«معلمی شغل انبیاست»؛ نوشتهای بر دیوار حیاط مدرسه که از کودکی تا امروز مشقِ خاطره میکند. دانشآموزانی که در لابهلای مشاغلی همچون خلبانی و پزشکی، معلمی را نیز به عنوان شغل آینده در سر می پروراندند. در هر خانواده، دست کم دو یا سه معلم وظیفه خدمت به دانش آموزان را عهدهدار بود. از خاله و عمه گرفته تا دایی و عموزاده. خانواده فرهنگی، عنوانی بود که بسیار شنیده میشد. با گذشت زمان اما کمتر دانشآموزی انگشت اشاره را برای پاسخ به سوال معلم که «آیا دوست دارید در آینده معلم شوید؟» بلند میکند! به راستی پاسخ منفی
دانشآموزان از چه بابت است و چه دیدگاهی نشئت میگیرد؟ آیا والدین در تصمیمگیری آیندهسازان جامعه نقشی دارند یا رویت وضعیت فرهنگیان در خانواده موجب عدم گرایش و در نهایت کمبود معلم در سالهای آتی میشود؟ نقش
آموزش و پرورش و ناتوانمندی در تامین نیروی انسانی به چه قیمتی تمام میشود؟ عاقبتِ بی سر و سامانی که دامنگیر دانش آموزان مانده از تحصیل میشود را چه کسی پاسخگوست؟ در ادامه پس از گذری بر تعداد معلمانی که جای خالیشان بر صندلی کلاسهای درس خودنمایی میکند، به سراغ آموزگاری زبده رفتیم تا برایمان شرح واقعه دهد.
دانشآموزان قربانی بیتدبیری مسئولان
شهرستان بندرلنگه، بخشها و روستاهای تابع، با کمبود 268 معلم و دبیر درسطح ابتدایی، متوسطه و دبیرستان مواجه است. مدیر
آموزش و پرورش بندرلنگه ضمن مطلوب جلوه دادن فضای آموزشی گفت: «تعداد زیادی از آموزگاران در مقاطع ابتدایی، متوسطه و دبیرستان، به افتخار بازنشستگی نائل آمدهاند که متاسفانه جایگزینی برای آنها نداریم و از این لحاظ با کمبود دبیر و معلم مواجه هستیم».
گریزی به شکایت معلمی که سالیان متمادی به تدریس در شهرستان بندرلنگه اهتمام ورزیده است
بیتناسبی میان تعداد دانشآموزان و معلمان
«علی عباس زاده» 15 سال از عمر خود را مشتاقانه در راه خدمت به جامعه و تربیت دانشآموزانی گذاشته است که آیندهسازان کشور هستند. او که سابقهی تدریس در مقطع ابتدایی و متوسطه را از سر گذرانیده، از نزدیک شاهد مشکلات و قصور نهادهای مختلفی بوده است. با او به گفتوگو نشستیم تا در مورد علل کمبود معلم در شهرستان بندرلنگه بیشتر بدانیم.
آیا کمبود معلم در بندرلنگه صحت دارد؟ علت چیست؟
کمبود معلم و نیروی متخصص، نه تنها در بندرلنگه بلکه در سراسر کشور در حوزههای مختلف وجود دارد. یکی از علل این کمبود، ساعات تدریس هفتگی طرح طبقهبندی مشاغل معلمان است. با توجه به آمار بالای دانشآموزان در مدارس و تعداد کم معلمان، ناچارا ساعات تدریس کار معلمان افزایش مییابد. این مسئله باعث میشود تا بین تعداد دانشآموزان و معلمان همخوانی وجود نداشته باشد. مورد دوم پایان سابقه 30 ساله تدریس زحمتکشانی است که اکنون وقت استراحت و بازنشستگیشان فرا رسیده است. سالانه عده زیادی از نیروهای متخصص و باتجربه در کشور بازنشسته میشوند و بندرلنگه نیز از این قاعده مستثنی نیست. مورد سوم نیز خروجی نیروها و انتقالیهای مکرری است که اتفاق میافتد. جابهجایی و انتقالها تاثیرمستقیمی در کمبود نیرو دارد. بسیاری از نیروها با ضمانت 5 سال ماندگاری جذب میشوند که جزو آمار نیروهای انسانی آن منطقه محسوب میشوند اما بنا به دلایلی مانند بیماری یا به دلیل اینکه همسرانشان در شهر دیگری سکنی دارد، درخواست انتقال زودتر از موعد میدهند. در اکثر موارد هم با انتقالی موافقت میشود و از شهرستانی به شهرستان یا حتی استانی دیگر منتقل میشوند. در این میان جایگزینی برای استخدام همکاران جدید تعیین نمیشود و همچنان جای خالی معلمانی که انتقالی گرفتهاند با همکارانِ حاضر، پر میشود.
آیا فشاری که از کبود معلم احساس میشود بر کیفیت تدریس معلمان تاثیرگذار است؟
هنگامی که نیروهای متخصص وجود نداشته باشند، قطعا نمیتوان ساعات موجود را با تعداد نیروهای انسانی که در مدرسه باقی میمانند پر کرد. در نتیجه از کیفیت آموزشی کاسته میشود. موظفیِ همکاران، در مقطع ابتدایی 24 ساعت است. در مقاطع متوسطه، دبیران میتوانند 24 ساعت موظفی ساعات کلاسی را تا ۳۰ ساعت نیز افزایش دهند. در اکثر مدارس معلمان به گونهای ساعتها را پوشش میدهند که جبران کمبود نیرو را دانش آموزان و والدین کمتر احساس کنند. این در حالیست که ممکن است معلمی که تجربهی تدریس در دروس تخصصی را ندارد، برای جبران مافات ناگزیر به تدریس شود. این مسئله به طور مستقیم بر کیفیت آموزش تاثیرگذار است. به دنبال آن عدم درک کامل دانشآموزان از گفتار معلم نیز تبعات جبرانناپذیری به دنبال دارد. بیانگیزگی دانشآموز برای حضور در کلاس درس، یکی از این پیامدها است. تعداد دانشآموزانی که دچار افت تحصیلی میشوند نیز بحرانی است که نباید ساده از کنار آن گذر کرد.
کمبود معلم چه ضربهای به آموزش و تربیت آیندهسازان جامعه وارد میکند؟
کمبود نیرو در هر منطقه یا شهرستان، باعث از بین رفتن کیفیت آموزش میشود. در این بین بزرگترین ضربه که فرسودگی نیروهای موجود است، جامعهی معلمان را هدف قرار میدهد. تصور کنید با توجه به آمار دانشآموزان و تعداد کم معلم برای تدریس، قطعا فشارهای گزافی بر دوش معلمانِ حاضر سنگینی میکند؛ چرا که اگر تعداد معلمان نسبت به تعداد دانشآموزان و آمارموجود همخوانی داشته باشد، ساعتهای دریافتی معلم کمتر و قطعا روی کیفیت آموزش تاثیر بسزایی میگذارد. چه بسا معلمانی که به دلیل افزایش ساعات کاری نمی توانند طبق برنامهریزی که برای یکسال تحصیلی در پیش دارند، کلاس را هدایت کنند. در این میان حقی که از دانشآموز ساقط می شود و احساس دِینی که معلم آن را بر گردن خود احساس میکند، همواره احساسی آزاردهنده است.
نقش آموزش و پرورش در این میان چیست؟ چه تدبیری برای جبران کمبود معلم در پیش گرفته شده است؟
چندین روش برای جذب معلمان و تامین نیروهای مورد نیاز تبیین شدهاست. یکی از راهها استفاده از ماده 28 است که در شرایط استخدامی، داوطلبان در آزمون شرکت میکنند و از این راه میتوانند وارد نظام آموزشی کشور شوند. یکی دیگر از راههای تامین نیروی آموزشدیده و ماهر برای تدریس، جذب فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان است که در چند سال اخیر تمام توان خود را برای آمادهسازی نیروی ماهر بهکار گرفته است تا از این طریق کمبود نیروی انسانی در حوزه
آموزش و پرورش را جبران کند. با توجه به این دو راه، آموزش و پرورش تا حدودی سعی در پر کردن خلا کمبود نیروی تخصصی در رشتههای مختلف را دارد.
* نام معلم مستعار است.
روزنامه صبح ساحل