29

آبان

1403


اجتماعی

علم و فناوری

23 فروردین 1399 09:29 0 کامنت

پیشرفت‌های پزشکی و کشاورزی جان افراد زیادی را بسیار بیشتر از تمام افرادی که در همهٔ جنگ‌های تاریخ کشته و مفقودشده‌اند، نجات داده است. کارل سیگن (اخترشناس آمریکایی)

 

قرنطینه، بحران، ناامیدی، سکوت اقتصادی، کلافگی. این روزها اکثراً این موارد را تکرار می‌کنیم. قرنطینه‌ای که برای برخی خودخواسته وبا برای بعضی اجباری است. اخبار، مطالب و حتی افرادی که می‌بینیم همه تحت تأثیر این ویروس هستند؛ یعنی کرونا! برخی مردم میگویند آخرالزمان شده است. برخی می‌گویند که انسان به سرنوشت تلخی با دست‌های خودش دچار شده است. قدیمی‌ها از سال دردی و یا دوران سخت وبا و سرخک برایمان تعریف می‌کنند. همه‌چیز تحت شعاع است؛ بورس، نفت، غذا ... از همه مهم‌تر آینده. چه اختراعی باعث شد که دو میلیارد انسان در قرنطینه باشند و یک و نیم میلیون مبتلا و صدها هزار نفر درگیر بیماری و بیمارستان ولی همچنان ما به فعالیت خود چه به‌صورت غیرحضوری و چه به‌صورت حضوری ادامه دهیم؟ به‌راستی‌که نقش علم و تکنولوژی برای مهار بحران‌ها، غیرقابل‌انکار است.

  

 

  

 

اول ضدعفونی و بعد میل کنید

احتمالاً بعد از شنیدن و دیدن این‌همه خبر و انتشار روزانه آمارها، اکثر ما، روش‌های خود مراقبتی و پیشگیری از کووید ۱۹ را یاد گرفته‌ایم اما سؤالی که ذهن‌های ما را بیش از کرونا مشغول کرده است، اینکه در صورت زنده ماندن، پس از کرونا چه می‌شود؟ قطع به‌یقین اقتصاد موتورهایش روشن می‌شود، چون زندگی ادامه دارد؛ اما یک مورد جدید به بشر ضمیمه می‌شود، آن‌هم رعایت بهداشت شدیدتر و ضدعفونی‌های مستمر. به نظر می‌رسد بعدازآن همه بیماری‌های پندمیک که باعث شد واکسیناسیون سراسر و تهیه توالت و حمام شخصی، اجباری شود، رعایت فاصله اجتماعی هم به امری طبیعی بدل شود. حداقل تا مدتی، وسواس به اشیا و یا یک وابستگی به شوینده‌ها با ما خواهد بود. بعد از گذشت ۵۰ روز از روزهای شیوع این بیماری، تمام امورات ما به ضدعفونی و شست شوی دست‌ها ختم می‌شود. چهره‌های مردم را مادام از پشت ماسک‌ها می‌بینیم. این روزها حتی بسته چیپس را هم می‌شوریم؛ یعنی شرایط تا چه حد بحرانی است؟

 

 

 

تاریخ بشر تا به امروز بیماری مسری بسیاری به خود دیده است که در ابعاد جهانی گسترش‌یافته است. سیاه‌ترین‌های این بیماری‌ها ابله و طاعون و آنفولانزای اسپانیایی هستند. این سه بیماری روی‌هم‌رفته نزدیک به یک میلیارد مبتلا داشته است آن‌هم بافاصله‌ای که شهرهای آن زمان از هم داشتند و شاید تاکنون 100 میلیون نفر انسان را کشته باشند که نسبت به جمعیت آن زمان، رقم باورنکردنی است. حال تمام این بیماری‌های مسری و کشنده، باعث قحطی‌های پی‌درپی و کشتارها، جنگ و غارت‌های بزرگی در زمان و شیوع خود شدند. درحالی‌که کرونا، این ویروس پندمیک ۲۰۲۰، موتور اقتصادی جهان را نیمه خاموش کرد ه است، چه شد که آن رویدادی خوفناک قرون گذشته در زمان ما اتفاق نمی‌افتد؟ حداقل بعد از گذشت 5 ماه از شیوعش، چنین چیزی را شاهد نیستیم.

 

 

یک فاجعه یا یک درس بزرگ، بشر از تاریخ چه می‌آموزد؟

بگذارید شمارا با یک قحطی بزرگ در دوران تاریخ بشر آشنا کنم. شبیه طاعون و وبا. همین 4 قرن پیش، قحطی‌های گسترده در سال‌های ابتدایی 16 میلادی که تاریخ تا به امروز چنین قحطی و کشتاری به خود ندیده است.در 19 ژانویه سال ۱۶۰۰ ناگهان انفجاری عظیم دریکی از رشته‌کوه‌های پرو رخ داد، انفجاری که تاکنون بشر در تاریخ مکتوب خود چنین موج انفجاری را نشنیده و ثبت نکرده است. آتش‌فشان هوآیناپوتینا در پرو به‌یک‌باره فوران کرد و تا ارتفاع یک و نیم کیلومتری گدازه، دود، خاکستر، گوگرد، اسید و کربن دی‌اکسید وارد جو زمین کرد. این گسترش در جو را برخی دانشمندان تا شعاع هزار کیلومتر برآورد کرده‌اند.

 این رویداد تا ماه مارس سال ۱۶۰۱ ادامه داشت و مواد مذاب و خاکستر آتش‌فشانی را که به جو زمین وارد می‌کرد باعث سلسله رویدادهای دیگری نیز شد. آن‌هم کاهش ۶ درجه‌ای دما در کل کره زمین. حال می‌توان وسعت این انفجار را تصور کرد. درواقع گدازه‌های آتش‌فشانی که وارد جو شدند آن‌چنان گسترده بودند که لایه عظیمی از دود را در جو تشکیل دادند مانع از ورود نور خورشید و بارش باران شدند.

در شهرهای اطراف این کوه که کیلومترها با این آتش‌فشان فاصله داشت نزدیک به هشتاد هزار نفر به‌یک‌باره جان دادند (می‌توان گفت تقریباً تمام جمعیت آن منطقه)؛ زیرا تا ماه‌ها گردوغبار آتش‌فشانی از آسمان می‌بارید. مساحتی به‌اندازه ۵۰ کیلومترمربع و به ارتفاع دو یا دو و نیم متر زیر خاکسترهای آتش‌فشانی دفن شد؛ اما این تازه شروع ماجرا برای ساکنین زمین بود. کاهش ۶ درجه‌ای دما باعث شد که زمستان‌های بسیار طولانی در نیم‌کره شمالی کره زمین برقرار شود. زمستان بسیار سرد، زودتر از راه رسید. تابستان هم باران نبارید و تمام محصولات زراعی از بین رفت.بشری که همیشه به زندگی شهری و کشاورزی و دامداری خود وابسته بود، به‌یک‌باره در کولاک‌ها به دام افتاد. میلیون‌ها نفر در روسیه بدون غذا ماندند و دو میلیون نفر از گرسنگی شدید جان دادند. لهستان به این کشور حمله کرد و کشتارها چند برابر شد و حکومت وقت روسیه یعنی بوریس گودونف سقوط کرد.

 

  

 

 

 در چین نیز اوضاع به وخامت روسیه ثبت‌شده است. در پی این قحطی‌ها، برخی از مورخان از شیوع آدم‌خواری هم نوشته‌اند و از یکی از سخت‌ترین زمستان‌های ممکن در چین یادکرده‌اند. اتریش، بریتانیا نیز دچار قحطی و سرمازدگی شدند اما روسیه در این میان بیش از همه آسیب دید. زمستانی که در سال ۱۶۰۱ از راه رسید، بیشتر شبیه یخبندان بود. بسیاری از پوشش‌های گیاهی نیز تا سال‌ها بعد از بین رفته بود. سرمازدگی محصولات و از بین رفتن تمامی دام‌ها باعث شد بشر آن روز بسیار گرسنه و هراسان شود. رد پای این قحطی بزرگ در همه جای تاریخ ملت‌ها ثبت‌شده است. ایران، اروپا، جنوب آفریقا. همانند ابله و طاعون و آنفولانزا میلیون‌ها نفر در اثر چیزی مردند که حتی از آن خبر نداشتند. کشاورزان و دامداران اروپایی در تابستان ۱۶۰۱ تصور هم نمی‌کردند که ماه‌های آینده در سبزترین نقطه زمین باید شاهد یخبندان باشند. این یخبندان، کاهش دما و بی‌بارانی‌ها سه سال طول کشید ورقم دقیق کشته‌ها تا به امروز مشخص نیست.

 

  

 

  

 

در بهترین نقطه تاریخ ایستاده‌ایم

فرق شیوع بیماری‌ها در سال‌های گذشته با امروز چیست؟ چه شد که با بیکاری یک‌بارهٔ جمعیت کثیری از انسان‌ها و دست کشیدن از کار و جستجوی غذا، به گرسنگی، انقلاب‌های خونین اجتماعی، راهزنی‌های گسترده، سلسله بیماری‌های دیگر یا بهتری بگوییم به قحطی نرسیدیم؟ چه اختراعی باعث شد که دو میلیارد انسان در قرنطینه باشند و یک و نیم میلیون مبتلا و صدها هزار نفر درگیر بیماری و بیمارستان ولی همچنان ما به فعالیت خود چه به‌صورت غیرحضوری و چه به‌صورت حضوری ادامه دهیم؟

آری نقش تکنولوژی غیرقابل‌انکار است. دستگاه‌های تب سنجی، تنفس مصنوعی، دستگاه اکسیژن، ربات‌های کمک پزشک، داروهای مسکن و کنترل‌کننده بیماری، غربالگری آنلاین، نقش بسیار پررنگ شبکه‌های اجتماعی، پیش‌بینی آب‌وهوا، خریدهای آنلاین، آموزش‌های آنلاین، تولید انبوه غذا، تولید محصولات بدون واسطه انسان. بسته‌بندی‌های استریل شده. تولید انواع مواد ضدعفونی‌های قوی و اشتراک سریع اطلاعات و تجربیات و صدها موارد دیگر ... نبود هرکدام از این موارد در قرنطینه و روند قرنطینه سازی به‌تنهایی خود می‌توانست به فاجعه‌ای عظیم منتهی شود. درواقع همه این‌ها باعث شده که تلفات به شکل گسترده‌ای کم شود.

اگر حادثه طبیعی چون فوران آتش‌فشان هوآیناپوتینا در قرن حاضر رخ دهد ابعاد فاجعه‌اش تا چه حد خواهد بود؟ به نظر می‌رسد که حتی با جمعیت چند برابری انسان امروزی، شاید یک‌صدم آن سال‌ها تلفات نداشته باشیم. به مدد علم ژنتیک و ژن‌شناسی گیاهان می‌توانیم بهترین و مقاوم‌ترین گیاهان را بکاریم. می‌توان آب‌وهوا ماه‌های پیش رو را پیش‌بینی کنیم وبا محصولات کشاورزی را با سرعت‌بالا کاشت و برداشت، ذخیره‌سازی وبا توزیع عمده کنیم آن‌هم در کمترین زمان ممکن. حتی یاد گرفته‌ایم در فضای سرپوشیده و مناطق سردسیر هزاران تن غذا بکاریم.

ما همین امروز هم بیش از نیازمان غذا داریم و فقط باید در شرایط بحرانی در توزیعش کنترل و سیاست درست را داشته باشیم. بله فرق مردم گذشته با ما در داشتن علم و آگاهی بیشتر است و علمی که ماحصل آن تکنولوژی‌هایی ست که هم ما را از گرسنگی نجات می‌دهند و هم زندگی می‌بخشد.

در رأس مواردی که انسان ابداع کرده، بازار و بعدتر آن یعنی علم بازار چیز دیگری است. بازار مشتمل بر تمام مشتریان بالقوه‌ای است که دارای نیاز و خواسته مشترک باشند و برای تأمین این نیاز و خواسته، به انجام مبادله متمایل‌اند. این‌یک تعریف کارشناسانه از بازار است. این تبادل‌ها و دادوستدها در تولید تاریخ و در بحرانی‌ترین شرایط بشر نیز ادامه داشته است.

 بازار نوینی که بشر در قرن 21 خلق کرده است و نیاز مادام ما انسان‌ها به دادوستد باهم دیگر، باعث شده که چرخه حیات و علم با تکنولوژی‌ها ادغام شود و گسترش یابد. بازار نیز به ترکیب علم و صنعت منجر شده که زندگی‌مان را روزبه‌روز دستخوش تغییرات کرده است و باعث شده در سردترین و تاریک‌ترین شرایط هم امیدهایی داشته باشیم. حتی اگر فاجعه چون فوران آتش‌فشان رشته‌کوه‌های سال 1600 نیز اتفاق بیفتد، به مدد علم و بازار و تکنولوژی تلفات به حداقل می‌رسد.

 

 

 بسازیم از علم کاخی بلند که از هیچ کرونایی نیابیم گزند

    

  

  

گسترش آنفولانزا، گسترش  تکنولوژی ارتباطات

اکنون بیایید با هم به ۱۰۲ سال پیش سفر کنیم ( 40 سال پس از اختراع توسط تلفن گراهام بل) ؛ زمانی که یک بیماری مشابه با ویروس کرونا، همه را خانه‌نشین کرد؛ بیماری وخیمی که ما آن را با آنفلوآنزای اسپانیایی می‌شناسیم. این بیماری به راحتی در تمام دنیا سرایت کرد و میلیون ها مبتلا و قربانی از خود به جا گذاشت. آنفلوآنزای اسپانیایی، با یک سرباز آمریکایی  شروع شد.

آشپز ارتش آمریکا که به «بیمار صفر» تبدیل شد و علائمی همچون گلودرد و سرفه‌های شدید داشت. این بیماری سریع در امریکا گسترش یافت و 50 میلیون انسان را در سراسر دنیا به کام مرگ کشاند. در آن زمان چون شرایط بسیار بحرانی بود و همه در قرنطینه بسر می بردند و آپارات هایی که خبر را روی پرده سینمایی منتشر میکردند به دلیل تجمع مردم بسته شد، باعث شد فرصت مناسبی برای کمپانی‌های ارائه‌دهنده خدمات تلفنی پیش بیاید که خود را نشان دهند و سرویس‌های خود را به فروش برسانند و مردم را با مزایای فناوری تلفن آشنا کنند.

دولتمردان یک قرن پیش نیز با تعطیل کردن مراکز تحصیلی، زیارتی و تفریحی، سعی بر ایجاد شرایط فاصله‌گیری اجتماعی ( همان قرنطینه امروزی) داشتند؛ حتی زدن ماسک در برخی از مناطق اجباری شده بود. شاید در سال ۱۹۱۸ دورکاری معنای امروزی خود را نداشت، اما تحصیل از راه دور امکان‌پذیر بود؛ آن هم به کمک تلفن البته. بعد از اینکه تب آنفولانزای اسپانیایی فروکش کرد، تکنولوژی ارتباطات به شکل باور نکردنی بین مردم محبوب شد و باعث افزایش تقاضا در نتیجه توسعه و پیشرفت بهتر این تکنولوژی در جهان شود.

 

 

 

تصویر یک پوستر تبلیغات تلفن در امریکا( سال های 1910 تا 1920 )

 

  

  

بسازیم از علم کاخی بلند که از هیچ کرونایی نیابیم گزند

  

 

علم بازوی بقاست

همواره با افرادی در هر فرهنگ و جامعه‌ای طرف بودیم که شبکه‌های اجتماعی آنلاین، تلویزیون، غذاهای بسته‌بندی‌شده، واکسن، تکنولوژی و هوش مصنوعی و هر چیزی مرتبط را علوم نوین را چیز بسیار بی‌ارزش می‌دانستند و یا نسبت به آن نگاه بدبینانه داشتند. حال که تکنولوژی و اینترنت در روزهای قرنطینه و بیماری به مدد بسیاری از ما رسید، بهتراست درراه درست استفاده و گسترشان بکوشیم. شاید بعد از کرونا افکار را هم بایستی ضدعفونی کنیم. با توسعه علم، بشر را واکسینه کنیم. شاید تنها جای اشکال، استفاده نادرست از ذات علم توسط برخی از ملت‌ها و حکومت‌ها باشد. به نظر می‌رسد بشر پس از کرونا بیش‌ازپیش باید به خرد جمعی و علم دوستی متوسل شود، منابع و سیاست های زیان بار خودرا کنار گذاشته و به راه حل های بنیادین برسد. باید از علم بسازیم کاخی بلند که در باد و بارانی نیابیم گزند.

 

 

 

 

 

  

به یاد نیکلای ایوانویچ واویلف، ژنتیک دان و گیاه‌شناس برجستهٔ روسیه که توسط شوروی، درراه علم و نجات بشر از قحطی و گرسنگی به همراه دیگر گیاه شناسان سرکوب و کشته شد.

 

 

به یاد لی ون‌لیانگ، پزشک چینی افشاگر کرونا دراثر ابتلا به این ویروس درگذشت.

 

دیدگاه ها (0)
img