به گزارش صبح ساحل، زمانی که ستارهشناسان واژه «فضای بیکران» را به کار میبرند، مقصود آنها فضا و کل کائنات و اجرام آسمانی است که در آن قرار دارند. البته واقعیت امر این است که هنوز اندیشه بشریت نمیتواند این دستگاه عظیم آفرینش را درک کند.
با این وجود برای اینکه تصویر روشنتری از این موضوع داشته باشیم، باید مطلب زیر را مد نظر نظر داشت. یک سال نوری تقریباً معادل ۹.۵ میلیارد کیلومتر (۶ میلیارد مایل) است. کهکشان ما حدود یکصد هزار سال نوری طول دارد. در فضای بیکران میلیونها کهکشان دیگر نیز وجود دارد و یکی از این کهکشانها که به ما نزدیکتر است تقریباً ۲ میلیون سال نوری از ما فاصله دارد.
دورترین کهکشانها میلیاردها سال نوری از ما دور هستند، البته آنچه که گفته شد فقط قسمتی از این فضای بیکران است که ما درباره آنها هیچگونه آگاهی نداریم.
بنابراین هنوز اسرار فراوانی در این فضای لایتناهی وجود دارد که پشت پرده ابهام باقی مانده است. با وجود پیشرفتهای روزافزون بشر، ستارهشناسان عقیده دارند که ماورای آن قسمت از فضای لایتناهی که با تلسکوپها و دیگر ابزار نجومی قابل رویت بوده فقط قسمتی از تمامی فضای لایتناهی است.
حال این پرسش پیش میآید که انتهای این فضای بیکران تا کجا ادامه دارد؟
هنگامی که ستارهشناسان تلاش میکنند تا پاسخ این سوال را بیابند با طبیعت و ماهیت خود فضا سر و کار پیدا میکنند. طبق نظریههای موجود، فضا به صورت یک منحنی است. یعنی اینکه شما نمیتوانید از فضا خارج شوید، زیرا مسیر شما پیوسته منحنی است. بنابراین از همان نقطه که شما آغاز کردید به همان نقطه دوباره بر میگردید.
برای نمونه هنگامی که شما سوار بر هواپیما شده و از مشهد به سمت تهران به پرواز در آیید، در حقیقت در خط مستقیمی پرواز نمیکنید، زیرا مسیر شما منحنی است و اگر هواپیمای شما در خط مستقیمی حرکت کند در زمانی که میبایست در تهران باشید بدون شک چندین هزار کیلومتر در اوج فضا خواهید بود. بنابراین پرواز هواپیما پیوسته در یک مسیر منحنی خواهد بود و اگر هواپیما به پرواز خود در همین مسیر ادامه دهد بالاخره به همان نقطه مبدا حرکت یعنی مشهد خواهید رسید.
ستارهشناسان عقیده دارند که منحنیهای فضائی شکلهای ویژهای دارند که به سادگی منحنی زمین نیستند و نمیتوان آنها را به راحتی بروی کاغذ ترسیم نموده و برای این کار باید از مسائل پیچیده ریاضی استفاده کرد و از رایانه و نرمافزارهای ویژه رایانهای کمک گرفت.
منبع: برگرفته از مجموعه کتابهای «باز هم بمن بگو چرا»، اثر آرکدی لئوکوم، ترجمه دکتر سید محمد هاشمی؛ با کمی تغییر و اضافات