جزیره هرمز یکی از ترندهای پرتکرار فضای مجازی است. کافی است سری به اینستاگرام و توئیتر بزنید تا کلی عکس خوشرنگولعاب از این جزیره جلویتان قطار شود. عکسهایی که هر بینندهای را قلقلک میدهد تا آن را از نزدیک ببیند. جزیرهای پر از رنگ، موسیقی و زیبایی که برای هر تازه واردی حکم غرق شدن در رویایی سرمستکننده را دارد. مردم هرمز جایی در تصویر مخابرهشده از جزیرهشان ندارند. بین خاطراتی که گردشگران از شهر به سوغات میبرند هم حرفی از رنج اهالی نیست. کسی نمیگوید چه رویاهایی زیروروی خاکهای رنگی هرمز مدفون شدهاست.
جزیره هرمز یکی از ترندهای پرتکرار فضای مجازی است. کافی است سری به اینستاگرام و توئیتر بزنید تا کلی عکس خوشرنگولعاب از این جزیره جلویتان قطار شود. عکسهایی که هر بینندهای را قلقلک میدهد تا آن را از نزدیک ببیند. جزیرهای پر از رنگ، موسیقی و زیبایی که برای هر تازه واردی حکم غرق شدن در رویایی سرمستکننده را دارد. مردم هرمز جایی در تصویر مخابرهشده از جزیرهشان ندارند. بین خاطراتی که گردشگران از شهر به سوغات میبرند هم حرفی از رنج اهالی نیست. کسی نمیگوید چه رویاهایی زیروروی خاکهای رنگی هرمز مدفون شدهاست. ما هرمز را با مسافرانش شناخته و از دریچه چشم آنان دیدهایم. هیچ گردشگری نمیگوید در جزیرهای که هم بخشداری و هم شهرداری دارد، نشانی از عمران دیده نمیشود. خیابانها هنوز خاکی است. شهر در تلی از زبالههای رهاشده نفسش بند آمدهاست. آب و برق مدام قطع میشود. سینما، کتابفروشی و شهربازی جایی در شهر ندارد و هزار و یک کمبود دیگر. انگار بعضی شهرها حامل رازهایی هستند که برای سر درآوردن از آنها، باید متولدش باشی.
شهری برای زندگی نکردن
اولینباری که راهی هرمز بودم، تصور سفر به جزیرهای خالی از سکنه را داشتم. اخبار و شبکههای مجازی میگفت در هرمز فقط با الهه نمک، دره سکوت و ساحل سرخ طرف هستیم. تا رسیدم حباب شهر آرزوها ترکید و چهره فقرزده جزیره، لخت و عریان علیهام شورید. چندساعت بیهدف در کوچه و پسکوچههای شهر گشتم. منگِ منگ بودم. یک نگاه سرسری هم معلوم میکرد که سرتاپای این جزیره رنج است. در پرسهزنیهای بیهدفم به خیابانی برخوردم که شبیه بقیه جزیره نبود. دیوارهای سفیدپوش و خیابان سنگفرششده داشت. انگار در شهری دیگر پا گذاشتهبودم. حتی بخشهایی از خیابان بهطرز اغراقآمیزی بزک شدهبود. درست بعد از این خیابان اما شهر به حال خود رها شدهبود. جزیره را که بیشتر شناختم، فهمیدم آن خیابان سفیدپوش، ویترین و ورودی اصلی شهر است. شبیه سدی که نمیگذارد نشان بدهد آن پشت، در دل جزیره چه خبر است. هر چه بیشتر در شهر گشتم، بیشتر در خودم فرو رفتم. این شهر برای زندگی نکردن ساخته شدهبود. هرمز از سالهای گردشگری شدنش بر سر زبانها افتادهاست .تا پیش از این خیلیها حتی از وجود چنین جزیرهای روی نقشه بیخبر بودند. حالا هم که شهرت خاک و بکری طبیعت آن به گوش همه دنیا رسیدهاست، مردمش همچنان در انزوا و سکوت خبری زندگی میکنند. در عمر 6 ساله گردشگری شدن هرمز، هرچه از این جزیره دیده و شنیدهایم، درباره گردشگرانش بودهاست. انگار ساکنان هرمز، حتی در جزیره خودشان هم وجود ندارند. با این وجود مناسبات زندگی اهل شهر، تحت تاثیر گردشگری شدن بیمهابا و بدون زیرساخت آن، زیرورو شدهاست. چیزی که امروز در هرمز جریان دارد، شبیه دوره گذاری است که ایران در دهه ۶۰ خورشیدی تجربه کرد. با این تفاوت که خاطرات آن روزها با گذشت چند دهه به نوستالژی تبدیل شد اما هرمز این تحول را در کمتر از ۶ سال تجربه کردهاست. همین موضوع شهر را دچار چنان شوکی کردهاست که در حافظه اهل شهر، هرچیزی قبل از این با لفظ «قدیم» به خاطر آورده میشود. خانههای بزرگ چهارطاقی تبدیل به سوئیتهای کوچک و فرهنگ بومی مردم، تبدیل به یک منبع درآمد شدهاست. شهر به سرعت درحال جذب سرمایه از بیرون است و از هر گوشه و کناری اقامتگاه، کافه و سوپرمارکت سر درمیآورد. کسی نمیتواند منکر اثرات مثبت این تغییر در جزیره شود. اما مدیریت معیوب این فرصت بکر، هرمز را روزبهزور در بحران عمیقتری فرو میرود. تا جایی که یک روز بولدوزر به جان سواحل بکرش میافتد و روز دیگر خبر تاراج زمینهایش به گوش میرسد.
مسئولیتهای زمینمانده
جزیره هرمز در سال ۶۱ به دور از تعریفهای مرسوم تقسیمات کشوری، صاحب شهرداری شدهاست. این درحالی است که از عمر بخشداری آن، چندسالی بیشتر نمیگذرد. جدای از فعالیت همزمان شهرداری و بخشداری، بنیاد برکت در سال 94 به عنوان یک نهاد مداخلهگر، به شهر ورود پیدا کردهاست. فعالیت ادارات و سازمانهای هرمز آنقدر تو در تو و سردرگم است که به این راحتیها نمیشود فهمید اهمالکاریهای آن از کجا نشئت میگیرد. این روزها هرمز در دام نگاه اقتصادی مدیران شهری گیر افتادهاست. حتی سندی که برای توسعه پایدار هرمز تنظیم شدهاست، بیشتر در خدمت بهرهبرداری اقتصادی از شهر است تا جان بخشیدن به ویرانیهایش. سخت میشود باور کرد جزیرهای که گاهی تعداد گردشگرانش از ساکنان آن بیشتر است، نمیتواند از محل درآمد حاصل از گردشگری، نیازهای شهر را برآورده کند. در این بین عملکرد ضعیف شهرداری، از هرمز ویرانشهری ساختهاست که وقتی از کوچههایش میگذری، انگار پا در شهری جنگزده گذاشتهای. اینکه شهرداری در عمر ۳۷ سالهاش چه کاری برای شهر انجام دادهاست، حتی برای اهل شهر هم نامعلوم است. طبق ماده ۵۵، قانون شهرداریها را موظف به انجام وظایفی کردهاست. برای سر در آوردن از تحقق این وظایف، لزومی به جوریدن پروندههای شهرداری نیست. عملکرد هر شهرداریای از حال و روز شهر پیداست. به همین دلیل باز نشدن در اتاق شهردار به روی من، آن هم بعد از یک هفته پیگیری مداوم، تاثیر چندانی در فهمیدن چندوچون عملکرد این اداره ندارد. ابتداییترین وظیفه شهرداریها، پاکسازی شهر است. سطلهای زباله متعفن، زبالههای رهاشده، لولیدن گربهها در بین زبالههای تلنبارشده، جای شهردار و هر مسئول مرتبط دیگری پاسخ بیشتر سوالهای مرا میدهند. از بین شرح بلندوبالای وظایف شهرداریها، بررسی فقط پنج مورد از سطحیترین آنها کافی است تا بفهمیم چرا هیچ مسئولی در شهرداری، حاضر به پاسخگویی درباره عملکرد شهرداری نیست.
سطلهای پر از زباله در کوچههای جزیره هرمز- عکس: صبحساحل
•شهرداریها مکلف هستند محلهای مخصوصی برای تخلیه زباله، نخالههای ساختمانی و مواد رسوبی فاضلابها و نظایر آنها تعیین و ضمن انتشار آگهی به اطلاع عموم برساند. با این وجود نه تنها شهر فقط گاهبهگاهی، آن هم از قدم ورود گردشگران خاص، رنگ پاکیزگی را میبیند، بلکه زبالههای جمعآوریشده، در نزدیکی زیستگاه لاکپشت پوزه عقابی و اداره محیط زیست رها میشود. این مسئله تهدیدی جدی برای جزیرهای است که حتی حیات اقتصادی آن به سرپا نگه داشتن محیط زیستاش بستگی دارد. امروزه زباله در دنیا به صنعتی کثیف اما سودآور تبدیل شدهاست که حتی بعضی کشورها اقدام به واردات آن میکنند. در هرمز اما این فرصت طلایی به آفتی برای محیط زیست تبدیل شدهاست.
آتشسوزی لنج باری در جزیره هرمز- عکس: صبحساحل
•شهرداریها مکلف به اتخاذ تدابیر موثر و انجام اقدامات لازم برای حفظ شهر از خطر سیل و حریق هستند. به دلیل احاطه شدن هرمز با دریا، این اقلیم سیلخیز نیست و ایمنسازی شهر دربرابر آبگرفتگی معابر و حریق آسانتر است. با این وجود یک بارندگی ساده کافی است تا تردد در کوچهها و خیابانها را مختل کند. در سیل فرودین 98 سهم هرمز حجم بالایی از آبگرفتگی بود که حتی خانه را پر از آب کرد و مردم با دست خالی، خودشان را از این وضع نجات دادند. در آتشسوزی لنج باری مهرماه هم کاری از شهرداری و آتشنشانی برای مهار کردن آتش برنیامد. حتی تا چند روز بعد از آتشسوزی، لنج درحال سوختن بود و هنوز که هنوز است، لاشه آن در ورودی اسکله به حال خود رها شدهاست. این آتشسوزی تنها باری نبود که عملکرد مایوسکننده آتشنشانی را برملا کرد.
سرویسهای بهداشتی غیرقابل استفاده در سطح جزیره هرمز- عکس: صبحساحل
•شهرداریها مکلف به احداث بناها و ساختمانهای عمومی موردنیاز از قبیل سرویسبهداشتی و پارک هستند. با این وجود سرویس بهداشتی و پارکهای هرمز نه تنها جوابگوی نیاز شهر نیست، بلکه مدتهاست که به حال خود رها شدهاست.هر شهری باید به نسبت مساحت محل مسکونی و جمعیتاش، فضای سبز داشتهباشد. این حداقل فراغت اهل شهر است. هرمز جزیره سرگرمکنندهای برای مسافرانش است. اما ساکنان آن بهرهای از این فراغت نبردهاند. پارکهای حداقلی هرمز مدتهاست که به دلیل پرداخت نکردن بهای برق، تاریک و عملا بلااستفاده است. به همین دلیل بعید است خانوادها شبها فکر پارک رفتن به سرش بزند.
کوچههای خاکی جزیره هرمز پس از بارندگی- عکس: صبحساحل
•شهرداریها مکلف به ساختن خیابانها، آسفالت کردن سواره رو و پیادهروهای معابر و کوچههای عمومی هستند. درحالیکه تنها خیابان نونوار هرمز هم، نتیجه وظیفهشناسی شهرداری نبودهاست. سطح ناهموار کوچهها با یک نم باران به چالههای آب و گل تبدیل میشوند که رفتوآمد را مختل میکنند. به این زبالههای شناور در کوچهها را هم اضافهکنید چرا که نه تنها سطلزبالههای در آنها وجود ندارد، بلکه شهرداری از مردم خواستهاست تا خودشان زبالههایشان را جمعآوری کنند. نخالههای ساختمانی هر محلهای هم تصویرساز ویرانیهای بعد از جنگ است.
•شهرداریها مکلف به نامگذاری معابر و شمارهگذاری آنها هستند. آدرس دادن یا پیدا کردن در هرمز شبیه گشتن در هزارتو است. خصوصا برای کسانی که تازه به شهر آمدهاند و نام در و همسایه را نمیدانند تا برای تفهمیم موقعیت مکانیشان به آن پناه ببرند. حتی گوگلمپ هم از پس موقعیتیابی کوچههای تنگ و پیچدرپیچ هرمز برنمیآید.
تگ ها:
نظرسنجی
اخبار مرتبط
عزاداری سنتی هرمزگان با حضور هئیت های مذهبی شهرستان رودان در حرم مطهر رضوی
از فعالیت های زیرساختی تولید علم در هرمزگان حمایت می کنیم
میزان مرگ مادران باردار هرمزگانی کاهش یافت
مشاهده عقاب دریایی نادر پالاس
معطلی مسافران دراسكله های بندرعباس و قشم كاهش می یابد
پربازدیدترین ها
مجموعه سازه گستر گامبرون
شرایط جدیدی برای دریافت کارت اعتباری سهام عدالت اعلام شده که براساس آن شش گروه از سهامداران نمیتوانند کارت اعتباری بگیرند.
مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان منطقه آزاد قشم از الکترونیکی شدن مراحل ثبت نام و تمدید کارت شهروندی قشم با هدف کاهش مراجعات حضوری برای کنترل بهتر و مقابله با شیوع ویروس کرونا در جزیره خبر داد.
جدیدترین اخبار