29

آبان

1403


اجتماعی

19 اردیبهشت 1401 08:38 0 کامنت
 سی‌ام اردیبهشت روز جهانی جمعیت است و به همین بهانه برآن شدیم تا به این موضوع مهم و استراتژیک بپردازیم. با توجه به اینکه زنگ خطر آهنگ رشد جمعیت به صدا درآمده است می‌توان گفت موضوع جمعیت به یک موضوع ملی و حتی امنیتی بدل شده است.
براساس گزارش مرکز آمار ایران جمعیت کشور از سال 1400 تا 15 سال آینده 7 میلیون و 391 هزار نفر افزایش می‌یابد و روند رشد جمعیت از 0.77 درصد در سال گذشته به 0.36 درصد در سال 1415 خواهد رسید و بخش عمده جمعیت ایران را افراد میان‌سال و بیشتر تشکیل خواهند داد. همچنین پیش‌بینی می‌شود در سال ۱۴۳۰ رشد جمعیت متوقف شده و بعد از آن منفی شود .
طبق آمارهای جدید جمعیتی، میانگین سنی جمعیت ۳۳ سال است که بهترین سن برای فرزندآوری است لذا دولت وظیفه دارد تسهیلات لازم در این امر را برای مردم فراهم کند. که در این صورت با گذشت ۱۰ سال ممکن است رشد جمعیت دیگر متوقف نشود. کند شدن یا متوقف شدن آهنگ رشد جمعیت، از منظر اقتصادی هم بسیار حائز اهمیت است که برخی از اقتصاددانان از آن به عنوان موهبت جمعیتی یا همان پنجره اقتصادی یاد می‌کنند. ایران تا حدود سال ۱۴۱۵ در فرصت پنجره جمعیتی قرار دارد و از حدود ۲۰ سال آینده با بسته شدن پنجره جمعیت روبرو می‌شود.
     
 پنجره جمعیتی چیست و چرا اهمیت دارد؟
پنجره جمعیتی یکی از مهمترین مراحل در ساخت سنی یک جمعیت است. باید دانست که اساسی ترین عامل در موفقیت برنامه ریزی‌های توسعه کشور، همگام شدن با تغییرات جمعیتی است . بحث جمعیت و تاثیر آن در تمامی برنامه ریزی های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... یک موضوع انکار ناپذیراست. جمعیت کشور تا زمانی که در سنین فعالیت باشد؛ می‌توانند به تولید و بهره‌وری بپردازند تا رشد و رونق اقتصادی پایدار را در کشور تضمین کند.
   
 گذار جمعیت چیست و ایران در چه مرحله از گذار جمعیتی قرار دارد؟
گذار دو مرحله دارد که گذار اول و دوم جمعيتي نامیده می‌شود . گذار اول جمعيتي که با فرايند نوسازي و توسعه همزمان است، چالش هايي چون رشد فزاينده و چند برابر شدن جمعيت، جواني جمعيت و افزايش جمعيت در سن کار را به دنبال دارد. گذار دوم جمعيتي با ورود جوامع به دوره پسامدرن آغاز مي شود، و با چالش هايي چون باروري زير سطح جانشيني، کاهش جمعيت در سن کار، سالخوردگي و رشد منفي جمعيتي همراه است. البته آهنگ زماني وقوع تحولات بسته به شرايط ويژه هر جامعه به شدت متفاوت است. طي قرن گذشته، ايران چالش هاي گذار اول جمعيتي را تا حدود زيادي تجربه کرده است. سطح کاهنده مرگ و میر عامل اصلی رشد جمعیت ایران در این دوره بوده است.  به طوری که جمعیت افزوده بر حسب مؤلفه های جمعیتی تغییر(باروری‘ مرگ و میر‘ و مهاجرت) در سال 1320 در حدود 4/82 درصد بود که به تدریج بالا رفت و در سال 1365‘ با حذف مهاجرت‘ به 2/96 درصد رسید.
طي دهه هاي آينده بايد شاهد تجربه چالش هاي گذار دوم جمعيتي در ايران باشيم و در ان زمان بخش عمده جمعیت ایران را افراد میان‌سال و بیشتر تشکیل خواهند داد.
اکنون در انتهای دوره گذار اول جمعیتی قرار داریم و بایستی دوره پنجره فرصت جدی گرفته شود تا در دوران گذار دوم جمعیتی با بحران مواجه نشویم.
   
  نگرانی نسبت به سالمندی زودرس در ایران
کاهش رشد جمعیت به زیر یک درصد نشان می‌دهد که ایران در آستانه سالمندی زودرس قرار دارد. برای اینکه میزان سالمندی را کاهش دهیم باید جمعیت زیر ۱۵ سال و میزان موالید افزایش پیدا کند اما متاسفانه در پنج سال اخیر کاهش موالید در کشور وجود داشته است و رشد جمعیت، به سمت پایین‌تر حرکت کرده است..
بسیاری از کشورهای دنیا در مواجهه با چالش‌های جمعیتی و کاهش فرزندآوری دو راهبرد را پیش گرفتند. یکی راهبرد حمایت اقتصادی از خانواده و دیگری راهبرد ارزش‌گذاری برای فرزندآوری؛ در واقع فرزندآوری بایستی تبدیل به یک ارزش اجتماعی و فرهنگی عمومی تبدیل شود تا هم به لحاظ کلان و ساختاری و هم به لحاظ فرهنگی و اجتماعی چالش جمعیتی کشور حل شود.
  
 راهکارهای افزایش جمعیت در دو سطح ساختاری و کلان - فرهنگی و اجتماعی
راهکارهای افزایش جمعیت در کشور را در دو سطح ساختاری (در سطح نهادها و سازمان‌ها و کلان نگرانه) و هم چنین در سطح عاملیت (در سطح اشخاص، گروها، و خردگرایانه) می‌توان تقسیم نمود.
      
سطح ساختاری و کلان:
1ـ طرح‌های تشویقی دولت مثل دادن مسکن
2ـ توسعه زیر ساخت‌های اقتصادی برای بهبود وضعیت اقتصادی خانواده‌ها توسعه اشتغال برای جوانان.
3ـ ارائه تسهیلات ویژه برای فرزندان جدید.
4ـ گسترش تبلیغات رسانه‌ای و فرهنگ سازی برای نسل‌های آینده از طریق رسانه‌های جمعی و بیلبوردهای شهری.
5ـ پرداخت هزینه‌های دوران بارداری تا 5 سالگی نوزاد و پیشگیری از سقط جنین.
6ـ باز کردن حساب‌های آتیه برای نوزادان جهت تأمین آینده آنان.
7ـ اطلاع‌رسانی به مردم در مورد آینده جمعیت ایران و چالش‌ها و مشکلات آینده.
8ـ آموزش روش صحیح  سبک زندگی برای جلوگیری از ناباروری زنان و مردان.
9ـ نظارت و کنترل دقیق دولت با رویکرد آینده‌نگری.
10-کاهش هزینه‌های زایمان و تعلق گرفتن بیمه‌ی تکمیلی.
11ـ ارائه تسهیلات ویژه از طرف دولت برای فرزند دوم نظیر خودرو، مسکن، شرایط استخدامی والدین
12ـ استقلال فرزندان در سن 18 سالگی مانند سایر کشورها.
13- فراهم کردن امکان تحصیل رایگان .
14- کنترل تورم و ایجاد ثبات اقتصادی در کشور.
15- مشوق‌هایی که سن ازدواج را از 30 سال به 20 سال و یا پایین‌تر برساند.
16- بهداشت و درمان در دسترس و ارزان حداقل تا پایان دوران کودکی.
17- اطلاع یافتن از وضعیت زنان و سیاست گذاری‌های مناسب در جهت پیشرفت زنان و ایجاد احساس امنیت در آنان.
18- توجه ویژه به بهداشت زنان
   
سطح فرهنگی و اجتماعی:
1ـ ایجاد ذخیره‌های ویژه توسط مردم برای تأمین وضعیت اقتصادی خانوارها.
2ـ ایجاد آسایش و آرامش در بین افراد خانواده توسط اقوام و پدر و مادر جهت آسایش روانی و دوری از مشغله‌های فکری.
3ـ تشویق پدر و مادر جهت فرزند آوری فرزندانشان.
4ـ کاهش تجمل گرایی و ترویج فرهنگ ساده زیستی.
5ـ افزایش درآمد و کاهش هزینه‌ها تا سرپرست خانواده میل به افزایش بچه‌ داشته باشد.
6ـ کاهش اختلافات سنی بین مرد و زن و تشویق والدین به ازدواج.
7-کاهش عواملی چون: مواد مخدر، دخالت اطرافیان، ضرب و شتم.
8-افزایش احساسات و عشق در خانواده‌ها برای پایدار کردن زندگی زناشویی.
9ـ گذشت خردمندانه برای پیشگیری از فروپاشی خانواده‌ها.
10- کاهش میانگین فاصله تولد فرزند اول از زمان ازدواج به کمتر از سه و نیم سال
11- کاهش تک فرزندی و ایجاد فرهنگ چند فرزندی در بین خانواده‌ها
12- کاهش میانگین فاصله زمانی بین فرزندان به کمتر از 5 سال
   
چرا باید به مسئله رشد جمعیت اهمیت دهیم؟
کارشناسان معتقدند یکی از شاخص‌های موالید میزان باروری کل است و آن به معنای تعداد فرزندانی است که با یک مادر جایگزین می‌شوند. اگر این تعداد فرزندانی که با یک مادر جایگزین می‌شوند معادل۱/۲ باشد تقریباً جمعیت ثابت می‌ماند یعنی رشد جمعیت صفر است و اگر کمتر باشد رشد جمعیت منفی است و اگر بیشتر باشد رشد جمعیت مثبت است. برای حفظ سطح جانشینی جمعیت باید حداقل رشد جمعیت کشور ما ۱/۲ درصد باشد، اما اکنون با نرخ جمعیت کمتری از حد جانشینی مواجه هستیم که با ادامه این روند تا سال ۳۰ سال آینده رشد جمعیت کشور منفی می‌شود و کشور سالمندی خواهیم شد. سالمند شدن کشور به معنی کاهش نشاط در جامعه، افزایش هزینه های مراقبت از سالمندان، تنهایی و انزوای بزرگسالان، کاهش ارتباطات اجتماعی، جایگزینی نیروی کار از طریق مهاجرپذیر شدن کشور و تبعات فرهنگی آن، کاهش جمعیت بخش کشاورزی و اثر مستقیم بر اقتصاد کشور و هزاران مشکل دیگر خواهد بود. تردیدی نیست که تسهیل شرایط برای جمعیت بیشتر نیاز به برنامه‏ریزی‌های اصولی از جانب مسئولین دارد، اما در شرایط فعلی باید تمرکز خود را بر مسئله مهم کاهش شدید رشد جمعیتی کشور معطوف کنیم تا حالا که راه درمان در اختیار ماست، اقدام کنیم. 
دیدگاه ها (0)
img