03

دی

1403


اجتماعی

09 شهریور 1401 08:32 0 کامنت

دنیای کنونی ما مملو از بحران‌هایی بزرگ و دائمی است. درواقع این تصور که نارضایتی عمومی در حال گسترش است و هرج‌ومرج جهان ما را بیش‌ازپیش تهدید می‌کند روزبه‌روز در حال پررنگ‌تر شدن است.برای اثبات این نظریه شواهدوقرائن بسیاری وجود دارد: از بحران های بزرگ زیست محیطی مانند گرمایش زمین، کاسته شدن از منابع طبیعی و بحران کم آبی گرفته تا پاندمی‌ها وبیماری های نوظهور،جنگ‌ها و رقابت های ناسالم کشورها وحتی تکنولوژی‌های قدرتمند خارج از کنترل. هشدارها حکایت ازآن دارد که به سمت آینده‌ای نامطمئن تر وناپایدارتر پیش می‌رویم.روزی نیست که از وقوع حادثه‌ای زیست محیطی باخبرنشنویم. خشکسالی‌های طولانی مدت وخسارت بار در مقابل بارش‌های رگباری وسیل آسای ویرانگر،شاید از عواقب زیست محیطی دخالت انسان در طبیعت است.در اتفاقی نادر،اروپا قاره ای که به لحاظ حجم بارش به قاره سبز مشهور است گرفتار سخت ترین خشکسالی های تاریخ خود شده،اینجا دیگرخاورمیانه یا کشورهای فقیرآفریقایی نیستند که از نظر سیاسی ضعیف باشند.جنگ اوکراین اگر چه رقابت سنگین روسیه و غرب را عریانتر کرد، اما در پی خود ضعف های بزرگ جهانی ناشی از ناتوانی دنیا در حل بحران های غذایی همینطور انرژی و مواد اولیه را هم نشان داد.اروپا در یکی از ضعیفترین دوران حیات خود قرارگرفته، این قاره هنوز در حال دست و پنجه نرم کردن با بحران بزرگ برگزیت(خروج انگلیس از این اتحادیه) بود که بلای بزرگ دیگری یعنی تبعات جنگ اخیر، برسرش فرودآمد. خروج انگلیس از اتحادیه اروپا توسط اقلیتی از نخبگان انگلیسی، آنهم راستگرایان افراطی ونادان رقم خورد، همان طرز فکر ملی‌گرایی افراطی که ترامپ را در آمریکا به قدرت رساند.نگرش ترامپیسم در آمریکا از چنان جایگاه قدرتمندی برخوردارشده است که حتی با غیبت ترامپ در عرصه ی سیاسی این کشورهم زیان‌های خود رادارد. بحران انرژی هم خود مثنوی هفتاد من دیگریست،در حالی که روسیه با اهرم انرژی گلوی اروپا را می‌فشارد،این اتحادیه هم ناتوان از یافتن منابعی جایگزین است. استفاده از منبع بزرگ انرژی چون ایران هم به علت تحریم‌های گسترده ی آمریکا و همراهی همین اروپا با آن، در سالیان گذشته و زیانهای سنگینش به صنعت انرژی این کشور، در کوتاه مدت امکان جایگزینی اش به گونه ای که نیازها را کاملا پوشش دهد در حد محال است.ونزوئلا هم به همین وضعیت دچاراست.لیبی که ازاین بدتر،چون جنگ داخلی را هم بالای سرخود می‌بیند.کشورهای نفت خیز جنوب خلیج فارس هم اعلام می‌کنند وضع تولید شان نزدیک به حداشباع است.به سایر منابع هم امید چندانی نیست.بحران مواد غذایی هم معضل بزرگ جهانی دیگریست. در حالی که تزریق تولیدات روسیه و اوکراین که به عنوان منابع بزرگ تولید موادغذایی در جهان معروفند،با مشکل مواجه شده، سایر تولید کنندگان بزرگ جهانی چون هند و اندونزی و... هم از ترس کمبودهای داخلی، از عرضه ی برخی محصولات غذایی استراتژیک به بازارها پا پس کشیده اند.سر برآوردن ابرقدرتی مثل چین هم نظم کنونی جهانی را به چالش می‌کشدچه آنکه دستیابی این کشور به مولفه های قدرت،غرب و سایر رقبای جهانی این کشوررا به تکاپو و هراس جدی واداشته است،به گونه ای که غرب خودرا برای مهار بحران‌ها در مناطقی مثل خارومیانه آماده می کند تا با فراغ بال بیشتری به مصاف این رقیب قدر قدرت برود.در کنار همه ی این تقابل های گسترده، وجود برخی تکنولوژی‌ها که می‌تواند مهارش از کنترل خارج شود هم مشکل دیگریست.مثلا سلاح های کشتار جمعی بویژه سلاح هسته ای،اگرچه از نظربسیاری کارکردی بازدارنده دارد،اما همین سلاح ها اگر توسط گروهها یا دولتهای غیر مسئول به کار گرفته شود،درحدی خطر آفرین است که می تواند حیات درکره ی زمین را با چالش جدی مواجه کند. وجود این بحران ها که زنگ های هشدارش روزبه روز باصدای بلندتری به گوش می رسد باید دولتها را به این سمت سوق دهد که در گسترش صلح ،همگرایی و همکاری بیشتر بکوشند. چه آنکه با عمیق تر شدن بحرانهای کنونی وگسترش بیشتر شکاف ها، هرج‌ومرج جهانی گسترده ،دنیا در گردابی بزرگ فرو خواهد برد .

دیدگاه ها (0)
img