شهرهایی که روزی قرار بود رفاه را برای انسانها فراهم آورند، اکنون خود به مانعی برای رفاه بدل شدهاند. شهرهای امروزی نه تنها نسبتی با شهروندان خود ندارند بلکه به دور از هرگونه تخصص، خلاقیت و کارامدی عمل میکنند و عرصههای عمومی را برای شهروندان تنگ و تنگتر میکنند. شهرداریها در این میان به عنوان بازیگر اصلی این نمایش که زمام امور شهری را در دست دارند، با ساختوسازهای بیحساب و کتاب و افزایش طول و عرض شهرها را به موجودی زشت و بدقواره تبدیل کردند که به کوچکترین نیازهای شهروندان خود هم پاسخی نمیدهد. نمونه بارز آن شهر بندرعباس و طراحی ناموزون آن است که حتی نمیتوان نام طراحی را بر روی آن گذاشت. ما در دو گزارش مجزا که پیش از این در «صبح ساحل» به چاپ رسیدهاست به طور مفصل درمورد نقش پلیس راهور و حملونقل عمومی شهر بندرعباس در افزایش یا کاهش میزان ترافیک شهری صحبت کردهایم. در این گزارش یکی از کارشناسان حوزه طراحی شهری که سابقه زندگی در شهر لندن و دبی را دارد به مقایسه
شهر بندرعباس با دیگر شهرهای جهان میپردازد تا نقش طراحی شهری را به عنوان یکی از مولفههای اساسی در حجم ترافیک شهری بررسی کند. ناگفته نماند که این کارشناس به دلایل شخصی علاقهای به انتشار نام خود در این گزارش نداشت و روزنامه «صبح ساحل» نمیتواند مستقلا این نظرات را تایید یا رد کند.
ابتدا میخواهم با این سوال شروع کنم که اساسا ترافیک و شهرسازی چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟
ترافیک و شهرسازی ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارند و با توجه به جمعیت و وسعت یک منطقه، تعدادی خیابان فرعی و اصلی برای ان منطقه در نظر گرفتهمیشود. شهر بندرعباس هم با توجه به اینکه در ابتدا شکلگیری آن به صورت رندم و بدون درنظرگرفتن ضوابط شهرسازی بودهاست و از سوی دیگر صاحبان املاک بدون در نظر گرفتن معابر استاندارد و بلاک و لاینبندی هدفمند به صورت حدودی و تفاهمی مرز املاک خود را مشخص کردهاند، اکثر بافت شهری آن به صورت محلهمحور، درهم تنیده و فاقد بلاکبندی و معابر فرعی و اصلی استاندارد است؛ بنابراین جمعیت اکثر محلات قدیمی بندرعباس، بیشتر از ظرفیت آن است و این موضوع به خودی خود باعث ایجاد ترافیک در خیابانهایی میشود که نسبت به جمعیت چنین محلاتی کافی به نظر نمیرسد. بهترین گزینه برای رهایی از بنبست و ایجاد شهر استاندارد در چنین مواقعی تخریب و
جابهجایی محلات در هم تنیده و باز طراحی و بلاکبندی مجدد محلات قدیم شهر با توجه به جمعیت تعریفشده جدید در منطقه است. در حال حاضر محلات به جای جابهجایی اصلاحیه و تراکم دادهمیشوند. به عنوان مثال یک محله در بافت مرکزی را در نظر بگیرید؛ یک کوچه سه متری پس از اصلاحیه به شش متر افزایش پیدا میکند ولی در عوض خانه ویلایی و تک واحدی تبدیل به آپارتمان چند طبقه و چند واحدی میشود؛ در نتیجه جمعیت بیشتری به محلات تزریق شده و به دلیل عدم وجود خیابان و معابر فرعی و اصلی کافی و لاینبندی از نو تعریفشده باعث ایجاد ترافیک شهری در آن منطقه میشود.
شهر بندرعباس به عنوان پایتخت اقتصادی ایران و یکی از مناطق مسافرپذیر با معضل کمبود پارکینگ روبهروست. فکر میکنید چاره چیست؟
مرکز شهر بندرعباس به عنوان یک سنتر و مرکز خرید بزرگ مانند هر سنتر یا مرکز شهر دیگری نیاز به پارکینگ دارد. بنابراین ما ابتدا یک محدوده را به عنوان محدوده خاص و مرکزی شهر در نظر میگیریم به عنوان مثال از یادبود تا میدان انقلاب تا نزدیک کمربندی یا محدوده کمتر از آن. ما اطراف این محدوده مرکزی شهر را به اندازه کافی پارکینگ طبقاتی احداث کرده و عبور خودرو شخصی در این منطقه را محدود به عبور ساکنین این منطقه میکنیم تا شهروندان جهت دسترسی به بافت مرکزی شهر ابتدا خودرو خود را در پارکینگ حاشیه بافت مرکزی پارک کرده و با حمل و نقل عمومی درون این منطقه رفتوآمد کنند. حمل و نقل عمومی خاصی هم باید برای منطقه مرکزی شهر در نظر گرفته شود تا به صورت اختصاصی و فراوان در این منطقه بهصورت چرخشی در گردش باشند. با نگاهی به مرکز شهر لندن و سایر شهرهای پرجمعیت کشورهای پیشرفته متوجه میشویم که راه حل کاهش عرض خیابان و افزایش عرض پیاده رو و اختصاص خیابانهای مرکز شهر به
حمل و نقل عمومی و ایجاد پارکینگهای مکمل راه حل مناسبی برای کنترل ترافیک در مرکز شهرهای شلوغ است.
برای مثال عکس شماره یک، یکی از خیابان های مرکزی شهر لندن است. جمعیت لندن تقریبا نزدیک به تهران است ولی به خیابان توجه کنید؛ این خیابان خلوت و کمعرض است و فقط اتوبوس و تاکسی با پلاک زرد رنگ در آن دیده میشود. در عوض به نسبت و پهنای پیادهرو و جمعیت عابرین توجه کنید. هرچه خیابانهای شهر را عریضتر کنیم خودروی بیشتری وارد خیابان میشود. بنابراین راه حل عریضکردن خیابان نیست بلکه راه حل شهرسازی اصولی، محدودکردن و افزایش خیابانهای فرعی است. عکس شماره دو هم اتوبان شیخ زاید در دبی با موقعیت مکانی مشابه بلوار امام حسین بندرعباس است. این اتوبان مرکزی شهر دبی، شمال و جنوب شهر را به هم وصل میکند و خودروها برای سفرهای درونشهری از این اتوبان 12 خطه که دارای خط مترو نیز هست استفاده میکنند و خیابانهای مرکزی بار ترافیک کمتری را متحمل میشوند.
طراحی متمرکز شهری در بندرعباس چگونه بر تشدید معضل ترافیک در این شهر ساحلی دامن زدهاست؟
یکی از دلایل دیگر وجود ترافیک در بافت مرکزی شهر وجود اکثر خدمات شهری از جمله بازار پوشاک، میوه، خوراکی و سایر خدمات با قیمت ارزانتر در قسمت مرکزی شهر است؛ این در حالی است که خدمات باید در تمامی مناطق شهر به طور یکسان و با قیمتهای ارزان ارائه گردد. یک منطقه یا محله شهری علاوه بر دارا بودن ضوابط طراحی استاندارد شهری باید دارای خدماتی از جمله سنتر یا فروشگاه مرکزی محله با کالاهای همقیمت با مرکز شهر، پمپ بنزین، خدمات درمانی، مسجد، پارک، زمین ورزشی و غیره باشد تا از تمرکز در مرکز شهر بکاهد و باعث توزیع آن در قسمتهای دیگر شهر شود. چرا که ساکنان چنین محلاتی نیاز به اشغال معابر مرکزی شهر جهت دسترسی به پمپ بنزین یا خرید و دریافت خدمات ندارند و در منطقه خود باقی میمانند.
مشکل طراحی شهری بندرعباس از حیث بزرگراهها و معابر شهری چیست؟
بندرعباس نیاز به یک معبر یا اتوبان بزرگ مرکزی دارد که شمال و جنوب شهر، منطقه جدید و قدیم شهر را به هم متصل کرده و شاهراه اصلی دسترسی این دو منطقه به یکدیگر باشد. به عنوان مثال
بلوار امام حسین باید به شکل یک اتوبان دوازده لاینه (شش خط رفت شش خط برگشت) تعریف شده و تا اسکله شهید رجایی امتداد پیدا میکرد. این اتوبان باید دارای یک لاین کندرو و پارکینگ حاشیهای در طرفین و در حالت ایدهآل یک خط مترو نیز باشد که شرق و غرب بندرعباس را به هم وصل کرده و بار ترافیکی خیابان امام خمینی از فرودگاه تا اسکله شهید حقانی را کاهش دهد.
انتقادات زیادی درخصوص نحوه جانمایی ادارات شهر بندرعباس وجود دارد. خصوصا اینکه بسیاری از این ادارات در خط ساحلی و حتی در برخی موارد در حریم دریا بنا شدهاند. شما در این باره چه نظری دارید؟
بله یکی از مشکلات مهم شهر بندرعباس اشغال زمینهای نوار ساحلی و بهترین مناطق برای کاربری مسکونی، توسط ادارات است. ما باید در طراحی جامع بندرعباس یک چشمانداز کلی و استاندارد تعریف کنیم که دارای ضوابط به روز و بر مبنای شهر پایدار، طبیعت و انسان محور باشد. بنابراین ایجاد یک شهرک اداری در شرق و یک شهرک نظامی و صنعتی در غرب ضروری به نظر میرسد. به عنوان مثال شهرک اداری شرق بندرعباس شامل تمامی ادارات کل مانند استانداری هرمزگان، شهرداری و شورای شهر بندرعباس، مخابرات، آب منطقهای و اب و فاضلاب، توزیع برق، صدا و سیما، بقیه ادارات و حتی شهرک مسکونی مربوط به کارمندان میباشد. با ایجاد این شهرک، خط ساحلی بندرعباس جهت
جابهجایی محلات فرسوده ساحلی محیا شده و محلات جدید طبق ضوابط استاندارد در راستای خط ساحلی ایجاد میشوند. برای مثال محله پشت شهر که یک محله ساحلی است به منطقهای که صدا و سیما، نیروی دریایی و نیروی انتظامی درحال حاضر وجود دارد انتقال پیدا میکند و محله پشت شهر پس از تخریب، بازطراحی شده و به ساکنان جدید حالا چه بخش خصوصی چه دولتی اما بهصورت مسکونی، ویلایی یا آپارتمانی واگذار میشود.
پادگانها و ادارات نیروهای مصلح هم به شهرک غرب بندرعباس که شهرک صنعتی و نظامی است انتقال داده می شوند و کارمندان این ادارات به همراه کارمندان صنایع غرب مانند پالایشگاه، اسکله، فولاد، آلومینیوم و غیره در غرب بندرعباس و در نزدیکی محل کار در شهرک جدید اسکان داده میشوند. بدین ترتیب شهر بندرعباس دیگر مشکل ترافیک نخواهد داشت زیرا هرکس و هر چیز در سرجای خود و در محل مناسب خود و با امکانات یکسان قرار گرفتهاست اما در حال حاضر تمامی امکانات شهری در یک بافت متمرکز قرار دارند و اگر شهر بندرعباس اساسی و اصولی بازطراحی نشود آیندگان مشکلات بسیار پرهزینه و غیر قابلحلی خواهند داشت.
اما جابهجایی محلات در شهر بندرعباس بسیار پرهزینهخواهدبود. اینطور نیست؟
بله اما ضروری به نظر میرسد و به عنوان مثال اگر یک منطقه شهری توسط ادارات تخلیه و به شهرک اداری شرق بندرعباس منتقل شود دیگر نیازی نیست که حتما بودجه دولتی برای جابه جایی تامین شود و بخش خصوصی می تواند برای ساکنین بافت فرسوده در منطقه جدید خانه یا واحد بسازد. مثلا
منطقه نایبند جنوبی یا خواجه عطا به طور مجازی لاینبندی و قطعهبندی میشود.
این زمینها در ازای ساخت خانه برای ساکنین در منطقه جدید به بخش خصوصی پس از تخریب واگذار میشود که میتواند کاربری تجاری، ویلایی یا اپارتمانی داشتهباشد.