نگاهی به کهن بالاو باغستان در بخش فین



  صبح ساحل ، اجتماعی - کهنِ بالا و باغستان نام دوآبادی در دامنه «کوه باز» و در فاصله 22 کیلومتری شمال غربی فین (مرکز بخش فین) است که سالیان دراز به داشتن منابع آب شیرین وگوارا شهرت داشته اند و به برکت همان آبها، همه ساله مقدار قابل توجهی جو وگندم  وتنباکو و پیاز و ماش ومانندآ‌نها بدست می‌آمد اما این سالها به سبب خشکسالی از یک طرف و ناتوانی مالکین در لایروبی وپاکسازی مسیر منابع آبی از سوی دیگر طراوت و صفای پیشین را ندارند. درکهنِ بالا آرامگاهی به نام شاه علی محمد وجود داردکه طبق اظهار یکی از معتمدان محل و براساس تحقیقات انجام شده، نام اصلی او یحیی بن موسی بن جعفر علیه السلام است. ساختمان اولیه آرامگاه، خشت و گلی وکوچک بود اما سالها پیش با همت مردم، بازسازی وتجدید بنا  گردیده و زیارتگاه عمومی است. در جریان ساخت و ساز آرامگاه، سنگ قبری با تاریخ «ذیحجه سال 1088» بدست آمده که باید تاریخ وفات او باشد در این صورت تا این تاریخ،347 سال از وفات شاه علی محمد می گذرد. بنظر می رسد که کهن بالا در آن زمان آباد و دارای موقعیت اجتماعی مناسبی بوده است. چند تایی از آبادی‌های نزدیک کهن بالا مانند دمیلو و شیاری به سبب خشکسالی، خالی از سکنه شده و زمین‌های کشاورزی، عاطل و باطل مانده اند. جمعیت کهن بالا در سرشماری نفوس و مسکن سال 1390 خورشیدی بالغ بر 137 نفر در 44 خانوار شامل 65 زن و 72 مرد ثبت شده. درحال حاضر دارای یک دبستان است که دختر و پسر در‌آن درس می خوانند همچنین دارای یک مسجد ویک حسینیه است که با کمک مردم محل ساخته شده. یک خانه بهداشت نیز وجود داردکه توسط یک خانم بهورز از اهالی همان دیار اداره می شود. آرامگاه کربلایی اسد ذاکری، اصطلاحاً معروف به «کَل اسد» (1) در حاشیه بیرونی آرامگاه  شاه علی محمد قرار دارد. آن مرحوم بنیانگذار مکتب‌خانه و مسجد در آنجاست و از مردان پرهیزگار و سلیم النفس زمان خود بود. از نیازهای اساسی مردم این نواحی  ادامه آسفالت راهی است که از مرکز بخش تا 2 کیلومتری کهن بالا به بهره برداری رسیده ومتوقف مانده است اگر این راه به کهن بالا و باغستان و از آنجا«دم تنگ» و سرانجام به گهره و راه اصلی بندرعباس- تهران، وصل شود به رشد و توسعه همه جانبه این نواحی کمک خواهد شد.

 باغستان:

از کهن بالا باتفاق چندتن از دوستان به روستای باغستان در 2 کیلومتری شرق کهن بالا رفتیم که نخلستان زیبا و باغهای لیمو و نارنج وگل وگیاه آن روزگاری چون فیروزه می درخشید و خرمای «خنیزی»(2) آن معروف بود. درآنجا به سراغ چشمه آن رفتیم که در ضلع شمالی و مشرف بر آبادی بود اما اثری از آن نیافتیم ظاهراً ایجاد چند دیواره وسد بتنی موجب شده تا چشمه قدیمی «کور» و ناپدید گردد درحال حاضر از گوشه ای دیگر، اندک آبی از لابلای انبوه خس و خاشاک وگل و لای انباشته شده در پشت دیوار بتنی به سوی آبادی روان است اما این آب درمسیر طولانی و ناهموار خود تا به انتهای آبادی و زمین‌های کشاورز برسد از نفس می افتد و زمینگیر می شود به نظر می رسد که با ایجاد شکاف در دیوارهای بتنی باید راه عبور آب را از خس و خاشاک و گل ولای پاک نمود و به جریان آن سرعت و قدرت بیشتر داد و این کاری است که از عهده مردم بر نمی آید و جهاد کشاورزی وخانه کشاورز استان باید به فریاد آن برسند.مردم باغستان از قدیم الایام درمیان نخلستان  و درکنار باغ و ملک خود زندگی می کردند اما چندسالی است که به خارج از نخلستان کوچ کرده‌اند و در سطحی ناهموار و کنار پستی و بلندی‌ها هرکس برحسب سلیقه وتوانایی خود نامنظم و نامتجانس خانه‌ای و سرپناهی بر پا ساخته و زندگی می کنند دراین قبیل موارد اگر پیش از جابجا شدن‌ها، ابتدا محل جدید، تسطیح و هموار و خیابان کشی می شد سپس مردم را راهنمایی می کردندکه خانه ها را با نظم وترتیب در دوطرف خیابان یا کوچه ها بنا کنند، شهرکی زیبا به وجود می آمد که هم خدمت رسانی را آسانتر می ساخت و هم هزینه ها را کاهش می‌داد. جمعیت باغستان براساس سرشماری نفوس و مسکن سال 1390 خورشیدی بالغ بر 132 نفر با 39 خانوار شامل 62 زن و 70 مرد ثبت گردیده. درحال حاضر دارای یک دبستان  و نیز یک مسجد و یک حسینیه است که حاصل کمک های مردم محل است. در جستجوی سرنخی از حیات تاریخی و اجتماعی باغستان سری هم به قبرستان قدیمی آبادی زدیم. شاید سنگ قبری از دوران کهن ما را به هدف برساند اما متاسفانه قبرستان، وضع آشفته ای داشت و سنگ قبری برجای خود نمانده بود تنها سنگ قبری که بدست آمد و با زحمت بسیار ، نوشته های رنگ پریده آن را خواندیم، تاریخ آن 1232 بود یعنی حدود 200 سال پیش که البته ملاک معتبری برای تاریخ واقعی حیات اجتماعی باغستان نیست و آن بیش از اینها و پیش از آنهاست.

 دازان یا دازن:

با فاصله اندکی از باغستان و در دامنه کوه باز(3)، روستای کوچک خالی از سکنه‌ای وجود داردکه مردی از اهالی فین به نام سلیم پور سالهاست درآنجا بساط مرغداری و پرورش شتر مرغ راه انداخته و با زحمت و پشتکار بسیار آن را تا امروز اداره کرده اما  طبق اظهار یکی از همراهان، با کمبود آب، مواجه است نمی دانم چه کسی و کجا باید به او کمک کند که از پا نیفتد وکار عام المنفعه خود را ادامه دهد؟

در پایان این یادداشت ها، لازم می دانم از دوستان گرامی آقایان عبدالله موسایی باغستانی و همکار ارجمندم حسین شیخی که دست مرا گرفتند  و به دیدار کهن بالا(4) و باغستان ومردم مهرمان وبا فرهنگ آن دیار بردند صمیمانه سپاسگزارم. در کهن بالا و باغستان نیز از همراهی و لطف آقایان یوسف بخشی و مندلیا بهره مند شدم که ازاین دو بزرگوار نیز متشکرم. همه این عزیزان ریشه ای عمیق در آن آب وخاک دارند.

 پی نوشت:

-1 کَل در گویش محلی مخفف کربلایی است.

-2 خنیزی بر وزن عزیزی.

-3 کوه باز با ارتفاع2500 متر از سطح دریا- زیره کوه باز از نوع مرغوب و با کیفیت بالاست که سابقاً توسط اهالی آن حوالی، جمع‌آوری می شد. چوب«اورز»AVORZ کوه باز نیز معروف بود و قطعات 3-4 متری آن در پوشش سقف خانه  بکار می رفت.

-4 کهن صورت تحریف شده «قنات» است.

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها