03

آذر

1403


اجتماعی

06 مرداد 1400 08:36 1 کامنت
در ستایش سفر سخن‌های بسیار رفته‌است. کمتر کسی وجود دارد که شیفته سفرکردن و تجربه موقعیت‌های جدید نباشد. جهانگردی اما کمی هولناک به نظر می‌رسد. اینکه یک روز از خواب بلند شوی و تصمیم بگیری به کشورهای مختلف با آدم‌های مختلف و فرهنگ‌های متفاوت سفر کنی جرات بسیاری می‌طلبد. گشتن کشورهای جهان به خودی خود خوفناک است اما حالا اگر این سفر کردن به جای سفر با وسایل نقلیه با شتر همراه باشد حتی از این هم دشوارتر می‌شود.
«محمد امیری رودان»، معلم و جهانگرد اهل رودان است که این کار پرمخاطره را در پیش گرفته‌است. از تلخی‌ها و شیرینی‌های سفرش می‌گوید. از اینکه هیچگاه از شکست‌ها سرخورده نشده‌ و همواره با تمام قوا برای هدف‌هایش تلاش کرده‌است. در ورطه زندگی کسل‌کننده کارمندی گرفتار نشده و زندگی‌اش پر از هیجان و تجربه‌های جدید است. در ادامه گفت‌وگوی «صبح‌ساحل» با این جهانگرد رودانی را می‌خوانید.
 
 کمی خودتان را معرفی می‌کنید؟ اصلا چه شد که از معلمی به جهانگردی روی آوردید؟
عشق دیدن جهان و زیبایی‌های خلقت در گوهر و ذات همه انسان‌هاست. اما عده‌ای زودتر به این استعداد و نعمت الهی در وجودشان پی می‌برند و آن را شکوفا می‌سازند و عده ای دیگر یا به وجود آن پی نمی‌برند یا دل مشغولی‌های زندگی باعث می شود آن را به فراموشی بسپارند. من محمد امیری رودان متولد سال ۱۳۵۱‌ و اهل رودان هستم. من پس از گذراندن دوره ی تعهد آموزش و پرورش و دریافت کارت پایان خدمت هر ساله بعد از تمام‌ شدن سال تحصیلی تابستان‌ها به سفر می‌روم و معمولا تعطیلات در خارج از کشور هستم. دوست دارم این ابهام در ذهن همه برطرف شود، براساس قانونی که همه کارمندان دولت می‌توانند سه سال مرخصی بدون حقوق بگیرند بخشی از مرخصی بدون حقوق خود را برای سفرهای طولانی‌مدت استفاده کردم. 
 
 شما در حال حاضر ایران هستید یا خارج از کشور؟ چه زمانی سفر خود را آغاز کردید؟
من 20 تیرماه از جعفرآباد مغان واقع در استان اردبیل به سمت مرز حرکت کردم و الان حدود 200 متر تا مرز فاصله دارم اما تا مرز بازرگان 270 کیلومتر فاصله دارم. حدود یک سال و نیم گذشته و قبل از بیماری کرونا من به مناسبت هفته میراث فرهنگی و صنایع دستی از بندر سیریک و کنار خور آذینی حرکت خود را با یک شتر برای سفر به دور دنیا آغاز کردم اما طی مسیر، موسسه علوم دام کشور به من پیشنهاد دادند که من در سفرم برای شتر دوکوهانه که در معرض انقراض است تبلیغ کنم. در نتیجه من زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی و با همکاری موسسه علوم دام کشور یک شتر دوکوهانه تهیه کردم و حرکت خود را از سر گرفتم. در نتیجه درحال حاضر من با دوشتر و یک قلاده سگ درحال حرکت هستم. البته یکی از سگ‌ها روز گذشته بر اثر تصادف جان باخت. 
 
 با کدام گونه شتر سفر می‌کنید؟ آیا کنترل‌کردن دوشتر در سفر دشوار نیست؟
با یک شتر تک‌کوهانه بومی منطقه هرمزگان و یک شتر دوکوهانه ایرانی اصیل که متعلق به استان اردبیل و دشت مغان است. یک سال و نیم گذشته من در یک گردنه پرت شدم و نصف بدنم در گچ رفت. با این حال با یک دست مهار شتر را در دست داشتم و با یک دست قلاده سگ را. این برای من خیلی سخت بود اما سفر هرچه سخت‌تر باشد جذابیت بیشتری هم دارد. من هم همواره با مشکلات دست و پنجه نرم کردم و عمرم در سختی‌ها و طبیعت گذشته است. 
 
 چرا برای سفر خود شتر را انتخاب کردید؟
این موضوع چندین علت دارد. قبل از اینکه به این سوال پاسخ دهم باید بگویم من از بچگی سوارکار بودم و همیشه اسب داشتم. اما با اینکه من عاشق اسب هستم و در سوارکاری آن تسلط و مهارت دارم، جذابیتش به اندازه شتر نیست. جذابیت سفر با  شتر برای مخاطبان  به دلیل کمیاب بودن آن در کشورهای مسیر بیشتر است و یکی از دلایل انتخابم این بود. دلیل دیگرم این بود که با انتخاب شتر، احتمال اینکه اسپانسر جذب کنم بیشتر بود چون هزینه سفرها خیلی زیاد است و من با هزینه شخصی فقط تا یک مرحله می‌توانم سفر کنم اما سفر من خیلی طول می‌کشد و با هزینه شخصی ممکن است نتوانم بیشتر از یک سال سفر کنم.
 
 شما در این سفر شعاری را دنبال  می‌کنید یا هدف خاصی دارید؟ یعنی سفرتان نمادین است؟
در این گونه سفرها حتی اگر خود شما هم نخواهید مجبورید یک شعار را انتخاب کنید و آن را رسانه‌ای کنید. ترجیح خود من این است که وقتی درحال رفتن به سفر هستم حتی موبایل خود را هم خاموش کنم و به تنهایی در طبیعت سفر کنم اما از من خواسته‌شده که برای سفرم شعار تعیین کنم. نام سفر من Persian mehr azin  است. یعنی فارس، سرزمین مهر و دوستی است و ایران گویای صلح و محبت‌امیز بودن مردم آن است. هدف من در این سفر اول از همه معرفی جاذبه‌های گردشگری، فرهنگ و آداب و رسوم استان‌های ایران و دوم معرفی شتر دوکوهانه و سوم تاثیر شتر در گسترش بیابان است. چون شتر برعکس بقیه حیوانات، گیاهان را از بین نمی‌برد بلکه آن‌ها را هرس می‌کند. پاهای پهن شتر در جمعیت هزارتایی آن ماسه‌ها را می‌کوبد و مانع گسترش آن می‌شود. همانطور که گفتم این موارد جزو اهداف من بود.
 
 شما در پیج شخصیتان برای معرفی خودتان از عنوان مخترع استفاده کردید. کمی درمورد آن توضیح می‌دهید؟
دوچرخه دریایی کشور را اولین بار من اختراع کردم اما بعد ازمن این ایده را از من دزدیدند. سال گذشته هم یک شرکت دانش‌بنیان در کیش اختراعی را به عنوان اولین دوچرخه دریایی کشور معرفی کرد؛ در صورتی که چندسال قبل من این دوچرخه را اختراع کرده‌بودم. اولین تیم دوچرخه دریایی در دنیا را هم من همکاری فرمانداری شهرستان میناب و شورای شهر بندر تیهو(تیاب)  اواخر اسفندماه سال 1397 رونمایی کردم.
 
 نزدیک‌ترین تجربه شما به مرگ در سفرهایتان مربوط به چه حادثه‌ای بوده‌است؟ تعریف می‌کنید؟
من در سفرم با شتر چندین مرتبه به مرگ نزدیک شدم. یک مورد آن رم‌کردن شتر بود؛ من داشتم از زیر پلی رد می‌شدم که کامیون پشت سرم قرار گرفت. من به ندرت سوار شتر می‌شوم و معمولا پیاده راه می‌روم و مهار شتر را  در دست می‌گیرم. اما در زمان این اتفاق سوار شتر بودم که کامیون پشت سرم آمد و بوق کشید. شتر هم رم کرد و به شدت ترسید. من می‌دانستم شرایط بحرانی است و من هرچند بتوانم خودم را نجات دهم اما نمی‌توانم دیگر شتر را کنترل کنم. از بالای شتر پایین پریدم و خوشبختانه موفق شدم دوباره مهار شتر را به دست بگیرم. 
 
 چالش‌برانگیزترین سفرتان کدام سفر بوده‌است؟
همین سفری که درحال حاضر در آن هستم، تاکنون دشوارترین سفرم بوده‌است. 
 
 بهترین کشوری که تاکنون به آن سفر کرده‌اید چه کشوری بوده‌است؟
چه از لحاظ آب‌وهوا و چه از لحاظ فرهنگ و آداب و رسوم.
حقیقتا از نظر من هیچ کشوری مثل کشور خودمان ایران نمی‌شود. اما من طبیعت بنگلادش و اندونزی را خیلی دوست داشتم. شمال روسیه و اسکاندیناوی هم  طبیعت خیلی زیبایی دارد اما فرهنگ خودمان با فرهنگ مردم این کشورها اصلا قابل قیاس نیست. بسیاری از مواقع مَن در این کشورها احساس می‌کردم که در کنار آدم آهنی راه می‌روم. بنابراین کشور ایران از لحاظ فرهنگ و مهمان‌نوازی نظیر ندارد.
 
  شما قبل از این که این سفرتان را شروع کنید چقدر تجربه شتربانی یا سفر با شتر را داشته‌اید؟
برای شروع سفر من می‎بایست حدود 6 ماه تجربه شتربانی یا ساربانی داشته‌باشم اما من روزی که شتر را تحویل گرفتم دو روز بعد سفرم را آغاز کردم. در زمان کودکی هم وقتی که دانش‌آموز ابتدایی بودم اصطلاحا «شتر لخت را تاخت می‌دادم» اما شما هرچقدر هم که در رانندگی مهارت داشته‌باشید مادامی که سوار ماشین نشٌَوید، مهارتتان تضعیف می‌شود. از آنجایی که من زمان کافی نداشتم سفرم را آغاز کردم و از همان روز اول با مشکل مواجه شدم.
 
 
 
 در کشور ما و خصوصا استان هرمزگان خبرهای زیادی درمورد تضادف شتر با وسایل نقلیه می‌شنویم. آیا در دیگر کشورهای دنیا هم همینطور است و شما با خطر تصادف مواجهید؟ یا اینکه قوانین خاصی در این مورد وجود دارد؟
یک ضرب‌المثل است که می‌گوید «شب آبستن است تا چه زاید سحر». بنابراین من نمی‌دانم فردا به چه چیزی مواجه می‌شوم. قوانین هم در کشورهای مختلف متفاوت است. در بسیاری از کشورها اصلا اهمیتی به حیوانات نمی‌دهند. این سفر، سفر بسیار پرخطری است و هیچ چیزی قابل پیش‌بینی نیست.
 
 یکی از انتقاداتی که به شما می‌شد این بود که در سفرتان به محیط‌زیست آسیب می‌زنید و شترها را آزار می‌دهید. چه توضیحی برای این انتقادات 
دارید؟
این پیمایش زیر نظر دانشمندان علوم دام کشور و چندین متخصص در زمینه شتر صورت می گیرد و همه ی موارد ضروری جهت سلامت شترها مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است بعنوان مثال مرتع شتر 100 کیلومتر است، اگر شتر روزی 25 کیلومتر راه نرود، مریض می‌شود. من هم روزانه 25 کیلومتر با شتر پیمایش دارم. یا کل باری که روی دوشتر است به 50 کیلو هم نمی‌رسد و مثل این می‌ماند که یک چوب کبریت روی شانه یک وزنه‌بردار باشد. بنابراین از این لحاظ هم هیچ آسیبی به شتر نمی‌رسد.
 
 شما خودتان آموزگار هستید آقای امیری و همیشه به بقیه چیزی آموخته‎‌اید. فکر می‎کنید در این سفرها مهم‌ترین درسی که خودتان یاد گرفتید چه بوده‎‌است؟
صبوری و پشتکار مهم‌ترین درسی بوده‌است که از این سفرها گرفته‌ام و دو رمز موفقیت انسان‌های موفق است. با یک بار شکست خوردن نباید از کاری که دوست دارید دست بکشید، من خودم نمونه انسانی هستم که از شکست خسته نمی‌شوم. من بارها از گردنه پرت شدم، بدنم آسیب دیده‎‌است، چندین بار برای سفرم اقدام کرده‌ام و هربار مشکلی پیش آمده‌است و با این وجود خسته نشده‌ام. من برای هدفم چیزهای زیادی را از دست می‌دهم.

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (1)
img
img
سارامحمدی 2 سال پیش
چجوری میتونم با ایشون درتماس باشم ؟