دلیل پنهان خیانت

امروزه خیانت یکی از دلایلی است که زوج‌ها را وادار به حضور در مراکز مشاوره و اقدام برای گرفتن مشاوره‌های زوج درمانی می‌کند. روابط فرا زناشویی با سرعت زیادی در حال افزایش است و روز به روز زندگی‌های بیشتری را به ورطه‌ جدایی می‌کشاند. اما چرا؟ چرا خیانت هر روز بیشتر از دیروز دست به افزایش آمارها می‌برد. هدف ما در این یادداشت، اشاره به دلایلی نیست که هرروز در مطالب اینجا و آنجا می‌خوانید. بلکه هدف ما بررسی دلایل زیرین و پنهانی‌ است که از دیدها نهان مانده و چندان اشاره‌ای به آن نشده است. یکی از دلایل خیانت در روابط زناشویی، عدم وجود تعریف مشترک از این مفهوم است. کلمات و مفاهیم در ذهن ما و دیگری‌هایی که در جامعه‌مان وجود دارند، معانی متفاوتی می‌توانند داشته باشند. برای مثال در جلسه‌ی زوج درمانی مرد معتقد است که همسرش مداوما او را مورد بیاحترامی قرار می‌دهد، اما زن می‌گوید هیچ‌گونه بیاحترامی در رفتارش وجود ندارد. وقتی در جلسات درمان پیش می‌رویم، مشخص می‌شود معنی احترام در اذهان این دو متفاوت است؛ برای یکی احترام در این است که همسرش به پیشوازش بیاید، از زحماتش تعریف و تشکر کند و ... اما برای دیگری احترام در بحث نکردن، مهربان بودن و مخالفت نکردن است. جدا از اینکه هیچ تعبیری از مفاهیم انتراعی، مانند خیانت، احترام، مسئولیت، عشق و ... به تمامی درست یا غلط نیست، زوجین باید قبل از ازدواج یا در راستای زندگی مشترک، نسبت به پیدا کردن مفاهیم و تعاریف مشترک اقدام کنند. خیانت به چه معناست؟ چه عملی در چه موقعیتی خیانت محسوب می‌شود؟ آیا تعاریف و مرزهایی که نسبت به خیانت برای دیگری چیده‌ایم، برای محدود کردن رفتار خودمان نیز صدق می‌کند؟ زوجین در گفتوگوهای متقابل باید این سوال‌ها را پاسخ بدهند. اگر نمی‌توانید یا بستر رابطه‌، این امکان را به شما نمی‌دهد که در ارتباط با مسایل جدی گفتوگو داشته باشید، یک جای دیگر کار می‌لنگد. ممکن است شما یا شریک زندگی‌تان، آداب گفتوگو را ندانید، مهارت ابراز وجود نداشته باشید یا مهارت‌ها ارتباطی شما با مشکل مواجه شده باشد. هرکدام از این دلایل، می‌تواند به خودی خود رابطه را برای شکل گیری روابط فرازناشویی، حاصل خیز ‌کند. پس اگر می‌خواهید، رابطه و زندگی مشترک شما، از خیانت دور باشد، قبل از هر کاری شروع کنید به مشخص کردن مرزها و محدوده‌های رابطه‌تان و توجه داشته باشید که این تعریف مرزها باید در حضور دو طرف و به صورت تبادل نظرات باشد. نه اینکه گمانها و نظرات خودتان را نظر طرف مقابل بدانید. بلکه باید تلاش کنید از میان نظرات متفاوت یکدیگر، تفاهم و هم‌نظری بیرون بکشید.