07

آذر

1403


اجتماعی

06 اسفند 1401 08:30 1 کامنت
در عرصه‌ی زندگی، گاهی به شکل معمول و ناخوداگاه قوانین و روندهایی را در حیطه‌های مختلف پذیرا می‌شویم که به جای دعوت ما به یک زندگی بهتر ما را برای حجمی از هیجانات ناخوشایند و غیرضروری آماده می‌کنند. این مسله در مورد عشق و روابط عاطفی به شکلی پررنگ و مهارنشدنی دیده می‌شود. ما انسان‌های عصر امروز فارغ از موقعیت مکانی و ملیتی که داریم، غرق در فیلم‌ها، رسانه‌های اجتماعی، آموزش و تبلیغاتی هستیم که پیشنهادهای افسانه‌ای، عشق‌های بی‌نقص، ازدواج‌های آرمانی و روابط پرشور مادام‌العمر را به تصویر می‌کشند. در این افسانه‌ها آدم‌های خوب و لایق، خوشبختی را پیدا می‌کنند و بدون طلاق یا حتی لحظه‌ای تردید و پشیمانی تا آخر عمر در کنار شریک خود لحظات استثنایی را تجربه می‌کنند. ما این ایده‌آل‌ها را می‌بینیم و در مقایسه با آن‌ها ازدواج یا رابطه‌ی ما یک موضوع خسته‌کننده ناکافی و تکراری می‌نماید. فکر می‌کنیم که مشکل از ما یا شریک عاطفی‌مان است، اما این نقطه دقیقا جایی است که در آن دچار سوءتفاهم شده‌ایم. مشکل ما نیستیم، بلکه استانداردهایی است که برای ما ساخته می‌شود و ما هم آن‌‌ها را می‌پذیریم، بدون اینکه لحظه‌ای به خطای آن فکر کنیم. در مواجهه با این حجم از ایده‌آل سازی، احتمالا تعداد کثیری از زنان و مردان گمان می‌کنند که اگر می‌توانستند آن نیمه‌ی گمشده و همتای کامل خود را پیدا کنند، تنهایی از بین می‌رفت، زندگی دیگر کسل کننده نبود و می‌توانستند تا آخرعمر با خوشی زندگی کنند. هر چه بیشتر منتظر باشیم که زندگی ما منعکس‌ کننده‌ی افسانه‌های سطح جامعه باشد، کمتر می‌توانیم ببینیم که تجربیات ما واقعا چه چیزی را می‌آموزند یا حتی کمتر می‌توانیم به سمت عشق پایدار حرکت کنیم. اما لازم است بدانید، مسیر موفقیت عاشقانه‌ی واقعی به شخص دیگری منتهی نمی‌شود، بلکه باید مسیر را به درون خود بازکنیم تا ظرفیت‌های خود را برای انتخاب شریک مناسب، ایجاد پیوندهای صمیمی و حفظ روابط رضایت بخش متقابل توسعه دهیم. عشق یک موهبت نیست که در دل یک داستان کشف شود، بلکه یک مهارت است که هیچ‌کس با آن متولد نمی‌شود، در مسیر زندگی با تجاربی که از ارتباط با پدر و مادر شروع می‌شود و به روابط گسترده‌ای در جامعه می‌رسد، به دست می‌آید. حتی این تصور که با خواندن این مطلب یا حتی کتاب‌های متنوعی می‌توانید این مهارت را کسب کنید، کمی محال به نظر می‌رسد. رضایت از روابط عاطفی با آزمون و خطا و سرد و گرم چشیدن در تعامل با دیگران است که می‌تواند به دست بیاید. به طور واقع‌بینانه تنها راه برای به دست آوردن بینش نسبت به خود، نیازهای روابط و نحوه‌ی مراقبت از دیگران، تمرین و تکرار است. ما از خطاهای خود مانند انتخاب آدم‌های اشتباه، پایان‌های تلخ، دعواها و تنش‌هایی که در طول ارتباط تجربه کردیم و همچنین موفقیت‌های تدریجی خود درس می‌گیریم. سخت و اعصاب خرد کن است. گاهی قبل از اینکه بیاموزیم واقعا چگونه باید ارتباط برقرار کنیم، چندین بار یک اشتباه را تکرار می‌کنیم. اما در نهایت این ما و سطح آگاهی‌ما از ارتباط است که مشخص می‌کنیم، چه چیزی ما را نابود کند و چه چیزی به اوج گرفتن‌مان کمک کند. 

دیدگاه ها (1)
img
img
مهدی 1 سال پیش
«مسیر موفقیت عاشقانه‌ی واقعی به شخص دیگری منتهی نمی‌شود، بلکه باید مسیر را به درون خود بازکنیم تا...». این مسیر چگونه ایجاد می‌شود؟ لطفا در نوشته بعدی به جزییات بیشتری موضوع را تشریح کنید.