07

آذر

1403


اجتماعی

12 مهر 1401 08:25 0 کامنت

سیاست‌های جهانی گلوبالیسم فوری، شامل سیاست‌هایی می‌شود که همواره تعدادی از افراد یک جامعه را در مقابل افراد دیگر قرار می‌دهد. به این معنی که همیشه مرزهای متعددی وجود خواهند داشت که ما خود را درون آن‌ها تعریف کنیم و طبق این تعریف افراد دیگر را در «مقابل» خود در نظر بگیریم.

در این سیاست‌های جهانی‌سازی منافع جمعی چندانی وجود ندارد و افراد به هر بهایی که شده باید مدافع منافع خود و متضاد با منافع دیگری باشند. در سطح جهانی، کشورهای شرقی که تا کنون براساس مشترکات اجتماعی زیسته‌اند، باید مدام خود را تعریف و بازتعریف کنند تا مرزهای بین خود ودیگری را شناسایی و مطابق آن‌ها عمل کنند.

چنین روندی با ترکیبی از وحشت اقتصادی، جداافتادگی روانی و ترس سیاسی-اجتماعی همراه خواهد بود. اما چه تاثیری بر روند زندگی روانی و اجتماعی ما خواهد گذاشت؟ محققان دانشگاه لنچستر انگلستان پژوهشی به انجام رساندند که تبعات این سری سیاست‌های «ما در مقابل آن‌ها» را به خوبی نمایان می‌سازد. در این تحقیق، به آزمودنی‌های مدافع یک تیم پرسشنامه‌ای داده می‌شود که محتوای سوالات آن در ارتباط با عشق به تیم محبوب و تاکید بر برنده شدن آن تیم است و سپس آزمودنی‌ها را برای تماشای فوتبال به مکان دیگری هدایت می‌کنند. در مسیر یک فرد دیگر هم که پیراهن تیم مقابل را به تن دارد و جزئی از آزمایش است، همراه با آزمودنی فرستاده می‌شود.

شخص دوم در مسیر یک زمین خوردن نمایشی را اجرا می‌کند و از درد به خود می‌پیچید و کمک می‌خواهد. اما فکر می‌کنید نتیجه چه می‌شود؟ تنها 30 درصد آزمودنی‌ها به فرد که پیراهن تیم مقابل را به تن کرده کمک می‌کنند و بقیه بی تفاوت از کنار او می‌گذرند. اما در شرایطی که فرد زمین خورده پیراهن تیم محبوب آن‌ها را پوشیده بود، حدود 90 درصد از آزمودنی‌ها به او کمک کردند. این آزمایش نشان می‌دهد، مرزهایی که ما برای جدا کردن خودمان از بقیه‌ی انسان‌ها تعریف می‌کنیم، همدلی، عشق، انسان‌دوستی، حرکت جمعی و وجدان ما را تحت شعاع قرار می‌دهد. در واقع به وسیله‌ی این دوگانه سازی همواره ما در مقابل دیگرانی قرار داریم، که از ما نیستند.

مهم نیست چه بلایی سر آن‌ها خواهد آمد یا سرنوشتشان چه خواهد شد، تمام آنچه اهمیت دارد، این است که آن‌ها به مرزبندی ذهنی ما تعلق ندارند. شکل گیری چنین پدیده‌ای در جامعه منجر می‌شود، افراد به جای یافتن مشترکات جمعی مانند منافع جامعه، محیط زیست، انسانیت، حقوق جمعی و... به مرزبندی‌ها و دوگانه‌سازی‌های کوچک محدود شوند.

بنابراین در اکثر مواقع شاهد آن خواهیم بود که اعضای جامعه به جای قرار گرفتن در کنار هم در مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند. این پدیده که سندرم همدلی محدود نام دارد، منجر به جدایی فرد از جامعه و از بین رفتن هویت اجتماعی کلی می‌شود. هویتی که می‌تواند بسیاری از اضطراب‌ها و استیصال‌های انسان‌ها را حل و فصل کند. توصیه‌ای که برای رهایی از چاله‌ی سندرم همدلی محدود وجود دارد، این است که بجای تمرکز بر اصل القایی «ما در مقابل آن‌ها» بر وجوه مشترک وسیع تمرکز کنیم.  

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img