03

آذر

1403


حوادث

02 بهمن 1391 09:18 0 کامنت

صبح ساحل، حوادث _ با قدم های سنگین و دلی پر از درد تنهایی، بر سر آرامگاه پدر و مادرش در باغ دوم خواجه ربیع مشهد می رود . تا قبرها  را می بیند کمرش خم می شود بر روی قبرمی افتد صدای شیون جوان 19 ساله ، دل هر رهگذری را به درد می آورد چقدر دلش برای آنها تنگ شده است. یک سال از آن شب شوم گذشته است... 

مهدی  با پدر و مادرش به نام های آذر کمیلی و محمد رضا نوفرستی  و به همراه گروه 20 نفره از مشهد  به قصد تفریح راهی استان هرمزگان شد. این جوان  ساعات های خوشی در کنار خانواده و دوستان داشت. پس از ورود به بندرعباس دو نفر از گروه برای رفتن به قشم از آنها جدا و این گروه 23 نفره  راهی آبگرم گنو شدند. روز بعد، پس از رفتن به اسکله شهید حقانی، با اتوبوس دریایی که از قبل کرایه نموده بودند به جزیره هرمز رفتند. مهدی می گوید:"ساعت 8 و 30 دقیقه صبح  روز شنبه اول بهمن ماه  قصد سوار شدن به اتوبوس دریایی که از قبل کرایه کرده بودیم داشتیم  هنگام سوار شدن در شناور مذکور ، ناخداهای چند شناور دیگر به ناخدای شناور ما اعتراض کردند که الان نوبت ماست و چرا مسافران در این شناور سوار می شوند که ما گفتیم از قبل این شناور را رزرو کردیم". وی ادامه می دهد:"هوا آفتابی بود و دریا هم توفانی نبود  به اسکله هرمز رسیدیم و پس از گشتن دور جزیره. ساعت16و 30 دقیقه  با قرار قبلی به اسکله هرمز برگشتیم، اسکله باز و خیلی شلوغ بود و کسی  مانع سوارشدنمان نشد و نگفت دریا توفانی است، حتی زن و مردی می خواستند  سوار شناور ما بشوندکه ناخدا گفت ظرفیت تکمیل است. پدرو مادرم آخر شناور نشسته بودند و من صندلی جلو".  شناور با سرعت حرکت می کرد تا آنکه 15 دقیقه بعد وسط دریا، شناور ایستاد. ترس عجیبی بر دل سرنشینان ایجاد شد  ناگهان  ناخدا با عجله به سمت مسافران آمد و دودستی زد به سرش و گفت: "بدبخت و بیچاره شدیم، بنزین تمام کردم".  مهدی شاهد این حادثه می افزاید:"یکی از هم گروهانمان به نام آقای پرتویی با تلفن همراه خودش به راننده اتوبوسی که ما را به بندر آورده بود تماس گرفت و کمک خواست. اکثر سرنشینان حالشان بد شده بود و من نیز که حالت تهوع داشتم به بالای شناور رفتم و آن لحظه آخرین دیدار من و با پدر و مادرم بود". مهدی پس از گفتن این مطلب سکوت می کند ودوباره همان لحظه های تلخ جلوی چشمش ظاهر می شود. وی با صدای لرزان ادامه می دهد:"45دقیقه بعد یک شناور بزرگ امداد و نجات به نزدیک ما آمد، هوا تاریک شده بود،  شناور نمی توانست نزدیکی شناور ما پهلو بگیرد و دو بار به شناور ما برخورد کرد، اندکی از اتوبوس دریایی فاصله گرفت، لنگرش را به سمت ما پرتاب کرد در همین هنگام دو قایق عبوری هم آمدند، بنزین خواستیم گفتند بنزین نداریم آنها هم لنگری را پرتاب کردند و قرار شد با دو لنگر شناور را نگه دارند، وقتی شناور امداد طناب لنگر را پرتاب کرد، طناب به شناور ما نرسید".

 ناخدای قایق عبوری طناب را به اتوبوس دریایی  رساند و ناخدا آن را به جلوی شناور بست، قایق های کوچک رفتند، پس از بکسل کردن و طی مسافتی 60متری ناگهان همگی مسافران از ترس فریاد زدند که آب داخل شناور آمده است و همه تا زانو به زیر آب فرو رفته اند.این جوان ادامه می دهد:"وقتی آب به داخل شناور نفوذ کرد ناگهان دیدم عقب آن داخل آب رفت  با تکان های شناور به داخل آب افتادم و طناب را گرفتم و خود را به شناور امداد رساندم،من که  صحنه غرق شدن پدر و مادرم  را می دیدم  ازخدمه این شناور خواستم کمکشان کنند اما یکی از آنها گفت که  من دو سه ماه است حقوق نگرفته ام و دیگری هم گفت من به خاطر شما دستم شکست و همچنین ناخدا می گفت شناور من 4.5میلیارد تومان قیمت دارد و اگر غرق بشود بدبخت می شوم وبه همین سادگی   آب در عرض کمتر از 10دقیقه تمام شناور را فراگرفت و شناور به طور کامل زیر آب رفت..". وی علت این حادثه را  ضربه های شناور امداد نجات می داند که باعث سوراخ شدن اتوبوس دریایی شد و می گوید:"ساعت 23 به همراه 3 نفر دیگر با شناور امداد و نجات با اسکله رسیدیم، از آنجا با آمبولانس راهی بیمارستان شهید محمدی شدیم حالم بد بود و بیهوش شدم تا آنکه صبح روز بعد این اتفاق به گوش خانوادم رسید، دو روز بعداز این اتفاق من، دایی و عمویم   اجساد پدرو مادر، خاله، شوهر خاله و جاری خاله ام را تحویل گرفتیم و به مشهد انتقال دادیم".  فرودگاه مشهد شلوغ تر از روزهای دیگر بود خانواده های سانحه  دیدگان و همچنین خبرنگاران رسانه ها  در آنجا حضور داشتند و پس از ورود نجات یافتگان دورشان را گرفتند و... مهدی با گلایه از مسوولان می گوید:" در این یک ساله مسوولان قول های سرخرمن به ما دادند و هنوز پرونده در دست بررسی است چرا؟...."

مهدی   دارای دو خواهر است در حال حاضر دانشجوی ترم دوم مهندسی برق دانشگاه بیرجند است و پس از این اتفاق تلخ با خواهر کوچکم زهرا 7 ساله نزد پدر و مادر بزرگم زندگی می کند.

  مقصران؟

 تاج اعظم بهادری یکی از فرهنگیان بازنشسته که بازمانده حادثه یک بهمن ماه سال گذشته بود  و همسرش را به نام حسن عاملی  در این حادثه از دست داده است با بیان شب حادثه می گوید:"هنگامی که از اسکله حقانی سوار شدیم نه اسکله تعطیل بود و نه اعلام شده بود که دریا توفانی است. ما عجله ای نداشتیم اما شناور سرعت می رفت  به  همین موضوع باعث شد بسیاری از مسافران دچار تهوع و سرگیجه شوند. من حالم بد شده بود و روی عرشه حضور داشتم پس از نیم ساعت از شروع حرکت ناگهان شناور متوقف شدو...". وی می افزاید:"ما دو وکیل را برای پیگیری این پرونده انتخاب کردیم و متوجه شدیم پس از ماه ها انتظار یک تیم کارشناسی 3 نفره در دادگستری هرمزگان تشکیل شده و 70 درصد مقصر این حادثه  اداره کل بنادر ودریانوردی و 30 درصد را ناخدای شناور  اعلام شد اما با شکایت اداره کل  بنادرو دریانوردی ، این پرونده دوباره با هیات 5 نفره ارجاع شده است و  احتمالا تا یک سال دیگر باید منتظر نتایج باشیم".

بهادری با بیان اینکه ما یک گروه دوستانه 20نفری و اغلبمان بازنشسته فرهنگی بودیم. ما گاهی اوقات با یکدیگر به تورهای تفریحی می رفتیم می افزاید:" شناور ما نیز بسیار فرسوده بود و هیچ امکاناتی نداشت. حتی جلیقه های نجات هم به تعداد کافی نبود و 5جلیقه کم بود و بیشتر جلیقه ها نیز فرسوده و پاره بودند. ما 4نفر را که نجات پیدا کردیم به بیمارستان بردند و در آن جا استاندار به عیادت مان آمدند".

  با مقصران حادثه برخورد شود

حسن مرادیان نیز که همسرش بهجت تعالی مقدم را از دست داده است و به تنهایی با تنها دخترش زندگی می کند می گوید:" پس از این حادثه دردناک خواب به چشمم نیامده است و نمی دانم چطوری روز و شبم را گذراندم اما تا گرفتن نتایج رای، آرام  نمی نشینم  چنانکه وکلای ما هم اعلام کرده اند نظر کارشناس سازمان بنادر که در این مورد مقصر نیستندو ناخدا مقصر 100 در صدی است را رد کرده اند، اگر شناور امداد  موجب ضربه خوردن به شناور ما نمی شد و یا اقدام به بکسل نمی کرد این اتفاق روی نمی داد پس ما مقصر اصلی را اداره بنادر و دریانوردی می دانیم".  وی ادامه می دهد:"در همان اوایل حادثه، رسانه های بیگانه با ما تماس برقرار کردند ولی هیچ کدام از بازماندگان و خانواده مان، حاضر به گفتگو نشدیم نمی خواستیم بهانه دست دشمن دهیم". وی می گوید:"همه به نوعی تقصیر را به گردن یکدیگر می اندازند، ساعاتی پس از وقوع این حادثه،‌ علت بروز آن را عدم توجه ناخدای اتوبوس دریایی به هشدارها و همچنین اصرار مسافران برای جدا شدن این شناور از اسکله هرمز در شرایط نامساعد دریا، ذکر شده است در حالی ما اصلا اصرار به رفتن نداشتیم".

 مرادیان از مسوولان خواست بدون اغمارض ، رای صادر کنند و با مقصران حادثه به جدی برخورد گردد.

 اگرچنین اتفاقی برای خانواده  مسوولان  رخ می داد...

پیام اروین که عزادارمادرش شهنازالفتی است نیز در گفتگو با صبح ساحل  می گوید:"ساعت 2 بامداد دوم بهمن ماه از این حادثه تلخ باخبر شدم که فردای آن روز به بندرعباس آمدم و پی گیر ماجرا شدم،  استاندارهرمزگان پس از مراجعه به بیمارستان، قول مساعد دادکه  این پرونده در اسرع وقت رسیدگی و نتایج را اعلام می شود اما هنوز از جواب قطعی دادگستری هرمزگان خبری نیست. مادر من نیز مانند دیگر رفتگان  بازنشسته  آموزش و پرورش بود و خدمات زیادی برای کشورمان انجام دادند،دانش آموزان زیادی زیر دستش درس آموخته بودند نباید حقشان ضایع شود ،آنها الان نیستند  ولی ما هستیم باید از آنها دفاع کنیم".

وی ادامه می دهد:"چرا که بعضی از مسوولان، سرنشینان اتوبوس دریایی  را مقصر کردند و گفتند که باید هنگام سوار شدن حتما از ناخدا ایمنی و بیمه را جویا می شدند تا حالا چه کسی این کار را انجام داده است که آنها دومی باشند چرا خود مقصرند به گردن دیگران می گذرانند ، پس از دریافت جواب کارشناس اداره بندر، فهمیدیم  ناخدا اتوبوس دریایی را 100 درصد مقصر دانسته شده است در حالی که 45 دقیقه  سرنشینان در شناور بودند ولی هیچ اتفاقی برای آنها نیافتاد اما با آمدن شناور امداد و نجات این حادثه به وجود آمد. اگرچنین اتفاقی برای خانواده  مسوولان  رخ می داد آیا تا الان مقصران شناخته نشده بود ؟...".

آروین ادامه می دهد:" مادر من یک شناگر بود و زمانی که وقت می کردیم می رفتیم برای شنا. و من از ایشان شنا را یاد گرفتم چطوری بیان شده است که سرنشینان بر اثر عدم شنا جان باختند بلکه باید بگویم زمانی که جسد مادرم را دیدم لکه سیاهی روی سرش بود و حتما بر اثر برخورد با شناور  این اتفاق افتاده است".وی می گوید:" همچنین مسوولان ابراز داشتند که از هیچ تلاشی برای نجات مسافران دریغ نشده است و نیروهای امدادی  در راستای امداد و نجات به بهترین وجه عمل کردند، آیا واقعا اینطوری بوده است؟ چرا زمانی که بازماندگان درخواست نجات سرنشینان را دارند آنها به بهانه های مختلف زیر کار در می روندو...".

  گفته های مسوولان

دیروز در اولین سالگرد حادثه غرق شدن یک فروند اتوبوس دریایی در آبهای خلیج فارس، 4 نفر از  بازماندگان  و خانواده های 17 نفر از جان باختگان این سوانح ، بر سر مزار عزیزانشان حاضر شدند و یادشان را گرامی داشتند. یک سال  از حادثه شوم بهمن ماه گذشت بهمنی که سالهای گذشته روزهای خوش این عزیزان بود اما حالا با ورود به این ماه دوباره خاطره ها زنده شدو نگاه افکار عمومی به رسانه ها و مسوولان. بازماندگان و خانوادهای این عزیزان از به تاخیر افتادن نتایج  این پرونده  گلایه مند هستند و هر کسی به نوبه خود اعتراضش را بیان می کند و می گوید آیا  رسیدن شناورهای ناجی بعد از  50 دقیقه به یاری غرق شدگان دیر نبود؟چرا باید به علت ناشی بودن عده ای، خانواده شان را از دست بدهند؟  به چه دلیل مسئولان ذی ربط شناورها در اسکله هرمز اجازه دادند که این شناور حرکت کند در حالی که از بندرعباس نیز اعلام شده بود که در آن روز تمامی سفرهای دریایی انجام نمی شود. اما گویا جوابی از مسوولان شنیده نمی شود و آن را معطوف به پایان رسیدگی پرونده می دانند.  

در این مورد علیرغم تماس های مکرر با روابط عمومی اداره کل بنادر و دریانوردی هرمزگان متاسفانه مدیران روابط عمومی این اداره کل پاسخگو نبودند ولی در این رابطه مهدی خواجه ای مسوول  روابط عمومی اداره کل دادگستری هرمزگان گفت: این پرونده در شعبه دوم  بازپرسی در حال بررسی کارشناسی است. همچنین بامری معاون سیاسی امنیتی استانداری در گفت و گو با صبح ساحل، از ساماندهی شناورها در مسیر بندرعباس قشم و هرمز همچنین افزایش شناورهای ایمن در این مسیر سخن به میان آورد و گفت:" پس از حادثه یکم بهمن ماه، استاندار هرمزگان دستور تشکیل کمیته ویژه رسیدگی به این حادثه را داد. همچنین   اتوبوس‌های دریایی از لحاظ ساختار فیزیکی شناور ایمنی برای جابجایی مسافران در میسرهای یاد شده نبود که آنها  توقیف ، جمع آوری  و به جای آنها شناورهای ایمن جایگزین شدند ". 

دیدگاه ها (0)
img