03

آذر

1403


اقتصادی

16 دی 1391 09:49 0 کامنت

صبح ساحل، اقتصادی _ دردنیایی که مفهوم رسانه وحتی نام ابزار ارتباطات جمعی نیز تغییریافته ونمی توان تنها به رادیو، تلویزیون وروزنامه‌، رسانه گفت وآنها را یگانه راه ارتباط با افکار عمومی دانست، آشکار است که اتفاقات مهمتری درعرصه‌ی رسانه روی داده است. در فضایی که اینترنت مرزها را نادیده گرفته و فراتر از آنچه که فکر می‌کنیم تا اتاق کارخانه‌مان نیز پیش‌رفته است شاید بحث از داشتن رسانه‌های محلی درابعاد استانی که تنها پوشش خبری ابعاد جغرافیایی منطقه‌ای به نام هرمزگان را دربرداشته باشند، سخنی خارج از شرایط اکنون جهانی وکشوری باشد.

چندین دلیل بدیهی وجود داشته ودارد که سالهاست برای ورود به عرصه‌ی رسانه‌ی کشوری دیرکرده‌ایم و وقتی به خودمان اجازه می‌دهیم نام هرمزگان را سرزمین اقتصادی ایران بگذاریم چگونه است با مولفه‌های توسعه پایدار آن بیگانه‌ایم؟ چگونه است که تاکنون نیاندیشیده‌ایم که با داشتن سهم ملی دراقتصاد کشور در دیگر حوزه‌ها چه سهمی داریم وشاید بتوان گفت آیا سهمی داریم؟ بارها دررسانه‌های محلی استان شاهد تیترهای درنکوهش فقدان نقش وسهمی در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و غیره کشور از سوی هرمزگان بوده‌ایم بی‌آنکه اندکی فکر کنیم تا چه اندازه برای رفتن به چنین سویی گامی برداشته‌ایم؟ بدون تردید وقتی همگی از آنچه هرمزگان توانسته ومی‌تواند درعرصه ملی به مدد آن تاثیر گذاریش را نشان دهد آگاهیم وآن‌ همان موقعیت جغرافیایی، دروازه تجارت ایران، بودن، استفاده از کرانه‌های ساحلی طولانی، دارابودن جزایرمتعدد، صنایع‌بزرگ درمناطق آزاد تجاری واقتصادی وبسیاری دیگر از امتیازات منحصربه‌فرد است. شاید که نه بلکه سالهاست برای سخن‌گفتن وقلم‌زدن درعرصه‌ی ملی تاخیر داشته‌ایم اکنون که پا درعرصه‌ی ملی درحوزه‌ی رسانه به عنوان یکی از بی‌بدیل‌ترین عناصرتوسعه پایدار هر منطقه، گذاشته‌ایم می‌توان آن‌ها را رویدادی بزرگ‌تر از توسعه نامید چه بسا بستری که رسانه به عنوان مهم‌ترین پیونددهنده‌ی افکار واندیشه‌ها جهان با ابعاد منطقه‌ای فراهم می‌سازد، سرعت و عمق توسعه پایدار را تغییردهد. تولید فکر واندیشه محلی در منطقه اما درابعادملی وبه اشتراک‌گذاری آن در سطح کشوری علاوه‌براینکه برهویت و غنای فرهنگی، سیاسی واجتماعی هرمزگان می‌افزاید به این امر کمک می‌کند که دیگر کسی با ادبیات سیاسی، اجتماعی وفرهنگی استان درکشور غریبه نباشد.

سال 2006 مجله اکونومیست با تیتری به عنوان «چه کسی روزنامه را کٌشت» از روزگار سخت وضعیت اقتصادی روزنامه‌ها در دنیا خبرداد و حال درکشوری که روزنامه‌نگاریش قدمتی چندان زیادی نسبت به سایرکشورها ندارد می‌توان گفت، شرایط اقتصادی روزنامه‌ها نیزدرزمانه‌ای که جایگزین‌های بسیاری برای مراجع ومنابع خبری، بازاریابی، تبلیغات وحتی گزارش آگهی‌ها پیدا شده، با عبارتی به نام بحران مواجه نیست.

آری ورود به عرصه‌ی کشوری هزینه‌ها را گرچه سنگین‌ترمی‌کنداما این حضور بستری است برای توسعه‌ی پایدار وهرچه بیشتر هرمزگان.

اما شایدبتوان از ارتقاء سطح روزنامه‌نگاری استان به عنوان یکی دیگر از پیامدهای چنین حضوری نام برد گرچه سابقه‌ی 28 ساله‌ی روزنامه‌نگاری با وجود نشریه‌ای به نام صبح‌ساحل گنجینه و تجربه‌ای ارزشمند است اما حضور درعرصه‌ی ملی محکی است برای ارتقاء هرچه بیشتر سطح روزنامه‌نگاری درهرمزگان.

شاید تاثیررشد رسانه‌ها درتوسعه‌ی پایدار مناطق را نتوان درکوتاه‌مدت به نظاره نشست اما بدون تردید اکنون ودرحال‌حاضر اتفاقی بزرگ‌تر از توسعه روی داده که سال‌های بعدمی‌توان نتایجش را دید، اتفاقی که درعرصه‌ی ملی بسیار سخت‌تر وطاقت‌فرساتر از گذشته خواهد بود اما برای ایستادن برفراز قله چیزی مهمتر از پشتکار نیست ومی‌توان گفت راهی که اکنون صبح‌ساحل در پیش‌گرفته؛ راهی است که تمامی آنانی که هرمزگان را برای زندگی انتخاب کرده یا می‌کنند باید با آن همراه شوند راهی که روبه افق توسعه پایدار استان وکشور خواهد داشت.  

دیدگاه ها (0)
img