07

آذر

1403


اجتماعی

سلامت

21 دی 1401 08:33 0 کامنت
مدتی پیش زوجی برای گرفتن مشاوره به اتاق درمان مراجعه کرده بودند. خانم معتقد بود که همسرش از ابتدای زندگی به او دروغ گفته است.
 
هنگامی که علت این برداشت را جویا شدم، خانم گفت که از زمان خواستگاری عنوان کرده که استقلال همسرش از خانواده ملاک بسیار مهمی برایش است و آقا هم تایید کرده که کاملا از خانواده مستقل است. اما حالا بعد از چند سال زندگی، مشخص شده که مرد برای انجام هر کار باید در درجه‌ی اول، تایید خانواه‌اش را بگیرد. 
همسر خانم در این قسمت داستان به سخن آمد و گفت:«خب دروغ نگفته‌ام، از نظر مالی، مکان زندگی و غیره از خانواده‌ام مستقل هستم». هر دوی این زوج محق بودند و هر کدام از نقطه نظر خود به معنای استقلال فکر کرده بودند، بدون اینکه در نظر داشته باشند که این کلمه می‌تواند تا کجا معنا و مفاهیم مختلف و متنوعی را در بربگیرد. 
 فی‌الواقع مشکل این زوج، مساله‌ی بزرگ اما ساده‌ی بسیاری از ماست. بیشتر مواقع در روابط زوجین، ارتباط با فرزندان و حتی روابط کاری مشکل دقیقا این‌جاست که ادبیات مشترک و واضحی وجود ندارد. به گمان خودمان در روابط‌مان به عنوان افراد متمدن وارد گفتگو می‌شویم، مرزها را روشن می‌کنیم و توقعاتمان را بیان می‌کنیم، اما این گفتگو آنقدر مبهم، گنگ و کلی است که تنها منجر به سوءتفاهم خواهد شد. برای مثال به فرزندمان می‌گوییم وقتی مهمان به خانه می‌آید، مودب باش! اما توضیح نمی‌دهیم مودب بودن چگونه است و یک کودک چطور می‌تواند در مقابل مهمان‌ها مودب باشد.
به زبان کمی تخصصی‌تر، بهتر است که به جای ذهنی صحبت کردن، «رفتاری» صحبت کنیم، به جای اینکه به طرف مقابل بگوییم چگونه باش، بگوییم چه کاری انجام بده. در مثال قبلی می‌توانیم به فرزندمان بگوییم، اگر موقع آمدن مهمان‌ها به آن‌ها سلام کنی رفتار بهتری خواهی داشت. یا حتی موقع ازدواج برای بیان انتظارات از عبارات مبهمی مانند اینکه دوست دارم همسرم صادق باشد، مهربان باشد، مستقل باشد و غیره استفاده نکنیم. در عوض بپرسیم که از نظر او صداقت چیست؟ همسر مهربان چه ویژگی‌هایی دارد؟ چه کسی مستقل از خانواده محسوب می‌شود؟ و غیره.
دست آخر می‌توانیم نظر خودمان را هم اضافه کنیم تا آن ادبیات مشترک ایجاد شده و راه بر سوءتفاهم‌های احتمالی بسته شود. فرقی نمی‌کند در حال صحبت با فرزندمان هستیم یا همسرمان، همیشه با جزئیات و دقیق صحبت کردن بسیار موثرتر از کلی حرف زدن است. این قانون در گفتگوهای درونی که با خودمان داریم هم صدق می‌کند. ما به خودمان می‌گوییم باید موفق شوم، باید سعادتمند شوم، باید شاد باشم و چون تمام این عبارات گنگ و مبهم و کلی هستند، حتی اگر به آن‌ها برسیم متوجه نخواهیم شد و تا آخر زندگی محکوم هستیم به دویدن و نرسیدن. 
 
روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img