03

آذر

1403


اجتماعی

17 اسفند 1400 08:52 0 کامنت
روز زن، روزی برای هدیه دادن نیست. اینکه با تبریک‌های بلند بالا به استقبال این روز برویم؛ فرو کاستن این مناسبت به کالایی پر زرق‌وبرق برای مصرف و روی گرداندن از هدف اصلی و پیش‌زمینه‌ی تاریخی آن است. هر مناسبتی به ما لزوم بازبینی در اندیشه و قواعد را تذکر می‌دهد.
در روز زن، بیش از آنکه نیاز داشته باشیم به مقام زن بپردازیم، نیازمند پرداختن به دغدغه‌های موجود هستیم تا بتوانیم راه‌حل جایگزینی برای وضع موجود و ناامنی فراگیر زنان ارائه دهیم. در سطح روانی-اجتماعی، هر روز شاهد بالا گرفتن سطح اضطراب در زنان هستیم. اما روا نیست این اضطراب را به وضعیت فردی آن‌ها، حساسیت، ضعف و ... نسبت دهیم؛ دقیقا تعبیر ظالمانه‌ای که چه بسیار توسط روانشناس‌ها و روانپزشک‌ها اعمال می‌شود و مسیر چه ستارگانی که برای همیشه به قهقرا کشیده نمی‌شود. در جامعه‌ی مدرنیزاسیون شده‌ای که هنوز گامی به سمت مدرنیته برنداشته یا به تعبیر دیگری از نظر ابزاری تا حدی مدرن شده اما از نظر ارزشی و فکری هرگز؛ وظایف متضاد و متعددی به زنان واگذار می‌شود و توقعات جامعه از زنان هر روز گسترده‌تر و متناقض‌تر می‌شود. برای مثال، امروز علاوه بر تاکید مضاعف به وظایف مادرانه، همسرانه و ...، زن ارزشمند زنی است که بتواند همزمان در خارج از خانه‌ هم وظایف شغلی خود را به خوبی انجام دهد، همیشه لبخند بزند، آراسته باشد و فوج‌فوج وظایف دیگری که هر روز تعدادشان از دیروز بیشتر و مسیرشان پراکنده‌تر است. تمام این تناقض‌ها، موجب اضطراب خواهد شد. باید به یاد داشته باشیم، جامعه تصور ایده‌آل ما از بودنمان برای خودمان را شکل می‌دهد. ما با توجه به گراهایی که از خانواده، مدرسه، دوستان و... می‌گیریم، مصمم می‌شویم که «دوست داریم چه کسی باشیم» و اگر شرایط اقتصادی و اجتماعی اجازه بدهد در جهت آن حرکت خواهیم کرد. سپس در آینده، جامعه با توجه به معیارهای ارزشی موجود تصمیم می‌گیرد که چقدر مطابق میل و اراده‌ی آن حرکت کرده‌ایم تا بتواند بازخوردی از شکل بودنمان به دست می‌دهد، اگر مطابق معیارهای ارزشی خودِ جامعه نباشیم، با اشکالی از طرد، تنبیه و نادیده گرفتن تلاش می‌کند ما را به گفتمان از پیش تعیین شده‌ی خودش دعوت کند. با توجه به ارزش‌های متضادی که در جامعه شکل گرفته، دور از تصور نیست که زنان در هر جهتی که حرکت کنند با بخشی از معیارها مغایر خواهند بود و جریان طرد، تنبیه و نادیده‌انگاشتن ضربه‌ی اضطرابی خودش را به جای خواهد گذاشت. اضطراب مادر بود، اضطراب شاغل بودن، اضطراب همسر بودن، اضطراب دختر مطیع خانواده بودن، اضطراب تحصیل کرده بودن و هزاران اضطراب دیگری که منشا درون فردی ندارد، بلکه منشا اجتماعی دارد و اصرار روانشناس‌ها به فردی انگاشتن‌اش، تیشه به ریشه‌ی جامعه و فرد خواهد زد.

دیدگاه ها (0)
img