29

آبان

1403


اجتماعی

12 اسفند 1400 08:30 1 کامنت
قبل‌ترها در کلینیک روانشناسی‌ مشغول به کار بودم، که کارفرما یا همان مسئول کلینیک معتقد بود یک کارمند خوب، علاوه بر کنار آمدن با ساعات کاری زیاد و سیال، باید قادر باشد، سهمی در سود رسانی به کلیت کلینیک داشته باشد.
اوایل امر، وسوسه‌ی چهره‌ی خوب و مورد پسندِ کارفرما بودن دلم را ربوده بود، اما چندی بعد توانستم به ساز و کار حاکم بر جریان واقف شوم و از آن فضای کاری فاصله بگیرم. این روزها چنین شرایطی نه تنها برای من، که برای تمام کسانی که نیروی کارشان را در خدمت دیگری می‌گذارند، صادق است. مرز بین کارگر یا کارمند خوب و موجه بودن تا مورد بهره کشی واقع شدن چندان باریک و ناملموس نیست، اما ما به آن خو گرفته‌ایم و برای خلاص شدن از چنگ دست‌هایی که به قصد کشیدن شیره‌ی جانمان برمی‌آیند، به بازتعریف بسیاری از مفاهیم نیاز داریم. احتمالا اگر در تنش با کارفرما یا همکارمان قرار بگیریم، اولین امکانی که به نظرمان می‌رسد این است که باید به روانشناس مراجعه کنیم، تا بتوانیم مهارت‌های ارتباطی و خودکنترلی یا پذیرش شرایط را در «خودمان» ایجاد کنیم. در واقع در چنین موقعیتی انگشت اتهام را به سمت خودمان می‌گیریم، که من نتوانستم ارتباط موثر برقرار کنم، یا سازش اجتماعی در من افت پیدا کرده و ... . احتمالا روانشناس هم با ما هم‌عقیده خواهد بود و با برچسب‌های افسرده، مضطرب، خلق ناهماهنگ و ناسازگار به استقبالمان می‌آید.
اینجا همان نقطه‌ی کوری است که باید توقف کنیم و از خودمان بپرسیم چه کسی، در چه شرایطی و با چه حاشیه‌ی سودی برای ما هنجار، ناهنجار، اختلال و ... را تعریف می‌کند؟ چرا واکنش طبیعی ما به عدم توازن، ناسازگاری نامیده می‌شود؟ همیشه عده‌ای هستند که از فردی انگاشتن شرایط اجتماعی سودی نصیبشان شود، چشمشان را به روی شرایط کار، توزیع ثروت و قدرت ببندند و بگویند «تو» مقصر تمام و کمال همه چیز هستی. ما با شناختن زمینه و آگاهی به شرایط کنش‌ها و تناسب‌های اجتماعی، می‎‌توانیم این نگاه را به نقد بکشیم.  برعکس اکثریت غالب رویکرد روانشناسی، می‌خواهم بگویم که بار همه چیز به عهده‌ی شما نیست. اگر شرایط سخت کاری، حقوق کم، نبود بیمه و ... کلافه و عصبی و ناراحت و کم‌تحملتان کرده، روانشناس شما باید واقعیت زمینه‌ی اجتماعی زندگیتان را به رسمت بشناسد و از شما در جهت درک زمینه‌ای که در آن قرار گرفته‌اید حمایت کند، نه در مسیر انکار آن. این شرایط نه تنها برای کار که برای روابط شخصی، تحصیل و خانواده هم صادق است. قبل از قبول هر تقصیر، کوتاهی یا مسئولیتی ابتدا زمینه‌ی رخداد مسئله را به پرسش بکشید.

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (1)
img
img
علی 2 سال پیش
از این موشکافی مسئله تشکر میکنم.