09

آبان

1403


فرهنگی و هنری

14 مرداد 1399 09:24 0 کامنت

شهرت شاهان قاجار به سفرهای پی در پی شان بود که از دلایل موثر در فروپاشی نظام اقتصادی آن زمان ، فقر و فلاکت جامعه و یکی از عوامل اصلی در ناراضایتی مردم ایران بود. این نارضایتی که ریشه در شکل گیری نهضت مشروطه داشت به سرعت توانست به عمر ۱۳۰ ساله سلسله قاجار خاتمه دهد. یکی از این مشروطه خواهان «محمد امید کرامتی اوزی» بود که خطابه ای نوشت برای شاهانی که تا به آن روز به بنادر جنوب ایران سفر نکرده و از حال مردمان آن بی خبر بودند. شخصی که پیگیری راه شوسه لار به بندرعباس را یادآور شد وسهمی در مطالبه گری اهالی جنوب  و سواحل نشینان خلیج فارس داشت.

 احمد شاه قاجار در روز چهارشنبه هشتم آذر 1301 خورشیدی برابر با 10 ربیع الثانی 1341 قمری یعنی سه سال قبل از انقراض دودمان پادشاهى قاجار در بازگشت از سفر اروپا وارد بندر بوشهر می شود و مورد استقبال سردارسپه رضاخان و خوانین مناطق ساحلی خلیج فارس و تجار بوشهر قرار می گیرد.
در روز جمعه یعنی دو روز پس از ورود احمدشاه به بوشهر، تجار با احمدشاه ملاقات می نمایند که در آن ملاقات «محمدامین کرامتی اوزی» خطابه ای خطاب به احمدشاه می خواند که از آن کمتر گفته و نوشته  شده است و در نوع خود جالب و حتی کم نظیر است»
این خطابه که مورد تحسین احمدشاه قاجار و همراهان و حضار قرار می گیرد حاوی نکات مهم و قابل توجهی است که بایستی موشکافانه تر مورد بررسی قرار بگیرد. جدا از قدرت نویسندگی کرامتی و نکته سنجی و تیزهوشی ایشان که چگونه حرفهای مهمی را به شاه گوشزد می نماید که نه تنها سبب رنجش نمی گردد بلکه مورد تحسین قرار می گیرد، شاید این خطابه از آن جهت که توسط فردی که به عنوان یک تاجر در برابر شاه قرار می گیرد جالب توجه باشد. این شخص تاجر که نه نماینده مجلس است و نه شغل حکومتی یا دیوانی دارد و نه از اشراف و درباریان است و نه از خانواده های تراز اول مملکت بشمار می آید، به خود اجازه می دهد در حضور جمعی شاهِ جوان را نصیحت کند و از او بخواهد افراد درستکار را به کار گمارد و دست به اصلاح امور کشور زند. وی بدرستی اشاره می کند ایران آنروز با ایران چند سال پیش از آن متفاوت است که اگر متفاوت نبود خود کرامتی نیز نمی توانست چنین خطابه ای را در برابر شاه مملکت ادا نماید و نشان می دهد در زمان زمامداری احمدشاه قاجار اوضاع مملکت و نحوه اداره کشور بسیار با قبل تفاوت کرده است و ثمره های انقلاب مشروطیت در حال به بار نشستن است. نکته دیگری که در این خطابه قابل بررسی است آنجاست که کرامتی خطاب به شاه می گوید: « ...نظر به اینکه ذات ملوکانه اولین پادشاهی است که در این قطر سیاحت و مشاهده می فرمایند...». این جمله نشان می دهد تا پیش از این شاهی به جنوب کشور و سواحل خلیج فارس سفر نکرده است و اوضاع و احوال آن مناطق را به چشم خود ندیده است که بایستی بررسی شود آخرین شاهی که به بنادر جنوب سفر کرده،کیست؟
نکته دیگری که قابل توجه است آنکه کرامتی با آنکه خود به تهران رفت و آمد داشته، تشخیص می دهد در تهران دسترسی به  شاه  مشکل است و  رنج  سفر  را به جان می خرد تا در بوشهر به حضور شاه  برسد و واین خطابه را ادا نماید. جالب تر آنکه محمدامین کرامتی یکی از تجار و افراد باسواد اهل «اوز» می باشد که آنزمان قریه ای کوچک از لارستان در ایالت فارس بوده است و در واقع قریه زاده ای باسواد اینگونه شاه را مورد خطاب خود قرار می دهد.
برای شناخت بیشتر «محمدامین کرامتی» بایستی به کتاب «یادداشت های محمدامین کرامتی اوزی» مراجعه کرد و این کتاب را از نو شناخت. در این کتاب درباره روانشاد کرامتی آمده است:
«مرحوم ملامحمد امین در سال 1270 در اوز در خانوادة کرامتی متولد شد. پدر ایشان، مرحوم حاجی محمدهادی، از عالمان و خطاطان زمان خویش بود. او نویسنده کتاب تاریخ دلگشای اوز می باشد. آثار خطی آن مرحوم در مساجد و بالای آب انبارها، هنورهم موجود است. ملا محمدامین در چنین خانواده ای بزرگ شد و از کودکی قرآن، فارسی و خوشنویسی را در منزل و در مکتب‌خانه‌های محلی آموخت. ایشان نزد حاجی شیخ احمد فقیهی، مفتی آن زمان اوز، فقه، نحو و منطق تلمذ کرد. سپس برای تجارت به بنادر، هندوستان، عربستان و کویت رفت و در اوقات فراغت به تحصیل علم پرداخت. در کویت نزد علامه شیخ احمد الفارسی که از علمای زمان خود، مدرس مبارکیه کویت و اهل قلات لارستان بود، تحصیلات خود را تکمیل کرد. در بغداد به خواندن تفسیر طنطاوی پرداخت و بخشی از آن را برای دانش آموزان گرینش و خلاصه کرد که متاسفانه نتوانست آن را کامل کند. وی پس از بازگشت به ایران وکیل دعاوی شد و در بندرعباس دفتر وکالت داشت. مرحوم محمدامین کرامتی به مسائل اوز و ایران حساسیت داشت و چنان که از نامه های ایشان پیداست، در امور خیر و نامه‌نگاری برای رسیدگی به مسایل اوز فعال بود.» یادداشت‌های وی که در کتاب «یادداشت های محمدامین کرامتی اوزی» به کوشش خانم فرشته کرامتی و با تصحیح و مقدمه روانشاد دکتر محمدشریف کمالی به چاپ رسیده، شامل یکصد کلمه از حضرت علی (ع) و چهل حدیث نبوی، سفرنامه‌ها، مقاله‌ها، نامه‌ها و تلگراف‌ها به همراه یادداشت‌های پراکنده مرحوم ملا محمد رسول کرامتی، برادر بزرگ ایشان است. کرامتی در تاریخ دهم اسفندماه 1330 در کویت درگذشته است و آنجا مدفون است.
در این کتاب مشاهده می کنیم، کرامتی شخصی آزادیخواه و مشروطه طلب بوده است که مقالات مختلفی درباب مشروطه همانند «ما و انتخابات» در روزنامه شفق سرخ و «مسئله شرقیه و نفوذ استعماریین» در روزنامه آزادی شرق به چاپ رسانیده است که مطالعه مقالات فوق الذکر حکایت از اشراف کرامتی به اوضاع سیاسی نه تنها ایران بلکه جهان آنروز دارد.
 یکی دیگر از نشانه های تجددخواهی کرامتی و همفکرانش در زادگاهش «اوز» تاسیس انجمن ولایتی در تاریخ 26 صفر سال 1326 قمری بدنبال انقلاب مشروطیت است. وی که یکی از شش عضو هیئت رئیسه و در واقع از اعضای هیئت موسس این انجمن بوده است تا زمان استبداد صغیر در آن مشغول به کار بوده و سبب خدمات زیادی به مردم اوز شده است. وی همچنین عضو هیئت منتخبه از طرف جماعت لارستانی و بنادری مقیم تهران بوده است.
کرامتی علاوه بر کارهای روزانه و ملاقاتهایی که داشته به آنچه در مجلس تصویب می شده است و نیز حوادث مختلف مملکت علاقمند بوده است و برخی اخبار مهم یا قابل توجه را نیز همانند درگذشت شاهزاده عبدالمجید میرزا عین الدوله در سن 84 سالگی و یا انتصاب امیرعبدالله خان طهماسبی بوزارت فواید عامه را در ذیل یادداشتهای روز چهارشنبه 10 آبانماه 1306 آورده است. وی درباره طهماسبی نوشته مشارالیه از اشخاص خیلی جدی و صالح و نیک نفس می باشد.
در ادامه اخبار همان روز خبر از اخراج فرج الله خان بهرامی دبیر اعظم از ریاست کابینه دربار نیز می دهد و وی را از اشخاص فاضل و نویسندگان زبردست می داند.آنچه از نوشته های کرامتی بر می آید یکی از دغدغه های ایشان موضوع ساخت راه شوسه بین لار و بندرعباس است.
او در سه شنبه 9 آبانماه 1306 می نویسد: «... از آنجا رفتم منزل ضیاء الواعظین شیرازی نماینده قشقایی. تقریبا یک ساعت و نیم توقف شد. شخصی است ادیب و خیلی متواضع. راجع به اطراف جنوب صحبت هایی شد و درخواست کردم اقدام نمایند راه لار عباسی شوسه شود.
 سعیدالعلماء مدیر مدرسه متوسطه دولتی سیروس هم آنجا بودند. از اشخاص خاص و با بصیرت....» کرامتی در روز چهارشنبه 17 آبانماه 1306 با امیرسرلشکر عبدالله خان طهماسبی وزیر فواید عامه ملاقات می کند و می نویسد: «... در خصوص تسطیح راه عباسی به لار و شیراز مذاکره کردم و از خصایص طبیعی راه و مزایای آن و فوایدی که از شوسه شدنش بدولت و تجار می رسد و کمک کلی به اقتصادیات و ترقی آن نواحی و ایالت فارس می نماید، صحبت شد.
جواب دادند «چون من تازه متصدی وزارتخانه شده ام، هنوز درست از قسمتهائیکه تسطیح می نمایند یا تصمیم گرفته شده که تسطیح کنند، مطلع نیستم و چون فعلا بودجه ئی هم حاضر و در دست نیست نمی توانم قول بدهم که این راه روزی شوسه خواهیم کرد ولی در صورتیکه راه اینطور مهم و قابل توجه باشد البته صرف نظر نشده و مخصوصا کلیه توجه اعلیحضرت همایونی هم به تسطیح راههای مهم مملکت می باشد و راه عباسی کرمان که در صدد تسطیح شده اند، نیز بودجه آن کافی نیست و باید فکر بجهت تکمیل آنجا هم بنمائیم.» این بود جواب ایشان و خیلی مشکل است که راه مذکور در این یک دو سال در فکر تسطیحش بشوند. اصلا خواه راه ذی اهمیت باشد و خواه نباشد، دولت در مقابل فشار و صدای اهالی آن نواحی یا در اثر مساعی وکلای آن محل تسطیح می نمایند.راههائی که تا امروزی تسطیح شده، به همین علت بوده است و راه عباسی-کرمان هم در نتیجه تلگرافات زیادی شدن که از عباسی کردند و کلیه، من می نوشتم. حال اگر اهالی لارستان علاقه به این راه دارند باید دست برندارند و اتصالا تلگرافات نمایند و یا از وکلای فارس درخواست کنند که دولت مجبور باین کار بنمایند. اگر غیر از این باشد به عقیده من بزودی راه مذکور تسطیح نخواهد شد. در این مذاکرات من با وزیر، نماینده شیراز سیدیعقوب هم حاضر بود.
عبدالله خان موصوف از اشخاص فعال و صحیح العمل می دانند و مردم منتظرند که نواقص این وزارتخانه اصلاح نموده و بهتر از سایرین در وظایف خود توجه و عمل کند.»
همچنین گفتنی است عنوان«العوضی» که امروزه در پسوند نام اوزیهای ساکن تمام کشورهای حوزه خلیج فارس بکار می رود ابتدا توسط روانشاد محمدامین کرامتی برای اوزیهای ساکن کویت پیشنهاد شد و از آن پس رواج یافت.

خطابه تاریخی «محمدامین کرامتی اوزی» به احمدشاه قاجار

 

تنظیم:سامیه طهورنیان

دیدگاه ها (0)
img