ایران دومین نرخ بالای تورم را در سطح جهان پس از ونزوئلا

از نظر علم اقتصاد افزایش سطح عمومی تولید پول، درآمد های پولی، یا قیمت است.

عموما به معنی افزایش غیر متناسب سطح عمومی قیمت در نظر گرفته می شود.

روند فزاینده و نامنظم افزایش قیمت ها

نکته قابل تامل و مشترک تمام تعاریف روند فزآینده و نا منظم افزایشی است .

نرخ تورم برابر است با تغییر در یک شاخص قیمت که معمولا شاخص، قیمت مصرف کننده است. تعریف صحیح بانک مرکزی از تورم بدین شکل است: کاهش درصد پشتوانه دار از پول ملی نسبت به درصد پول خلق شده که می بایست بانک مرکزی به صورت نقطه به نقطه و وزارت اقتصاد به صورت حداقل روزانه، کلیه شاخص ها و پارامترهای مربوطه به تورم را بررسی و با تغییر در استراتژی های ممکن آن را حداقل و به نقطه مطلوب برساند.

بر اساس گزارش صندوق بین المللی پول، ایران در سطح خاورمیانه بالاترین نرخ تورم را داراست در حالی که میانگین نرخ تورم در کشور های خاورمیانه برابر با 3/3 درصد است.

ایران دومین نرخ بالای تورم را در سطح جهان پس از ونزوئلا را دارد.

تورم در ایران علاوه بر دلایلی چون: عدم رشد اشتغلال و عدم رونق در بازار، پیرو دلایل خارج از چهارچوب اقتصاد است که عمده و قوی‌ترین دلیل بر ایجاد چنین ابر تورم ها و اقتصاد بیمار ایران است.

پیامدهای تورم و موج های بعد از آن که سبب ایجاد نارضایتی می کند مواردی چون عدم افزایش دستمزد ها متناسب با رشد تورم است قطعا تورم در ایران در ابتدا بدلیل فشار هزینه های مواد اولیه به خاطر تحریم،سوء مدیریت در منابع و بازدهی کاری پایین نیروی کار و همچنین ساختار نامناسب نظام پولی، مالی، عرضه ، تقاضا، مافیا و دستور به جای راه کارهای علمی از روی تصمیمات دولت برای تورم به گواه اقتصادانان مبنای کارشناسی ندارد و عدم تخصص در تقسیمات اخذ شده آشکار است.

ایجاد کار گروه های مختلف توسط همان ارگان ها و افرادی که خود باعث ایجاد این تورم هستند تماماً بی فایده فقط جنبه خبری و تبلیغاتی دارد مثل کار گروه جلوگیری از تصمیمات تورم زا که متشکل از نمایندگان، معاون اول رئیس جمهور، وزارت امور اقتصاد و دارایی، سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی است در واقع همان کسانی که متولی اقتصاد در ایران هستند قرار است بر خودشان نظارت کنند.

 در  ایران دو کارخانه تولید تورم داریم:

دولت که بر اثر کسر بودجه استقراض می کند.

بانک ها با اضافه برداشت از بانک مرکزی

متاسفانه دولت فعلی با به گماردن افراد بی تجربه و اخذ تصمیمات اشتباه تورم 6/48 درصدیدر مهر امسال را بیشتر از مهر 1400 به خانوارها تحمیل کرده که نشان از سردرگمی در اخذ تصمیمات دولت است که از ابتدا به چشم می‌خورد .

با تشکیل یک کابینه ضعیف، انتظاری بیش از این داشتن بیهوده است، عدم تدبیر ، مصلحت اندیشی پافشاری بر عدم ارتباط با دنیا ، تصمیمات، تحرکات تحریک آمیز و معابر با نظم سیاسی حاکم در دنیا و بر و عدم ارتباط با جهان خارج دلیل اصلی چنین وضعیتی است .

اگر در کوتاه مدت مشکل تحریم ها حل نشود ، تورم ادامه پیدا می کند و کنترل نقدینگی کار سخت تری می شود .

در ضمن بسیاری از واحد های اقتصادی و در پی ادامه تحریم ها و سیاست های نا کار آمد و زمین گیر می شود که علاوه بر تورم ایجاد رکود هم خواهد کرد . و رکود هم پیامد های چون بی کاری ،؛ فقر و نابرابری بیشتر دارد که در نهایت نیز عوارض اجتماعی آن را خواهیم داشت.

بلاتکلیفی و رکود شدید اقتصادی به مرحله ای رسیده است که افرادی هم که علم اقتصاد ندارند هم می توانند آینده اقتصادی را پیش بینی کنند . ما هم تداوم رکود و هم تداوم تورم را خواهیم داشت .

فشار تورم هم از سمت عرضه و هم سمت تقاضا را خواهیم داشت در نهایت با این حرف ها و عملکرد دولت هیچ راهی برای خروج از مسیر تورم، میسر نیست .

کسی که بخواهد کرده خودش را گردن دیگران بیندازد و نقش خودش را انکار کند و طوری بیان کند که گویی جاهایی وجود دارد که تصمیمات تورم زا می گیرد و حالا قرار است ما مهارش کنیم .

 به طور مثال زمانی که ادعا می کنند کسری بودجه نداریم ولی می‌گویند تراز پرداخت منفی است و کسری برای پرداخت حقوق داریم !!!!!

تورم تا زمانی که دولت مشکل خودش را با آن حل  نکند و ابتدا به ساکن نظام جمهوری اسلامی موضعی مناسب با دنیا برای خود تعریف نکند، مهار نمی شود .
دولت تعهدی دارد به اسم هزینه های جاری و پرداخت حقوق وقتی اینها را هم با تورم زایی و انتشار پول بی پشتوانه پرداخت می کند چطور ما انتظار مهار تورم  را داشته باشیم ؟ 
در پایان باید عرض کنم اقتصاد مملکت ما در گرو سیاست است .