29

آبان

1403


اجتماعی

27 مهر 1401 08:14 0 کامنت

معضل فاضلاب بندرعباس محدود به آسیب‌هایی که همگی از آن باخبریم نیست. برخلاف تصور عام، برای بررسی آن باید دو دسته از آسیب‌های محیط زیستی فاضلاب را بررسی کنیم. اول آسیب‌هایی که به چشم می‌بینیم و همه از آن باخبریم؛ مثل ورود مستقیم فاضلاب از طریق خورها و کانال‌ها به سواحل و دریا. دسته دوم اما آن آسیب‌هایی است که دور از چشم من و شما درحال وقوع‌اند؛ برای نمونه می‌توان به فعالیت هاضم‌های تصفیه‌خانه فاضلاب و چگونگی مدیریت لجن اشاره کردکه موضوعی بسیار مهم است و مشخص نیست که باوجود فرسودگی تصفیه‌خانه فعلی چه بلایی برسر لجن‌ خام فاضلاب یا به عبارتی ذرات جامد و فلزات سنگین موجود در فاضلاب می‌آید. از سوی دیگر بیش از یک سال است که خبرهای تاییدنشده‌ای، حکایت از جاگذاری لوله‌هایی در اطراف برخی خورها مثل خور گورسوزان برای انتقال آب به قسمت‌های عمیق‌تر دریا دارد. برخی خبرها نیز از انتقال فاضلاب در خفا به قسمت‌های دور از دسترس سواحل بندرعباس به خصوص «شهرک هدیش» حکایت دارند. به نظر می‌رسد این اقدامات در راستای طرحی موسوم به طرح انتقال و رهاسازی پساب در فاصله دو و نیم کیلومتری ساحل و عمق 7 متری دریا باشد. طرحی که شرکت آبفا در سال 98 برای انجام آن مناقصه‌ای ترتیب داد و در آن زمان با مخالفت بسیاری از فعالان محیط زیستی و مردم مواجه شد اما به نظر می‌رسد که شرکت آب و فاضلاب با همکاری شرکت توسعه و تامین زیرساخت خلیج فارس پس از گذشت دوسال، زمانی که آب‌ها از آسیاب افتاد، دوباره اجرای این طرح کذایی را در سکوت خبری آغاز کردند که نگران‌کننده است.

 

 

   فاضلابی به وسعت یک دریا

 
مصاحبه با «غلامرضا واحدی»، دکترای مهندسی شیمی

لزوم راه‌اندازی شهرداری دریایی بندرعباس


در سال 99 با خلع ید از شرکت سابق اجرای این طرح، شرکت زیرساخت خلیج فارس تشکیل و مامور اجرای پروژه فروش پساب شهر بندرعباس به صنایع هرمزگان شد. این پروژه در 7 مرحله طرح‌ریزی شده که برای اجرای آن صنایع و بنگاه‌های مهم اقتصادی استان از جمله شرکت ایمیدرو، شرکت فولاد هرمزگان، پالایشگاه بندرعباس، صبا فولاد خلیج فارس، صنایع ملی مس ایران، شرکت فولاد ستاره سیمین هرمز و گروه سرمایه گذاری مادکوش با فشار استاندار پیشین هرمزگان ملزم به سرمایه‌گذاری در این شرکت شدند تا به گفته «شهروز شجاعی»، مدیرعامل این شرکت علاوه بر حل معضل فاضلاب شهر بندرعباس، این صنایع نیز در تامین آب مورد نیاز خود از روشی مقرون به صرفه نسبت به احداث آب شیرین کن و استحصال آب از دریا دست یابند. پس از کش و قوس‌های فراوان در نهایت ماه گذشته بود که شرکت فولاد هرمزگان و ستاره سیمین هرمز نخستین قرارداد خرید پساب شهر بندرعباس را در راستای انجام مسئولیت‌های اجتماعی، حل مشکل دیرینه شهر فاضلاب شهری و کمک به محیط زیست استان هرمزگان با شرکت تامین و توسعه زیرساخت خلیج فارس امضا کردند.به نظر می‌رسد که با اجرای این قرارداد، بخشی از آب مورد نیاز پروژه‌های در دست اقدام شرکت ستاره سیمین هرمز تامین شود. طبق قرارداد، مقرر شده‌است 137 لیتر بر ثانیه آب تصفیه شده فاضلاب شهر بندرعباس به این شرکت اختصاص یابد. مدت زمان این قرارداد 29 سال ذکر شده‌است. برای بررسی این طرح پرسروصدا، میزان ثمربخش بودن آن و نسبت آن با محیط زیست با «غلامرضا واحدی»، دکترای مهندسی شیمی شاخه جداسازی گازها و شیرین‌سازی آب دریا از دانشگاه سیدنی استرالیا گفت‌وگو کردیم.
 

 
ابتدا قصد دارم درمورد قرارداد فروش پساب از شما سوال بپرسم. فکر می‌کنید این طرح چقدر می‌تواند در حل مشکل فاضلاب بندرعباس موثر باشد؟ آیا فکر می‌کنید طرح فروش پساب یک طرح کارشناسی‌شده است یا تنها برای تامین منابع مالی شرکت توسعه و زیرساخت خلیج فارس از سوی صنایع ایجاد شده‌است؟


برای پاسخ‌دادن به این سوال ابتدا باید نگاهی به طرح‌های گذشته درخصوص فاضلاب بیندازیم. برای مثال شرکت «ژرف کار جم» که در سال‌های گذشته به عنوان شرکت پیمانکاری برای تصفیه و فروش پساب بندرعباس فعالیت می‌کرد و همه مسئولان و کارشناسان از عملکرد آن دفاع می‌کردند، پس از مدتی به علت تخلف و ناکارآمدی توسط مقامات قضایی از فعالیت منع شد. بنابراین ما از کجا می‌توانیم مطمئن باشیم که برای شرکت «توسعه و تامین زیرساخت خلیج فارس» همین اتفاق نیفتد؟ به زعم من حلقه مفقوده این ماجرا شفافیت است. اینکه روی عملکرد این شرکت‌های خصوصی از سوی دولت نظارت دقیقی وجود داشته‌باشد و عملکرد حقیقی این شرکت‌ها راستی‌آزمایی شود اهمیت دارد. چون همانطور که می‌دانید تغییرات محیط زیست، تغییراتی تدریجی است و بنابراین هرچند ممکن است که تخریب محیط زیست زمان زیادی نبرد اما جبران خسارات وارده برآن بسیار زمان‌بر است. بنابراین نظارت و راستی‌آزمایی در حوزه محیط زیست باید با دقت بسیار بالایی انجام شود. شرکتی که درتمام سال‌هایی که «عباس امینی» شهردار بندرعباس بود به عنوان پیمانکار در این حوزه فعالیت می‌کرد و برای عملکرد این شرکت تبلیغات زیادی انجام می‌شد ناگهان یک شرکت متخلف از آب درآمد. باید گفت که هرچند حافظه عمومی ما بسیار فراموشکار است اما مردم این موضوع را فراموش نمی‌کنند و وعده و وعیدهای مسئولان در آن زمان را به خوبی به یاد می‌آورند.

 

لجن نهایی حاصل از تصفیه پسابی که قرار است به صنایع فروخته شود چطور دفع خواهدشد؟


اگر فرض را بر این بگذاریم که شرکت توسعه و تامین زیرساخت خلیج فارس بتواند فاضلاب بندرعباس را تصفیه کند و آن را به صنایع بفروشد، سوالی که پیش می‌آید این است که پساب ثانویه یا به اصطلاح لجن حاصل از این پساب قرار است چگونه و با چه سازوکاری دفع شود؟ شرکت توسعه و تامین زیرساخت خلیج فارس باید در این باره به طور دقیق شفاف‌سازی کند تا مردم و کارشناسان از نحوه دفع این آلاینده‌های خطرناک آگاه شوند. اینکه فاضلاب را تصفیه کنیم و پساب حاصل از آن را به صنایع بفروشیم کار خوبی است و جای تقدیر دارد اما موضوعی که از این مهم‌تر است انجام اصولی تصفیه و طریقه دفع پساب ثانویه است.

 

روش دفع اصولی این پساب ثانویه چیست؟


همه کشورهای دنیا این لجن را به دریا می‌ریزند اما اینکه چه نوع لجنی را وارد دریا کنند اهمیت دارد. در روش اصولی دفع پساب ثانویه، نوعی لجن به دریا ریخته می‌شود که نه تنها برای محیط زیست تهدید محسوب نمی‌شود و خطری ندارد بلکه حتی این لجن برای ماهی‌ها مفید است و نوعی منبع غذایی برای آبزیان است. این موضوع به این دلیل است که این لجن به قدری پالایش می‌شود که تمام ویروس‌ها، باکتری‌های خطرناک و اسیدهای مخرب آن از بین می‌روند و این لجن به نوعی تعادل دست پیدا می‌کند که به چرخه محیط زیست و طبیعت آسیب نمی‌زند. بنابراین رهاکردن پساب ثانویه در دریا اشکالی ندارد اما نوعی مدیریت غیراصولی که نام آن را مدیریت جهادی گذاشته‌اند در چندسال گذشته باعث شده‌است تا بدون تخصص و مطالعه کارهایی انجام شود که ضرر آن بسیار بیشتر از سود آن است.

 
مدیرعامل شرکت توسعه و زیرساخت صراحتا تایید کرده که لوله‌هایی موقتا برای انتقال فاضلاب به قسمت‌های عمیق‌تر دریا و دورتر از ساحل جاگذاری شده‌است؟ آیا این موضوع به نظر شما پاک کردن صورت مسئله نیست؟


ابتدا باید خاطرنشان کنم که ما سال‌های سال است که در کنار دریا زندگی می‌کنیم و به دریا با یک دیدگاه درست نگاه نکردیم. مثلا بومی‌های ما دیدگاهی مسالمت‌آمیز دارند و توانسته‌اند درتمام این سال‌ها در کنار دریا زندگی کنند بدون آن که به آن آسیب برسانند. برای مثال آن‌ها در طول سالیان سال یاد گرفته‌اند که باید ماهی را در زمان خودش صید کنند تا آسیبی به محیط زیست نرسد و از آن طرف خودشان هم از صید بهره‌مند شوند. بنابراین درفصل تخم‌گذاری یک ماهی آن را صید نمی‌کنند و صبر می‌کنند تا در زمان مناسب ماهی‌ها را صید کنند. این نوعی همزیستی مسالمت‌آمیز است و اگر صیادی به طور اتفاقی آن ماهی را که فصل تخم‌ریزی آن است صید کند، دوباره آن را به دریا می‌اندازد و بدین ترتیب بقای آن گونه را تضمین می‌کند. حال آن که دیدگاه حاکمیتی و روش مدیریتی موجود این طور نیست و توجه به مسائل محیط زیستی در کشور ما وجود ندارد. چندین سال است که شهر بندرعباس درحال تبدیل شدن به یک کلانشهر است؛ این کلانشهر به سبب دارا بودن ویژگی خاص محیط زیستی که همان دریاست قابلیت این را دارد که برخی چیزها را از دید عموم پنهان کند و نمونه ان همان آلودگی فاضلاب است. حالا تصور کنید اگر در بندرعباس دریایی وجود نداشت و این حجم از فاضلاب قرار بود تا در فضایی به وسعت سواحل بندرعباس ریخته شود. بنابراین مسئولان فقط به صورت مقطعی و ظاهری مشکل فاضلاب را حل کرده‌اند اما درواقع تنها صورت مسئله را پاک کرده‌اند. بدین ترتیب دریا به نوعی معضل فاضلاب انباشته را چندین سال پوشانده‌است اما بعضی نشانه‌های ظاهری مثل بوی نامطبوع و تغییر رنگ آب دریا نمی‌توانند از دید مردم پنهان بمانند. جای تامل دارد اگر انسان درون سفره‌ای که غذا می‌خورد زباله بریزد. دریا برای ساکنان بندرعباس که قوت غالب آن‌ها ماهی است، چنین جایگاهی دارد و وقتی مسئولان فاضلاب را به درون آن هدایت می‌‌کنند و به دریا به عنوان سطل زباله نگاه می‌کنند، واقعا باعث تاسف است.

 

انتقال فاضلاب به وسط دریا نسبت به ساحل به نظر شما چقدر ممکن است به محیط زیست آسیب بزند؟


اکنون همانطور که مستحضرید با ورود فاضلاب به دریا خط ساحلی شهر بندرعباس عملا ازبین رفته‌است و برای مثال شناکردن در آن مثل در تماس بودن با نوعی سم است و برای کسانی که به سلامت خود اهمیت می‌دهند اصلا جایز نیست. حالا که خط ساحلی بندرعباس را آلوده کردیم و ان را از بین بردیم با انتقال این پساب به وسط دریا بیش از گذشته محیط زیست دریایی خلیج فارس را با خطر نابودی مواجه خواهیم کرد. من فکر می‌کنم که شهرداری بندرعباس باید هرچه زودتر بخش «شهرداری دریایی» خود را برای رسیدگی به مسائل مربوط به دریا راه‌اندازی کند و بدین وسیله از دریا محافظت کند. زیرا محیط زیست و گونه‌های خلیج فارس به شدت حساس و نیازمند مراقبت هستند. شما اکنون می‌بینید که خلیج فارس به بارانداز کشتی‌های کشورهای بزرگ دنیا تبدیل شده‌است و مشاهده لکه‌های نفتی و آلوده کردن فاضلاب کشتی‌ها در دریا بایستی مورد پیگیرد قرار گیرد.

 
فکر نمی‌کنید حلقه مفقوده حل معضل فاضلاب بندرعباس در تمام این سال‌ها نبود یک طرح تحقیقاتی جامع در این رابطه بوده‌است؟


بله بایستی به صاحب‌نظر و متخصصان میدان داده‌شود تا این متخصصان بتوانند با بودجه‌ای که برای طرح‌های تحقیقاتی درنظر گرفته‌می‌شود روش اصولی و نتیجه‌بخش برای این معضل را به کار ببرند و نتیجه آن را در اختیار عموم مردم قرار دهند. اما متاسفانه شاهدیم که نوعی فساد سیستماتیک مانع از این می‌شود که متخصصان حقیقی به کار گرفته شوند. درحال حاضر من راهکار مسئله فاضلاب را در این می‌بینم که شرکت توسعه و زیرساخت خلیج فارس از کشورهای دارای تخصص در زمینه فاضلاب به جز کشور چین پارتنرشیپ(همکار) بگیرد تا بتواند موفق‌تر عمل کند. همکاری دانشگاه‌های هرمزگان با محققان این کشورها می‌تواند بسیار سودمند باشد و با تعریف یک طرح تحقیقاتی جامع بتواند با همکاری چندجانبه این معضل را بررسی کندو برای حل ان راهکار ارائه دهند. اهمیت این طرح تحقیقاتی در این است که به دلیل تغییرات رژیم غذایی مردم بندرعباس در سال‌های اخیر و تفاوت آن با رژیم غذایی مردم سایر کشورها ممکن است روش‌های گندزدایی قبلی پاسخگو نباشد و نیاز به ارائه طرح جدید باشد.

 
فکر می‌کنید حل مشکل لوله‌های شبکه فاضلاب بندرعباس در طرح فروش پساب به صنایع پیش‌بینی شده‌است؟ از نظر شما جنس این لوله‌ها چگونه باید باشد؟


جنس این لوله‌ها در وهله دوم اهمیت قرار می‌گیرد و موضوع حائز اهمیت درمورد آن‌ها باکیفیت‌بودن آن‌ها است. مشکل این است که اکنون لوله‌های بی‌کیفیت سیمانی که در شبکه فاضلاب بندرعباس به کار گرفته‌شدند نشتی دارند و ورود آب دریا به این لوله‌ها باعث ایجاد مشکلات متعددی در تصفیه فاضلاب شده‌است. این لوله‌های بی‌کیفیت از سوی یک شرکت به سازمان‌های دولتی فروخته می‌شوند و انحصار بازار را در دست دارند. بنابراین اگر کیفیت این لوله‌ها خوب باشد حتی اگر این لوله‌ها سیمانی باشند، درصورتی که نشکند مشکلی برای انتقال و تصفیه آن ایجاد نمی‌شود. مشکل دیگر بندرعباس این است که بافت فرسوده آن به شبکه فاضلاب وصل نیست و باید هرچه زودتر راهکاری برای اتصال این بافت فرسوده به شبکه فاضلاب درنظر گرفته شود. سوال اینجاست که چرا در تمام این سال‌ها و باوجود تمام وعده‌هایی که داده‌شد، بودجه‌هایی که درنظر گرفته‌شد و مالیاتی که از جیب مردم رفت هنوز اقدامی برای حل این مشکل انجام نشده‌است. هرچند ایجاد شبکه فاضلاب در بافت فرسوده به علت درهم‌تنیدگی و معماری خاصی که دارد با سختی‌های زیادی همراه است اما این موضوع توجیه خوبی برای اینکه در طول چند ده سال گذشته به آن توجهی نشده‌است، نیست.

 
باتوجه به اینکه آب دریا از طریق لوله‌های بی‌کیفیت وارد فاضلاب بندرعباس شده و باعث شوری آن می‌شود، آیا میکروارگانیسم‌هایی وجود دارند که توانایی تصفیه فاضلاب شور بندرعباس را داشته باشند؟


خیر تاکنون چنین چیزی در دنیا مشاهده نشده‌است؛ پس باید با استفاده از لوله‌های باکیفیت اجازه ندهیم که آب دریا وارد فاضلاب شود.

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img