر نوجوانان در چنین شرایطی معمولا سکوت می‌کنند یا در برابر والدین جبهه می‌گیرند. گفتگو جای خود را به سرزنش می‌دهد و خانه از فضای امن به میدان نبردی روزمره بدل می‌شود. این گسست ارتباطی نه ‌تنها به زیان رشد فردی نوجوان است، بلکه سلامت روان کل خانواده را تهدید می‌کند.

رویکرد میان‌فرهنگی

نگاه به فرهنگ‌های مختلف نشان می‌دهد فشار تحصیلی والدین همواره یکسان نیست. در جوامع شرقی و جمع‌گرا، از چین گرفته تا ایران، موفقیت فرزند اغلب معادل حفظ آبرو و وجهه‌ی اجتماعی خانواده است. در نتیجه، فشار تحصیلی ریشه‌ای فرهنگی دارد که والدین را حتی بیش از خود فرزندان مضطرب می‌کند. در مقابل، جوامع غربی که بر فردگرایی و خود مختاری تاکید دارند، گرچه از فشارهای تحصیلی بی‌نصیب نیستند، اما عموما استقلال انتخاب نوجوانان بیشتر محترم شمرده می‌شود. البته در سال‌های اخیر، حتی در کشورهای غربی نیز پدیده‌ای به نام والدین هلی‌کوپتری رواج یافته که نماد کنترل افراطی بر مسیر تحصیلی فرزندان است. این مقایسه نشان می‌دهد که فشار تحصیلی صرفا محصول نگرانی‌های فردی نیست، بلکه در بستر فرهنگی معنا پیدا می‌کند. راه‌حل نیز نمی‌تواند نسخه‌ای واحد باشد، بلکه باید حساسیت‌های فرهنگی و ارزش‌های هر جامعه را در نظر بگیرد.

چه میزان فشار مناسب است؟

اگر فشار را به‌صورت طیفی در نظر بگیریم، دو سر این طیف آسیب‌زا هستند: سهل‌گیری افراطی که هیچ انتظاری از نوجوان ندارد و سخت‌گیری افراطی که او را در تنگنای نفس‌گیر قرار می‌دهد. نقطه‌ی میانه، جایی است که روانشناسان از آن با عنوان «انتظارات حمایتی» یاد می‌کنند.

انتظارات حمایتی یعنی والدین هدف‌گذاری واقع‌‌بینانه داشته باشند، به تلاش بیش از نتیجه اهمیت دهند و در کنار نوجوان بایستند، نه بالای سر او. در این الگو، والدین به‌جای آنکه نسخه‌ای آماده ارائه دهند، نوجوان را در فرایند تصمیم‌گیری مشارکت می‌دهند، به او گوش می‌سپارند و علایقش را جدی می‌گیرند. چنین فشاری نه‌تنها مانع رشد نمی‌شود بلکه به نوجوان می‌آموزد چگونه برای رسیدن به اهداف شخصی تلاش کند. این همان «وزنه‌ی سبک» است که عضلات روانی را تقویت می‌کند.

پرسش آغازین ما «چه میزان فشار تحصیلی از سوی والدین مناسب است؟» پاسخ ساده‌ای ندارد، اما یک اصل روشن است: فشار زمانی سازنده است که به رشد هویت، خودمختاری و اعتماد به ‌نفس نوجوان کمک کند، نه زمانی که او را در مسیر از پیش تعیین ‌شده‌ی جامعه و والدین زندانی کند. جامعه‌ ی امروز نیازمند بازتعریف موفقیت است. موفقیت تنها ورود به دانشگاه نیست، بلکه توانایی زیستن در مسیری است که با استعدادها و ارزش‌های فرد هماهنگ باشد.

والدین اگر به‌جای تحمیل نسخه‌های آماده، فرزندان خود را در کشف این مسیر یاری کنند، نه‌ تنها سلامت روان آنان را تضمین کرده‌اند، بلکه جامعه‌ای متنوع‌ تر و خلاق‌تر خواهند ساخت. به بیان ساده، بهتر است به‌جای جمله‌ی «باید به دانشگاه بروی و موفق شوی»، جمله‌ای دیگر را تمرین کنیم: «می‌خواهم راهی را پیدا کنی که در آن احساس رضایت و شکوفایی کنی، و من در کنارت هستم».

دیدگاه ها (0)
img

اقدامات پیشگیرانه آنفلوانزای فوق‌حاد پرندگان در مرغداری‌های کشور

حذف عوارض آب مجازی از پنج محصول کشاورزی

الکترونیکی شدن پاسپورت‌های دست‌نویس مهاجرین و صدور گواهینامه رانندگی برای دارندگان کارت آمایش

استقلال در تلاش برای باز شدن پنجره نقل‌و انتقالات

قرعه آزادکاران ایران در بازی‌های کشورهای اسلامی مشخص شد

دختر پرتابگر دیسک ایران ششم شد

باند سارقان مسلح در عملیات پلیس زاهدان به هلاکت رسیدند

ایجاد شهر ایمن و جامعه تاب‌آور نیازمند آموزش و رعایت الزامات ایمنی است

خودرو، صدرنشین فهرست دریافت‌کنندگان ارز وارداتی شد

سامانه خدمات یارانه نقدی راه‌اندازی شد/ امکان تبدیل یارانه نقدی به کالابرگ

ایران دومین قدرت جهان در ذخیره‌سازی سلول‌های بنیادی

کشف گردش مالی مشکوک ۲۴۹۰ میلیارد ریالی در یک شرکت صوری در هرمزگان

پیروزی مقتدرانه تیم کبدی بانوان ایران مقابل لهستان در قهرمانی جهان

موافقت دولت با لایحه افزایش مستمری بازنشستگان دولتی / اضافه‌کار و مزایای رفاهی مشمول کسور بازنشستگی شد

آغاز خرید سهام خرد بانک آینده / بیش از ۲۹۰ میلیون سهم در اولین روز معامله شد

خـبر فوری:

ماجرای درگیری مسافران پرواز هواپیمایی اروان در بندرعباس